آموزش نماز

آثار و برکات نماز

آموزش نماز

آثار و برکات نماز

احکام ارث

احکام ارث

میزان در ارث بردن پسر و دختر از ثلث

1449. فردى ثلث خود را براى هزینه ازدواج دختر و پسر خود وصیت نمود، آیا دختر و پسر به صورت مساوى سهم مى برد یا چون هزینه  هاى ازدواج دختر بیشتر است، متناسب با نیازهاى ازدواجشان به آن ها مى  رسد؟

ج. تابع کیفیت وصیت است و اگر وصیت در این جهت اجمال دارد، آن دختر و پسر احتیاطا با هم مصالحه کنند.

 

ثلث چیست

1450. منظور از ثلث در تقسیم ترکه میّت چیست؟

ج. مقصود از ثلث مال که وصیت در آن نافذ است، ثلث مال در وقت وفات وصیت کننده است، پس اگر در اثر نقصان اموال، مقدار ثلث اموالش در وقت وفات کمتراز زمان وصیت شده باشد، وصیت او در ثلث اموال موجود نافذ است.

 

نحوه تقسیم ارث بدون وجود وصیت

1451. اگر میتى وصیت خاصى نکرده باشد، تقسیم اموال او به چه صورت است؟

ج. بعد از خارج کردن تجهیزات واجبه و دیون میّت، اعم از حقوق اللّه  و حقوق النّاس، بر حسب تقسیم ارث بین ورثه قسمت مى  شود.

دریافت سهم ثلث بعد از ازدواج

1452. دخترى که به هنگام ازدواج، به علّت ممکن نبودن فروش اموال به ارث گذاشته شده، سهمى به عنوان هزینه ازدواج از ثلث مال پدرش نصیبش نشده، آیا اکنون مى  توان از ثلث مال مقدار سهمش را جدا کرد و به او داد، در صورتى که وصیت به ثلث براى این هزینه بوده است؟

ج. اگر دین آن باقى است، باید پرداخت شود وگرنه احتیاطا مصالحه شود، بلى اگر وصیت کننده سهم هر کدام را معیّن کرده، ظاهرا در هر صورت به او پرداخت مى  شود.

 

اعتبار نظر مرجع وارث

1453. آیا وارث میّتى که آن میّت به احکام لقطه  اى که پیدا کرده بود عمل ننموده، باید طبق فتواى مرجع میّت عمل نماید یا مرجع خودش؟

ج. میزان، نظر مجتهد خودش هست و احتیاط در اجازه  ى حاکم است.

 

جدا نمودن سهم ازدواج صغار از ثلث

1454. آیا مى  توان سهم ازدواج هر یک از صغار را از ثلث مال تقسیم نمود و از باب مقدّمه ازدواج براى آن ها مسکن یا قطعه زمینى خریدارى کرد، در صورتى که وصیت به ثلث براى این هزینه بوده است؟

ج. در صورتى که به مصلحت صغار با اجازه  ى ولىّ شرعى باشد، مانعى ندارد.

 

دادن چک به فرزند توسّط پدر و فوت وى

1455. پدرى در حال سلامت چکى را ـ که طلب کار بوده ـ به فرزندش مى  دهد و مى  گوید مبلغ آن را فلان وسیله براى فلان فرزندش خریدارى کند، بعد بیمار شده و وفات مى  نماید. آیا مبلغ این چک به فرزند خاصّ مى  رسد یا به همه  ى ورثه تعلّق دارد؟

ج. اگر در مقام وصیّت بوده، در ثلث ترکه  اش نافذ است و باید به آن عمل شود و در غیر این صورت، به همه  ى ورثه تعلّق دارد، اگرچه خوب است ورثه در همان مورد مصرف نمایند.

 

میهمان شدن در منزلى که صغیر هست

1456. پدر خانواده  اى فوت کرده و مادر سرپرستى خانواده را عهده  دار مى  باشد. طفل صغیرى در این خانواده است که مستمرّى براى تمام افراد خانواده از جمله براى آن طفل صغیر، ماهانه از دستگاه دولتى مى  دهند. آیا مى  شود میهمان این خانواده شد؟

ج. تصرّف در مال صغیر باید با اذن قیّم شرعى و مصلحت او باشد.

 

لزوم پرداخت خمس قبل از تقسیم

1457. اگر متوفّى خمس مالى را که برذمّه  اش مستقرّ شده ادا نکرده باشد، آیا مى  توان آن را بین وارث ها تقسیم نمود، به این قصد و شرط که هر یک پس از فروش حصّه خود یا در صورت عدم قصد فروش پس از محاسبه و قیمت گذارى حصّه خود خمس مزبور را ردّ نماید؟

ج. اگر با اذن حاکم شرع باشد مانعى ندارد، واللّه  العالم.

 

  

ادّعاى طلب کارى زوجه از زوج متوفّى

1458. شخصى از دنیا رفته و داراى فرزندى صغیر و زوجه مى  باشد. زوجه  اش بدون دلیل و بیّنه  اى ادّعا مى  کند که از متوفّى طلب کار است، آیا ماترک متوفّى متعلّق به فرزندش مى  باشد و ادّعاى مادر فرزند مسموع است و آیا خرج این فرزند صغیر به عهده  ى مادر و یا جدّ مادرى مى  باشد؟

ج. در فرض سؤال یک هشتم ترکه  ى میّت متعلّق به زوجه  ى او است، به توضیح ذکر شده در مسأله  ى 2248 رساله رجوع شود، و باقى ترکه حقّ فرزند است، اگر میّت پدر و مادر ندارد و اگر میّت دیون معلومى داشته باشد، باید از اصل ترکه بپردازند و صرف ادّعا، مثبت دین نیست مادامى که به ثبوت شرعى نرسد، و نفقه  ى طفل اگر جدّ پدرى نداشته باشد و اموالى هم که نفقات او را تأمین کند نداشته باشد، بر عهده  ى مادر است، واللّه  العالم.

 

زمین بایر به ارث رسیده و عمران آن

1459. زمین بایرى که سال ها در آن کشت نشده است، به نام کسى است و آن شخص مدّت بیست و پنج سال است فوت نموده است. ورثه  ى آن مرحوم هم در این مدّت به عمران و آبادى زمین مذکور اقدام نکرده  اند. چنان چه یکى از ورّاث یا شخص دیگرى آن را به حدّ بهره  بردارى آباد کند، مالک آن زمین مى  شود؟

ج. اگر زمین قبلاً آباد و ملک متوفّى بوده، فعلاً مال ورثه است و تصرّف در آن باید با رضایت همه  ى آن ها باشد و به احیا مالک نمى  شود و مى  توانند از ورثه یا ولىّ غایب از ورثه اجاره نمایند.

 

تقسیم به وسیله  ى نوشته

1460. پدرى در زمان حیات خود زمین ها و سایر اموال خود را تقسیم نموده است و به هر یک از ورّاث نوشته  اى داده است، آیا بعد از فوتش وارثین مى  توانند بگویند این نوشته را قبول نداریم و مجدّدا باید تقسیم شود؟

ج. مجرّد نوشته دادن کافى نیست، اگر با ورثه مصالحه  ى شرعیّه نموده یا هبه کرده و تحویل آن ها داده است، ملک آن ها شده است.

 

تقسیم ماترک قبل از اخراج ثلث

1461. قبل از اخراج ثلث، وارثین ماترک وصیت کننده را تقسیم نموده  اند. آیا مى  توانند تصرّف کنند؟

ج. نمى  توانند تصرّف کنند، مگر در صورت عمل به وصیّت.

اتومبیل متوفى که در اختیار فرزند بوده است

1462. پدرى متوفّى در حال حیات نوشته است: «وانت نیسان سال فلان از بانک کشاورزى گرفته  ام» و قسط آن را راننده  ى آن وانت که فرزندش است پرداخت کرده است و مدّت چند سال در اختیار ایشان مى  باشد، ولى سند وانت به نام پدر است. آیا بعد از فوت پدر وارثین دیگر حقّى از این وانت دارند؟

ج. اگر براى فرزند خریده و یا بعد از خریدن به او واگذار و هبه شرعى کرده حقّى ندارند؛ اما اگر واگذارى او به نحو اباحه تصرف بوده، وارثین دیگر نیز در آن حق دارند.

 

زمین هاى اصلاحات ارضى و ارث برى آن

1463. در زمان تقسیم اراضى در سراسر مملکت، زمین هاى زراعى مورد نسق، به خود کشاورزان واگذار گردید. مالک یکى از زمین ها یک بیستم از تمام زمین را براى خود و بقیّه  ى زمین ها را به دو فرزند متوفّى (که در زمان حیات در زمین مالک کار و رعیتى مى  کرده) با نظارت هیأت اعزامى واگذار نموده و سند رسمى نیز از اداره  ى ثبت صادر گردید. اکنون پس از گذشت سى سال دختران متوفّى مطالبه  ى ماترک پدر مى  نمایند، حتّى از زمینى که در زمان حیات پدر به عنوان مزارعه در دست فرزندان پسر بود، در صورتى که زمین ها در دست و تصرّف فرزندان پسر بوده است و مال مالک؛ و دولت آن زمان نسق زمین هاى زراعى را به کشاورزان عمل  کننده انتقال داده است نه این که ماترک پدرى باشد، تقاضامندیم حکم مسأله را بیان فرمایید؟

ج. اگر در وقت موت متوفّى زمین ها ملک او نبوده و از مالک اوّلى شرعا به او منتقل نشده، از ترکه  ى او محسوب نمى  شود و حکم میراث ندارد و خصوصیات فعلى و تشخیص موضوع با خود مکلّف است.

تصاحب مال میّت توسط پسر بزرگ و مادر

1464. مردى که داراى دو پسر و سه دختر و همسر بوده، بیست سال است از دنیا رفته، در زمان فوت وى یکى از دختران مبتلا به بیمارى روانى و یکى از فرزندان پسرش صغیر بوده است. پسر بزرگ به اتّفاق مادر اموال باقى  مانده متوفّى را بیش از سهم ارثیه براى خود قرار داده و به امضاى همگان رسانده است؟ اکنون وارثین از جریان اطّلاع پیدا کرده  اند، وظیفه  ى وارثین دیگر چیست؟

ج. معلوم است که ورثه نسبت به سهم  الارث خود از ترکه حقّ دارند. ولى چنان چه در این باره اختلافى دارند نیاز به مرافعه  ى شرعیّه دارد.

 

اجازه  ى ورثه به تصرّف یکى از ورّاث و ادّعاى سهم

1465. یکى از وارثین، عین منقوله باقى  مانده از میّت را فروخته و با قیمت آن، زمین مسکونى خریدارى نموده است. وارثین دیگر معامله  ى اوّل را اجازه داده  اند و مدّعى سهمى از زمین مذکور هستند. آیا فضول، مکلّفِ به ردّ سهم آن ها از ثمن معامله  ى اوّل است و یا سایر وارثین با او در ملک شریک مى  باشند؟

ج. اگر وارث ملک را براى خود و برذمّه خریده، آن را مالک شده است و ورثه حقّى در آن ندارند و پول شى ء فروخته شده را در سهم خودشان حقّ دارند.

 

نحوه  ى تقسیم ترکه بین برادرزاده  ها و خواهرزاده  ها

1466. شخصى فوت کرد و داراى دو برادر و یک خواهر مى  باشد که همگى این ها قبل از وى فوت شده  اند. برادرها و خواهر متوفّى با آن شخص (متوفّى) از یک پدر و مادر بودند. از یک برادر مرحوم او فرزند پسرى و از برادر دیگر مرحوم وى سه فرزند پسرى و یک فرزند دخترى و از خواهر مرحومه  ى وى پنج فرزند پسرى در حال حیات مى  باشند. نحوه ى تقسیم ترکه  ى متوفّى بین برادرزاده  ها و خواهرزاده را مرقوم فرمایید؟

ج. در صورت فوت برادر و خواهر پدر و مادرى متوفّى، سهم آن ها به فرزندانشان مى  رسد. بنابراین در فرض مذکور در سؤال سهم برادر مرحوم وى به فرزند او و سهم برادر دیگر مرحوم وى نیز بین فرزندان او، پسر دو برابر دختر تقسیم مى  شود (دختر و پسر مساوى نمى  برند) و سهم خواهر مرحومه  ى وى که نصف سهم برادر است، بین فرزندان او قسمت مى  شود.

 

نحوه  ى تقسیم ارث با فوت بعضى ورثه

1467. فردى فوت کرده و داراى چند فرزند ذکور و اناث است. بعد از مورّث، اکثر فرزندان نیز از دنیا رفته  اند به جز دو پسر و یک دختر و همسر فرد متوفّى (مورّث). نحوه  ى تقسیم ارث را بیان فرمایید؟

ج. کیفیّت تقسیم ارث در فرض سؤال در رساله مذکور است. باید هر کدام ملاحظه شود که در زمان موت، وارثش کیست و ترکه  ى فرزند زید که بعد از او فوت کرده به علاوه آن چه از زید ارث برده، به ورثه ى خودش مى  رسد.

 

سهم زوجه از زمین بنیاد شهید

1468. پدر و مادرى که فرزندشان شهید شده است، از طرف بنیاد شهید مبلغى پول بین آن ها تقسیم شده است و اموالى از قبیل زمین، فقط به نام پدر شهید واگذار شده است. اکنون پدر شهید فوت کرده است براى مادر شهید چه سهمى از این اموال مى  باشد؟

ج. اموالى را که بنیاد شهید به والدین شهید داده است، بستگى به مقرّرات بنیاد در تقسیم و سهمیّه  بندى دارد؛ بنابراین اگر بنیاد زمین را به هر دو نفر داده است، هر کدام سهمیّه دارند و اگر فقط به پدر داده است، زمین متعلّق به پدر است و زن از زمین ارث نمى  برد، ولى از سایر ترکه ى زوج هر چه باشد از منقولات یک هشتم و از قیمت اعیان مثل ساختمان و اشجار نیز یک هشتم حقّ دارد، واللّه  العالم.

ارث شوهر و دایى و عمّه  ى پدرى

1469. زنى فوت کرده و شوهر دارد و یک دایى پدر و مادرى و یک عمّه  ى پدرى، آیا دایى عمّه را حاجب مى  شود؟

ج. با وجود دایى پدر و مادرى، عمّه ى پدرى هم ارث مى  برد و در فرض مسأله نصف ترکه از شوهر و ثلث براى دایى و بقیّه از آن عمّه است.

 

فرضى از تقسیم ارث

1470. شخصى فوت کرده، تمام ترکه  اش سه میلیون و سیصدهزار تومان مى  باشد. وارثین او بدین قرار است:

1) زوجه؛ 2) پسرعمو پنج نفر؛ 3) دخترعمو چهار نفر؛ 4) پسردایى یک نفر؛ 5) دختردایى یک نفر؛ 6) پسرعمه سه نفر؛ 7) دخترخاله یک نفر؛ 8) پسرخاله دو نفر.

ج. در فرض مرقوم همسر مرحوم ربع ترکه را مى برد و از زمین و عین بناها و درختان ارث نمى  برد و از قیمت آن ها غیر زمین ربع مى  برد و بقیّه  ى ترکه بین پسرعموها و دخترعموها و پسرعمّه  ها و پسردایى و دختردایى و پسرخاله  ها و دخترخاله تقسیم مى  شود، به این نحو که ثلث مجموع ترکه با مراعات شروط ارث بردنِ پدر و مادر آن ها و نیز سهم آن ها به پسردایى و دختردایى و پسرخاله  ها و دخترخاله به صورت مساوى مى  رسد و بقیّه به همین نحو مذکور به بقیّه داده مى  شود، للذّکر ضعف الانثى «براى مردان دو برابر زنان» و اگر غیر پدر مادرى هم در فرض سؤال مطرح است، براى توضیح آن به رساله مراجعه شود.

 

مهریّه  ى زن

1471. آیا مهریه  ى زن جزو ترکه  ى او است و اگر جزو ترکه  ى او است، آیا شوهر مى  تواند به نسبت سهم  الارث خود از آن کم کرده و باقى  مانده  ى مهریه را به سایر ورثه  ى زن (زوجه  ى خود) پرداخت نماید؟

ج. بله، جزو ترکه  ى اوست و شوهر مى  تواند بعد از پرداخت دیون و انجام مورد وصیّت آن کار را بکند.

 

پولى که زوجه عوض دیه  ى شوهر مى  گیرد

1472. آیا زوجه از پولى که عوض دیه  ى خون شوهر گرفته، حقّى دارد چه مقدار؟

ج. اگر زوج اولاد ندارد 41، حقّ زن است و اگر اولاد دارد 81، حقّ او است.

 

استیجار از ترکه  ى میّت براى نماز و روزه

1473. آیا ورثه مى  توانند از ترکه ى میّت، شخصى را براى انجام نماز و روزه ى احتیاطى میّت استیجار کنند؟

ج. با اجازه  ى تمام ورثه مانعى ندارد.

 

عدم مانعیّت بخشش در حال حیات از ارث

1474. آیا بخشش در حال حیات مانع از سهم  الارث مى  شود؟

ج. مانع نمى  شود.

 

لباس هایى که مرد براى زنش گرفته

1475. آیا لباس هاى مختلف و زیورها و امثال این ها را که شوهر در حال حیات براى همسرش گرفته، متعلّق به زن است یا مال شوهر است که باید بین ورثه تقسیم شود؟

ج. اگر به زن تملیک نکرده است، هر چند به نحو هدیه، مال شوهر است.

 

ماهیّت ید ورثه

1476. آیا ید متصرّفین (ورثه) بعد از صدور حکم موت و تقسیم ترکه بین آن ها امانى است یا ضمانى؟

ج. بعد از تقسیم ترکه ـ به نحو شرعى ـ بین ورثه هر کسى سهم خودش را واجد است و ید غیر بر آن باید با رضایت او باشد، و تقسیم شرعى بعد از تجهیز و دین و وصیّت است و تفریط در انجاز آن ها جایز نیست.

 

فروش اموال به فرزند و فوت وى

1477. اینجانب تمام اموال منقول و غیر منقول خود را در مقابل ده هزار تومان به فرزندم فروخته و منتقل نموده بودم، به شرط این که تا من زنده  ام، در اختیار خودم باشد، متأسفانه فرزندم قبل از من از دنیا رفته است. آیا اموال به خودم برمى  گردد یا به ورثه  ى فرزندم منتقل مى  شود؟

ج. اموال به ورثه  ى فرزند منتقل مى  شود، ولى با رعایت شرط مزبور.

 

حکم تفنگ

1478. آیا تفنگ هم مثل شمشیر به فرزند بزرگ مى  رسد؟

ج. شامل نمى  شود.

1479. در صورتى که تفنگ بیش از خشاب خود گلوله داشته باشد، آیا باز هم به فرزند پسر بزرگ مى  رسد؟

ج. شامل نمى  شود.

 

حکم سلاح با تعدّد زن و فرزند پسر بزرگ

1480. اگر مردى چند زن داشته باشد که هر کدام ولد اکبر داشته باشند، این سلاح به کدام یک از آن ها مى  رسد؟

ج. اگر آن دو پسر از دو زن در یک وقت، متولد شده باشند، باید لباس، قرآن، انگشتر و شمشیر میّت را به طور مساوى بین خودشان تقسیم کنند.

تکلیف اموال کسى که مفقودالاثر شده

1481. تکلیف اموال کسى که مفقودالاثر گشته، چیست؟

ج. اگر زنده بودنش معلوم نیست و وارث هم دارد، مالش را کنار مى  گذارند و بنابر اظهر تا مدت چهار سال وضعیت او را پیگیرى مى  کنند، سپس مالش را بین ورثه تقسیم مى  کنند، ولى اگر بعدا زنده بودن او معلوم شد، تقسیم مال منتفى مى  شود و احوط صبرکردن است تا حصول علم عادى به موت او یا حصول اطمینان در خصوص شخص مفقود.

 

صرف ماترک میّت براى کارهاى خیر بدون وصیّت به ثلث

1482. در جایى که میّت وصیّت به ثلث نکرده باشد، آیا ورثه مى  توانند از اصل ترکه براى میّت کارهاى خیر و عام  المنفعه انجام دهند؟

ج. با رضایت تمام ورثه، اگر صغیر نداشته باشد، مانعى ندارد.

 

حکم امتیاز آب و برق و...

1483. در مورد امتیاز آب و برق و تلفن و گاز و غیر آن ها، حکم چگونه است، منقول است یا غیر منقول؟

ج. منقول است و در مورد شک، مصالحه بر قیمت به جاى ارث بردن از عین، موافق احتیاط است.

 

ابطال نمودن توافق بر تقسیم ارث

1484. در مورد سهم  الارث، اگر ورثه به نحوى در تقسیم توافق کردند، آیا مى  توانند خلاف توافق عمل نمایند و توافق نامه را ابطال نمایند؟

ج. غیر ورثه نمى  تواند و ورثه نیز اگر افراز به مصالحه یا قرعه شده باشد، نمى  توانند و اگر مجرّد توافق باشد، مانعى ندارد در تعیین سهام یا تعدیل به اندازه  ى سهمشان مى  توانند.

حکم فرزندان و نوه  هاى ولدالزنا در ارث

1485. ولدالزّنا از ارث محروم است امّا فرزندان زنازاده و نوه  هاى او چه طور، آیا آن ها هم محروم هستند؟

ج. ظاهرا آن ها هم محرومند.

 

اختلاف ورثه و زوجه در دایمى بودن

1486. زن پس از مرگ شوهر ادّعا مى  کند زوجه  ى دایمى او است و ورثه مى  گویند: زوجه انقطاعى است، حکم مسأله را بیان فرمایید؟

ج. باید زن بیّنه اقامه کند.

 

وضعیت ارث در تلقیح مصنوعى

1487. اگر نطفه مردى را پس از فوت وى بگیرند و با تلقیح مصنوعى به رحم زن منتقل کنند، ولد متولّد شده آیا به مرد ملحق مى  شود؟ آیا از وى ارث مى  برد؟

ج. در حال موت، هنوز انعقاد نطفه و تحقق حمل صورت نگرفته است. این حمل هر چند در فرزند بودن به آن مرد الحاق مى  شود، ولى از آن مرد ارث نمى  برد، زیرا شرط ارثِ حمل در این جا موجود نیست، بنابراین که صرف احراز لحوق منظور نباشد.

 

حکم قبر باارزش بعد از پوسیده شدن بدن

1488. شخصى براى دفن میّتى قبرى را بخشیده که در آن دفن شود، پس از گذشت سال ها ـ که بدن میّت پوسیده ـ قبر داراى ارزش و قابل فروش است، آیا به ورثه میّت مى  رسد یا متعلّق به خود بخشنده است؟

ج. ظاهرا به ورثه  ى میّت مى  رسد، مگر قرینه  اى بر صرف اجازه ى دفن باشد.

کار کردن پسر براى پدر در حال حیات

1489. پسرى ده  ها سال در باغ پدر یا مادرش کار کرده است. آیا پس از وفات آن ها غیر از ارث پسرى چیزى به عنوان کارکرد به طور الزامى طلب کار است یا نه؟ و سایر ورثه به طور واجب چیزى اضافه بر ارث باید به او بدهند؟

ج. اگر قصد تبرّع (مجانى) نداشته است، باید او را راضى کنند.

 

زحمت هایى که یکى از ورثه کشیده است

1490. متوفّى داراى سه پسرو یک دختر و زوجه مى  باشد. به جهت صغیر بودن دو نفر از فرزندان، ماترک مورّث را تقسیم نکردند. فرزندى که ده سال داشت به مدّت شانزده سال مجبور شد زندگى را اداره نماید. اکنون بقیّه  ى ورّاث ادّعاى تقسیمى ماترک پدرى را دارند، در صورت تقسیم، آیا فرزندى که به مدّت شانزده سال زحمت کشیده است، حقّ اجرت را دارد یا این که باید همانند سایر ورّاث سهم ارث خود را بردارد؟

ج. ماترک بین وارثین تقسیم مى  شود. پسر دو برابر دختر و زن هم حقّ خود را دارد و اگر فرزند به قصد مجانى بودن آن کارها را نکرده، حقّ اجرة المثل کارهایش را دارد.

 

سهم همسر از خانه  ى خراب شده در خیابان

1491. ساختمانى از ترکه میّت به ارث رسیده است که در جریان خیابان  کشى شهردارى تخریب شده و شهردارى در موقع تخریب، عرصه  ى ساختمان را 5/1 میلیون تومان و قیمت اعیانى را نیم  میلیون تومان تعیین کرده بود؛ عوض آن ساختمان قطعه زمینى را داده است که قیمت آن سه میلیون تومان ارزش دارد. سهم همسر مورّث را چگونه باید محاسبه کرد؟

ج. به نسبت اعیان با احتساب بالا رفتن قیمت در آن چه پرداخت شده است.

ارث برى دختر از تمام ترکه  ى پدر

1492. آیا دختر از زمین هاى کشاورزى پدر ارث مى  برد؟

ج. دختر نسبت به سهم خودش از تمام ترکه  ى پدر ارث مى  برد.

 

عدم ارث برى پدربزرگ با وجود فرزند صغیر

1493. با فوت پدر با وجود فرزند صغیر، آیا پدر بزرگ مادرى از ترکه، ارث مى  برد و اگر حقّى را بر متوفّى ادّعا کند، حکم آن چیست؟

ج. حقّى ندارد و ارث نمى  برد و اگر ادعاى خود را شرعا اثبات نکند، حقّى ندارد.

 

بخشیدن مال به فرزندان و تقسیم اموال باقى مانده

1494. پدرى در زمان حیاتش زمینى را با دستخط خود به چهار پسرش بخشیده است و به دخترها چیزى واگذار کرده است. سازمان زمین  شهرى بقیّه  ى زمین را تصاحب نموده که طبق قانون، حدّ نصابى از آن زمین به مالک داده مى  شود. حال مقدار زمینى که سازمان زمین  شهرى برمى  گرداند، آیا به عنوان ماترک پدر فقط بین دختران باید تقسیم شود یا این که فرزندان پسر هم از آن مقدار ارث مى  برند؟

ج. قطعاتى که پدر در زمان حیات خود به پسرها و دخترها بخشیده، اگر به تصرّف آن ها داده باشد، حقّ آن ها است و نسبت به باقى زمین برگشت  شده  اى که در زمان حیات قبض نشده بود، میان پسرها و دخترها بر طبق آن چه خداوند فرموده تقسیم مى  گردد.

 

ادّعاى بخشش توسّط فرزند

1495. پدرى با سه فرزندش در مغازه اى ـ که مال پدر مى  باشد ـ کاسبى مى  کردند. یکى از این سه پسر با مبلغ صد و بیست هزار تومان زمینى را خریده و به نام خود کرده است و این پسر پس از فوت پدرش، هنگام تقسیم ارثیّه اظهار مى  کند صد و بیست هزار تومان را پدرم به من بخشیده بود، بدون این که بر ادّعایش بیّنه و شاهدى داشته باشد، آیا این زمین مال این پسر است یا سهمیه  ى همه  ى وارثین مى باشد؟

ج. مدّعى بخشش باید دعواى خود را به وجه شرعى اثبات کند و در غیر این صورت همه  ى ورثه در مال مورد دعوا شریک هستند و نسبت به زمینى که با آن خریده شده، اگر به ثمن کلّى و براى خودش خریده، ملک پسر شده است پس وجه پرداختى از ترکه است، واللّه  العالم.

 

هبه بدون قبض و اقباض در زمان حیات

1496. شخصى سه دختر داشت. دختر کوچکش بدون اذن پدر ازدواج مى  کند. پدر تمام دارایى خود را بین دو دختر تقسیم مى  کند، آن گاه پدر فوت مى  کند. حصّه  اى که در حال حیات به یکى از دو دختر داده، بود قبض و اقباض نشده بود و عوضى هم در مقابلش داده نشده بود. اکنون آن دختر ادّعاى حصّه  ى خود را دارد. آیا دعواى او صحیح است؟

ج. اگر حصّه  هاى تقسیم شده را به دخترها نبخشیده یا در صورت بخشش تحویل نداده، هر چند از طریق وکالت و از اسباب ملک مثل مصالحه چیزى واقع نشده، حکم سایر ترکه را دارد که به همه  ى ورثه مى  رسد. بلى اگر پدر در مقام وصیّت چنین کارى کرده، در ثلث ترکه نافذ است، واللّه  العالم.

 

تأثیر عقوق والدین در حکم ارث

1497. آیا عقوق والدین موجب محرومیّت از ارث مى  شود؟

ج. موجب محرومیّت نمى  شود، ولى عقوق والدین از گناهان کبیره است.

 

هدایایى که به عروس و داماد متوفّى داده شده

1498. اگر علاوه بر جهیزیّه که پدر به دختر خود مى  دهد، دیگران هدایایى به عروس و داماد بدهند و اتّفاقا عروس و داماد در تصادف فوت نمایند، لکن زوج چند ساعت پس از عروس فوت نماید، حکم این اموال چیست؟

ج. آن چه معلوم است که به کدام یک هدیه داده شده، ملک او است و از ترکه  ى او محسوب است و در موارد شک، احتیاط در مصالحه است و چنان چه صغیردارد، مراعات غبطه  ى آن ها نیز بشود.

 

سهم زن از سرقفلى مغازه

1499. میّت مغازه  اى دارد با بناى نازل، ولى چون درمحلّ مناسب است سرقفلى بالایى دارد. آیا زن او فقط از بناى مغازه ارث مى برد یا در سرقفلى هم سهیم است؟

ج. زن از اعیان، هر چند به لحاظ سرقفلى ارث مى  برد، همان طورى که از اجاره ارث مى  برد.

 

سهم زن از فروش باغچه

1500. اگر باغچه یک جا به فروش برسد، از بهاى آن چه مقدار به همسر مرحوم مى  رسد؟

ج. از قیمت اعیانى باغچه از قبیل درخت و غیره. (مسأله 2248 رساله.)

 

مطالبه  ى ارث زن توسّط شوهرى که غایب بوده

1501. مردى زنش را بدون طلاق رها کرده و زن و بچّه  هایش به سختى زندگى را گذرانده  اند. اکنون که زن وفات کرده، سراغ فرزندان آمده و مطالبه  ى ارث او را مى  کند. آیا چنین حقّى دارد؟

ج. در فرض مسأله، پدر از ترکه  ى زوجه خود یک  چهارم ارث مى  برد، ولى اگر نفقات مادر را نداده است، ضامن است و باید بپردازد و اگر مهریّه هم نداده است، باید مهریّه را هم بدهد.

طلایى که مرد براى زن خریده

1502. پدرم هنگام حیات، براى همسرش که زن پدرم باشد، طلا خریده است ولى نوشته  اى در دست نیست که دلالت کند این طلا مال او است و شفاهى هم مطلبى نگفته است. آیا این طلا که در دست زن پدرم هست جزو ماترک مى  باشد و در صورت ترکه بودن، زن پدرم از آن ارث مى  برد؟

ج. اگر ظهور خرید طلا براى همسر در تملیک به او است، از ترکه محسوب نمى  شود.

 

انتقال حقّ تعقیب کیفرى

1503. شخصى به دلیل ترک انفاق تحت تعقیب کیفرى قرار مى  گیرد. شاکیه قبل از صدور حکم، فوت مى  نماید. آیا حقّ تعقیب کیفرى (و به مجازات رساندن مجرم) به ورثه منتقل مى  شود یا خیر؟ و به طور کلّى، آیا در تعزیرات حقّ تعقیب کیفرى با فوت به ورثه منتقل مى  شود یا خیر؟

ج. اگر ذمّه  ى او مشغول به نفقه باشد، ورثه  ى متوفّى حقّ مطالبه  ى آن را دارند، ولى نسبت به مجازات دیگر حقّى ندارند، چنان چه خود متوفّى و یا حاکم هم چنین حقّى نداشت.

 

معامله فضولى یکى از ورثه در ماترک

1504. یکى از ورثه، سهم خود و دیگران از ورثه را بدون اذن آنان تصرّف مى  کند و بر آن معامله انجام مى  دهد. در صورت فوت تمام آن ورثه (ظالم و مظلوم)، آیا فرزندان مظلومین، حقّ مطالبه از فرزندان ظالم را دارند؟

ج. بلى، و بدون اجازه آن ها، آن معامله نیز باطل است، با فرض این که قبلاً از طرف پدران آن ها اجازه یا ردّى صورت نگرفته باشد.

تقدّم ابن عمّ ابوینى بر عمّ ابى و عمّه ابى در ارث برى

1505. در صورتى که نوبت به ارث برىِ طبقه سوّم برسد، آیا ابن عمّ ابوینى (پدر و مادرى) بر عمّ ابى و عمّه ابى (پدرى) تقدم دارد؟

ج. بلى، زیرا تقدم ابن عمّ ابوینى بر عمّه اولویت دارد از تقدمش بر عمّ، امّا این تقدّم در مورد بنت عمّ ابوینى نیست، زیرا او در مورد استثنا، اولویتى از ابن عم ابوینى ندارد، لکن محلّ احتیاط به مصالحه هست.

 

عدم ارث برى زوجه میّت از عین و منفعت بنا

1506. ساختمان موروثه  اى را مى  خواهند اجاره دهند، آیا زن میّت که از قیمت و مالیّت بنا ارث مى برد، سهمى از این اجاره دارد یا مى  تواند مانع از اجاره شود؟

ج. ظاهرا تا قیمت به او پرداخت نشده، سهم دارد و یا مى  تواند مانع شود.

 

تقدّم دیون میّت بر وصیّت

1507. آیا دیون میّت، هنگام اخراج، بر وصیت او مقدّم مى  باشد؟

ج. بلى، چه دیون حق  اللّه  باشد یا حق  النّاس و وصیت هم بر ارث مقدم است.

 

تصرّف یکى از ورثه در ماترک بدون اذن دیگران

1508. یکى از ورثه بدون اذن سایر وارثین، یک طبقه روى خانه ارثى مى  سازد. پس از اتمام ساخت، تمامى ورثه جز یک نفر به آن راضى مى  شوند. تکلیف چیست؟

ج. اگر تصرّف در آن طبقه، چنان که متعارف است مستلزم تصرف در ملک ورثه است، باید آن وارث را با مصالحه یا به تقسیم ارث ـ که سهم او را بدهد ـ راضى کند، وگرنه تصرّف در آن طبقه جایز نیست.

 

چگونگى قرعه در صورت وجود وارثِ مؤنث میان وارثان مذکّر

1509. میّتى داراى یک دختر و چهار پسر مى  باشد. ترکه وى یک زمین است که باید به نه قسمت تقسیم کنند. براى این که سهم دختر، بین دو سهم یک پسر نباشد، چگونه قرعه بزنند؟

ج. اوّل سهم دختر را از دوطرف یا وسط ها قرعه بزنند، یعنى قسمت هاى یک و سه و پنج و هفت و نه و سپس براى پسرها قرعه بزنند.

 

حکم جایزه  اى که به کسى پس از فوتش مى  دهند

1510. حکم جایزه  اى که به مؤلف کتاب به عنوان کتاب سال، پس از فوتش مى  دهند چیست؟

ج. این جایزه هم جزو ماترک او است که به ارث مى  رسد، زیرا سبب کسب این فایده، پیش از موت بوده است.

 

احکام ارث، محرمیّت و زوجیّت در مورد پیوند سرِ فردى به دیگر

1511. اگر علم پزشکى به قدرى رشد کند که بتوان سر انسانى را به بدن انسان دیگر پیوند زد، آیا از جهت احکام مانند: ارث، محرمیّت، زوجیّت و ... میان شخص پیونددهنده و پیوندگیرنده تفاوت وجود دارد؟

ج. عرفا این شخص آخرى است، زیرا مغز که مرکز ادراکات است و قلب که مرکز حبّ و بغض است، باید با هم توأم باشد تا معلومات محفوظ بماند و احکام مشترکه بین آن دو نفر بر این شخص جارى است. ولى در احکام مختصّه، ظاهرا شخص ثالثى است که باید تمام تکالیف و وضعیّات را استیناف کند (دوباره آغاز کند)، مثلاً زنش را پس از عدّه دوباره عقد کند.

 

زمین اصلاحات ارضى که بعضى مالکان راضى نمى  شود

1512. زمینى از اصلاحات اراضى به شخصى به ارث رسیده است و برخى از مالکین آن نه راضى به فروش مى  شوند و نه اجاره، تکلیف چیست؟

ج. باید سهم آن ها را جدا کند و قسمت آن ها را بدهد.

شرط محرومیت از ارث ضمن هبه پدر به فرزند

1513. پدرى ملکى را به فرزندش بخشیده است، به این شرط که از ارث محروم شود، آیا این شرط صحیح است؟

ج. این شرط فاسد است، ولى چون به منزله  ى وصیت براى ورثه  ى دیگر است، سهم  الارث این فرزند از ثلث براى دیگران مى  شود و هم چنین اگر زاید را اجازه داده باشد و اگر شرط این بوده که بعدا سهم خود از ارث را به سایر ورثه بدهد، صحیح و نافذ است و هم چنین اگر به نحو شرط نتیجه باشد، بنا بر صحّت آن.

 

عدم ارث برى ورثه بهایى

1514. بهایى که بهایى زاده است، فوت شده و وارث مسلمانى ندارد، آیا ورثه بهایى وى ارث مى  برند؟

ج. ورثه بهایى او ارث نمى  برند، وضعا، ولى تکلیفا باید ملاحظه کنند که فتنه و مفسده بر آن مترتب نشود.

 

اعتبار قول زن در دخول پس از مرگ شوهر

1515. خانمى به عقد دایم مردى درمى  آید. مرد پس از چهارده ماه فوت مى  کند. ورثه دیگر، آن خانم را به این دلیل که مرد مریض بوده و دخول صورت نگرفته است از ارث محروم کرده  اند، زن ادّعاى وقوع دخول را دارد. حکم چیست؟

ج. قول زن پذیرفته است، زیرا دخول از امورى است که «لایعلم عادةً الاّ من قِبلها» عادتا دانسته نمى  شود، مگر از جانب زن، و اقامه  ى بیّنه بر آن میسور نیست و فقط زن باید قسم بخورد.

 

فوت پدر و فرزند و معلوم نبودن زمان فوت

1516. شخصى با فرزند خود هنگام شنا غرق مى  شوند و مشخص نیست پدر پس از فرزند مرده یا با هم مرده  اند. اگر قراین حدسیة و امارات ظنیّه مانند قول پزشک به صورت نظریّه و نه شاهد قضیّه، بر تقدّم مرگ فرزند دلالت کند، آیا کفایت مى  کند یا باز هم حکم شکّ جارى است و از هم ارث مى  برند؟

ج. اگر اطمینان  آور باشد، بلى کفایت مى  کند.

 

عدم امکان بازپس  گیرى هبه  ى به فرزند، توسط دیگر ورثه

1517. پدرى در زمان حیات، مقدارى از ملک شخصى خود را در حضور شهود به یکى از فرزندان خود هبه کرده  است. آیا بعد از فوت پدر، وارثین مى  توانند آن مقدار بخشیده شده را بین خود تقسیم یا تبدیل به قیمت نموده، پول بگیرند یا آن مقدار مال آن فرزند است که به او بخشیده شده است؟

ج. اگر هبه صحیح بوده و اقباض شده است، وارثین نمى  توانند مال موهوب را ببرند و بگیرند.

 

تقسیم اموال مشترک بین بچه  هاى کوچک و بزرگ

1518. بین چند وارث اگر تعدادى کبیر از یک مادر ـ که مادرشان در زمان بودن ولىّ، از دنیا رفته است ـ و یک صغیر از یک مادر ـ که در زمان بودن ولىّ، طلاق شرعى داده شده است ـ و دو صغیر از یک مادر ـ که همسر قانونى و شرعى ولىّ بوده است ـ و ولىّ از دنیا رفته، بعد از وفات ولىّ همسرى که طلاق گرفته بود، قیّم فرزندش شده و تقاضاى تقسیم اموال نموده است و وارثین کبیر اجازه تصرف در اموال ندادند و قیّم دو صغیر هم اجازه ندادند و دو صغیر هم کبیر نشده اند تا خود اجازه دهند، آیا مى  شود در این اموال تصرف نمود؟

ج. اگر احتمال بدهند که مصلحت در تقسیم باشد، به حاکم شرع مراجعه نمایند و با امر او انجام دهند.

مسأله ارث و خون بها پس از قتل عامل مضاربه

1519. شخص «الف» با شخص «ب» معامله  اى را به صورت مضاربه انجام داده است. سرمایه از «ب» و کار از طرف «الف» بوده، قول و قرار بر این بوده که سود یا ضرر معامله به تناسب پنج به دو تقسیم شود. یعنى اگر پانصد هزار تومان ضرر یا سود برده شود، دویست هزار تومان از آن «ب» و الباقى که سیصد هزار تومان است متعلق به شخص «الف» مى  باشد و ایشان بعد از گرفتن یک میلیون و سیصد هزار تومان از «ب» جهت خرید برنج به شهرستانى مى  رود. متأسفانه در آن دیار به دام اشرار منطقه مى  افتد و نه تنها موجودیش را به سرقت مى  برند، بلکه خودش را هم مى  کشند. بفرمایید:

1) تلف شدن پول چه حکمى دارد؟ آیا «ب» مى  تواند نسبت به سهم مقتول مازاد بر دو پنجم ادّعایى داشته باشد، یا کلّ سرمایه از کیسه «ب» تلف شده است؟

ج. خیر، زیرا ید امانى بوده و نمى  تواند ادّعایى داشته باشد، با فرض این که قرارداد بر ضرر بوده نه سرقت و تلف.

2) وارث مقتول دو دختر خردسال مى  باشند. آیا مى  توانند نسبت به دو پنجم خون بهاى پدرشان ادّعایى داشته باشند؟ به بیانى دیگر آیا سود و ضرر پنچ به دو شامل خون مقتول هم مى  شود؟

ج. خون بها اگر از قاتلین دریافت شد، متعلّق به ورثه او است و نمى  توانند از شریک در معامله مطالبه کنند و ربطى به معامله ندارد.

 

مصرف ثلث توسط وصى

1520. مرحوم پدرم وصیّت فرمود که وصىّ او فرزندان پسر مى  باشند و همان طور که مستحضر مى  باشید، ثلث زیر نظر وصىّ باید به مصرف شرعیّه برسد. آیا خواهر بنده حق گرفتن ثلث دارد؟ با توجه به این که وصىّ راضى نیست که خواهر ثلث را به هر میزان بگیرد؟

ج. در صورت وصیت به ثلث، مصرف ثلث باید به دست وصىّ باشد، متعدّد باشند یا واحد.

 

تصرّف در ترکه پیش از اخراج بدهکارى و وصیت

1521. آیا تصرّفات و معاملات ورثه در ترکه میّت پیش از اخراج دیون یا وصیّت او نافذ است؟

ج. وضعا نافذ است، اگرچه تکلیفا حرام است. زیرا ورثه مالک آن هستند و اخراج دیون به ذمه آن ها است و اگر با اذن حاکم و مصالحه به ذمّه بگیرند که در وقت معین بپردازند، تکلیفا هم اشکال ندارد.

 

خنثاى مشکل

1522. آیا حکم تقدّم و حاجبیّت ابن عمّ ابوینى (پدرى و مادرى) بر ابن عمّ ابى (پدرى) یا امّى (مادرى) شامل خنثاى مشکل و دخترى ـ که فرزند عمّ ابوینى است ـ نیز مى  شود؟

ج. همین حکم در حاجبیت خنثاى مشکل و دخترى که فرزند عمّ ابوینى مى باشد، بنابر احتیاط است که محل مصالحه است.

 

تقدّم خمس بر بدهکارى

1523. شخصى متوفّى، بدهى  هایى مختلف از قبیل خمس و دیون به مردم دارد و اموال ماترک او کفایت بدهکارى او را نمى  کند، آیا اموال به جا مانده  ى او میان طلبکاران تقسیم به نسبت مى  شود یا دیون اشخاص مقدّم بر سهمین است؟

ج. اگر خمس در مال او است، مقدّم بر دیون است و اگر بر ذمّه  ى او است، حکم سایر دیون را دارد و چنان چه با رضایت تقسیم کنند، احوط است.

ارث بردن از وسایل خانه

1524. آیا زن علاوه بر مهر وى از اثاثیه منزل نیز سهم  الارث مى  برد یا خیر؟

ج. بله، ارث مى  برد.

 

ارث بردن برادرزاده  ها

1525. اگر وارث پدر و مادر تنها یک دختر و برادرزاده  هایش باشند، آیا به بردارزاده  ها ارث مى  رسد؟

ج. خیر، فقط دختر ارث مى  برد.

 

تصرف در وصیت

1526. تصرف در وصیت (ثلث) پدر چه حکمى دارد؟

ج. جایز نیست.

 

تصرف در ارث توسط فرزند ارشد

1527. آیا فرزند ارشد خانواده حق تصرف در مال ورثه را دارد؟

ج. بدون اجازه  ى ورثه، حق ندارد.

 

امانت پس از مرگ صاحب آن

1528. از دوستم کتابى به عنوان امانت گرفتم، پس از مدتى ایشان به رحمت خدا رفت، آیا ردّ امانت به ورثه لازم است؟

ج. بله، لازم است. (به مسأله  ى 1853 و 1854 رساله رجوع شود.)

 

فرق گذاشتن بین افراد خانواده در ارث

1529. آیا والدین مى  توانند تنها به یکى از فرزندان خود ارث بدهند و آیا این کار گناهى ندارد؟

ج. نمى  توانند، و ارث بعد از فوت آن ها است و ربطى به آن ها ندارد.

 

تصرف زن در حقوق مستمرى

1530. زنى که قیّم بچه  هاى یتیم است، آیا مى  تواند در حقوق مستمرى آن ها تصرف کند؟

ج. قیّم شرعى مجاز است در سهم آن ها در حدّ مصلحت آن ها تصرف کند.

 

مورد مصرف ثلث اموال وصیت شده

1531. اگر میّت ثلث اموال خود را وصیت کرده، ولى موردش را تعیین نکرده در چه راهى مصرف مى  شود؟

ج. در امور خیریه مصرف مى  شود.

 

تقسیم ارث بین افراد خانواده

1532. چگونه ماترک میّت بین همسر، دو بچه و سه دختر تقسیم مى  شود؟

ج. همسر سهم الارث خود را طبق مسأله  ى 2248 مى  برد و هر یک از فرزندان پسر او دو برابر دختر سهم مى  برد.

 

تصرف در ماترک پدر

1533. آیا جایز است از ما ترک پدرمان جهت مصارف خانواده استفاده کنیم، در صورتى که عده  اى از ورثه مخالف هستند؟

ج. خیر، جایز نیست و ضامن هم هستید.

 

فروش مال  الارث بدون اجازه  ى وراثین

1534. کسى زمینى را که از همسرش به او و فرزندانش به ارث رسیده است، بدون اجازه  ى فرزندان خود فروخته است، آیا فرزندان او حقّ به هم زدن معامله مذکور را دارند؟

ج. بله، مى  توانند اجازه ندهند.

 

طلب کردن ارث بیش از سهم خود

1535. آیا دخترى که از تحصیل محروم بوده است، مى  تواند در تقسیم ارث چیز بیشترى مطالبه کند؟

ج. خیر، نمى  تواند.

 

مجازات در مصرف ثلث میّت

1536. مصرف ثلث میّت، چه مجازاتى دارد؟

ج. حرام و ضمان  آور است.

 

حق بیمه عمر پس از مرگ

1537. آن چه از سوى اداره بیمه، طبق قرارداد پس از مرگ اشخاص بیمه شده پرداخت مى  شود، آیا جزو ما ترک میّت محسوب مى  شود یا متعلق به وارثین است و آیا مى  توان دیون و طلب کارى  ها را از آن کم کرد؟

ج. اگر طبق قرارداد مال او را که در ذمّه آن ها است به او بر مى  گردانند، جزو ترکه است و دین و وصیّت از آن اخراج مى  شود؛ اما اگر طبق قرار کارى ـ شبیه بخشش ـ انجام مى  دهند، تابع همان قرارداد خواهد بود که آن کار نسبت به چه کسى انجام شود.

 

ارث بردن شوهر از دیه سقط جنین

1538. آیا مجرّد اطلاع و رضایت شوهر از سقط جنین که توسط همسر او انجام شده مانع ارث بردن شوهر از دیه  ى سقط جنین مى  باشد یا نه؟ بلکه باید به نحوى هر چند به شکل دستور یا ترغیب و تشویق همسر در انجام سقط دخالت داشته باشد؟ و یا غیر مباشر محروم از ارث بردن از دیه نمى  شود؟

ج. غیر مباشر از ارث محروم نیست، هر چند راضى به سقط هم باشد.

 

هدایاى ازدواج پس از مرگ زن

1539. آیا جهیزیه و هدایایى که بستگان شوهر و دیگران به عنوان هدیه براى زوجین آورده  اند، پس از مرگ جزو ترکه آن زن است؟

ج. اگر ملک زن بوده، جزو ترکه  ى او است.

 

منزل شراکتى که در آستانه خرابى است

1540. خانه مشاعى است که قابل استفاده نیست و بعض ورثه حاضر به فروش و خرید آن نیستند و خانه در شرف خرابى است. راهنمایى فرمایید.

ج. باید از غرض عقلایى آن بعض تحقیق شود و اگر مى  شود، توافق بر تعمیر و اجاره  ى آن شود و اگر به هیچ  چیز توافق نشود، حاکم شرع ـ در صورت امکان ـ اجبار بر اجاره مى  کند وگرنه اجبار بر بیع و فروش مى  کند.

 

تصرف در حق فرزند صغیر

1541. زنى که شوهرش کارمند بوده و فوت کرده، مى تواند در حقوق فرزند صغیر تصرف بکند و خرج آن ها بکند یا باید حقوق آن ها را کنار بگذارد؟

ج. اگر قیّم شرعىِ صغار است، مى  تواند اموال آن ها را در مصالح آن ها صرف کند.

منبع:

http://www.bahjat.org/index.php/ahkam-2/esteftahat/41-2011-09-06-08-29-36.html

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد