آموزش نماز

آثار و برکات نماز

آموزش نماز

آثار و برکات نماز

چرا در نماز حواس پرت هستیم؟


نماز فکر کودک

در زندگی دنیا، اوج محبت و علاقه و دلدادگی یک شخص نسبت به دیگری را، در محبت مادر، نسبت به فرزندش می بینیم. مادر اگر بخواهد نهایت علاقه خود به فرزندش را ابراز نماید، با دریایی از احساس به فرزندش می گوید: فرزندم تو، تو نور چشم منی.

پیامبر عزیز اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز وقتی می خواهد، نور چشم خود را معرفی نماید، با قلبی سرشار از ایمان و دلی لبریز از احساس می فرماید: «جُعِلَ قُرّةُ عینی فی الصَّلاةِ»1 خداوند، نور چشم من را در نماز قرار داده است.

این سخن لطیف و زیبا از سرور عالم، حاکی از وجود نور معنوی فراوان در این فریضه ی مهمّ الهی است. در حقیقت می توان گفت: نماز، چون خورشیدی است فروزان که با نور معنوی خود، آسمان وجودمان را نورانی کرده و به مملکت درون ما صفا و جلاء بخشیده است.

کلام نورانی خداوند یکتا در قرآن مجید و کلمات گهر بار معصومین(صلوات الله علیهم اجمعین) بیانگر آن است که نماز، دارویی معجزه آسا جهت التیام دردهای بی درمان روحی و روانی است. ولی با کمال تأسف باید گفت: که گاه می شود همین نماز نه تنها به ما آرامش نمی بخشد، بلکه چه بسا از ما سلب آرامش نموده و با شعله ورتر کردن آتش درون، خاطر ما را آزرده می نماید!

این آزردگی خاطر بدین جهت است که: ما به هنگام نماز، می خواهیم، نمازی عاشقانه و جانانه به درگاه خداوند بی نیاز تقدیم نماییم، نمازی که در آن حلقه ی جان خود را به دریای محبّت الهی پیوند زده و با دلی لبریز از شور و اشتیاق در پیشگاه خداوند بی همتا، حاضر شویم. ولی با آه و حسرتی برخاسته از جان، باید گفت که: در این لحظه با شکوه، با غول هولناکی به نام حواس پرتی روبرو هستیم. برای مؤمن، حواس پرتی، چون سوهانی است که روح و جان او را می خراشد و فکر و خیالش را آشفته می سازد.

در واقع، نماز، چون غنچه ای است زیبا، که در انتظار شکفتن است و اگر قرار است که گل کند و با عطر دلربای خود، فضای روح ما را خوشبو کند، باید موانعی که سر راه آن سبز شده اند، شناسایی و برداشته شوند.

در روایتی زیبا و دلنشین امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «پدرم می فرمود: هیچ چیزی مانند گناه قلب را تباه نمی کند، زیرا قلب پیوسته به گناه تن در می دهد تا جایی که گناه بر قلب چیره می شود و قلب را وارونه می سازد.» 

ما در این نوشتار برآنیم که، به بیان مهمترین عوامل حواس پرتی در نماز بپردازیم تا با شناختن این عوامل، بتوانیم کمر همت را بسته و با تمام قوا، به جنگ این عوامل مخرب که چهره ی زیبای نماز را در نظر ما، مخدوش و زشت نموده است، برویم.

 

عوامل حواس پرتی در نماز:

1) دل بستگی به دنیا

از مهمترین عوامل حواس پرتی در نماز، دل بستگی به دنیا و اسارت و فریفتگی در برابر آن است. به هنگام نماز، ما باید به طور کل خود را از دنیا جدا نموده و دنیا را با تمام زشتی ها و زیبایی هایش، خوشی ها و ناخوشی هایش، به حال خود رها نموده و با تمام وجود خود را در محضر خداوند بی همتا دیده و صفحه ی قلب خود را در اختیار آن معشوق واقعی قرار داده و تنها به او دل بسته و با او باشیم.

ششمین اختر تابناک آسمان ولایت امام صادق(علیه السلام) در کلامی زیبا و دلنشین در این باره می فرماید: (هنگام نماز، از دنیا و آنچه در آن است، مأیوس شو و تمام هدف و توجه ات به خدا باشد و یاد روزی باش که در برابر عدل الهی قرار می گیری.)2 خداوند مهربان در کلام نورانی خود دنیا را به عنوان بازیچه معرفی نموده و به زیبای می فرماید: «اِنَّما الحیوةَ الدُنیا لعبٌ وَ لَهوٌ» 3 همانا زندگی دنیا، بازیچه و سرگرمی است.

حال که دنیا، بازیچه و سرگرمی است، ما باید هوشیار باشیم که دنیا ما را به بازی نگرفته و با ناز و عشوه گری و با رزق و برق خیره کننده ما را سرگرم خود نکند.

در عالم تشبیه، می توان گفت: دنیا چون تازه عروسی است که خود را به انواع زینتها آراسته و با ناز و عشوه و طنازی از ما دلربایی می کند و ما نیز با دیدنش عاشق دلباخته ی او گشته و چون عاشقی مجنون در راه وصلش می کوشیم، غافل از این که خدا از هر زیبایی، زیباتر است. ما زیبایی خدا را ندیده ایم که به زیبایی دنیا دل بسته ایم، زیبایی او در حدّی است که اگر کسی به آن دست یابد، به هیچ قیمتی حاضر نیست، لحظه ای در زندگی، بدون خدا باشد.

ای علی، اگر دنیا، به اندازه ی بال پشه ای نزد خداوند متعال ارزش داشت، جرعه ای از آب دنیا را به کافر نمی داد. بنابراین دنیایی که به اندازه ی یک بال پشه در درگاه الهی ارزش ندارد، نباید صفحه ی قلب ما را از عشق و محبت خود پر نماید، به گونه ای که در آن جایی برای عشق و محبّت خداوند بی مثال باقی نماند.

نماز سبک

ناگفته نماند دنیای پست و فرومایه، ارزش آن را ندارد که به هنگام نماز فضای روح خود را با فکر و خیال آن آلوده سازیم و به خسارتی فراوان که جدایی قلب و جانمان از دریای بی کران رحمت الهی باشد، گرفتار شویم.

سرور گرامی اسلام پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در یکی از وصایای نورانی خویش به امیر بیان علی ابن ابی طالب (علیه السلام) می فرماید: (یا علی: «اِنَّ الدُنیا لو عدلت عندالله تَبارک و تعالی جُناحَ بَعوضهً لَما سقی الکافِرَ منها شربهً مِن ماءِ.»)4 ای علی، اگر دنیا، به اندازه ی بال پشه ای نزد خداوند متعال ارزش داشت، جرعه ای از آب دنیا را به کافر نمی داد. بنابراین دنیایی که به اندازه ی یک بال پشه در درگاه الهی ارزش ندارد، نباید صفحه ی قلب ما را از عشق و محبت خود پر نماید، به گونه ای که در آن جایی برای عشق و محبّت خداوند بی مثال باقی نماند.

در روایتی زیبا و دلنشین امام صادق(علیه السلام) در این باره می فرماید: «القَلبُ حَرَمُ الله فَلا تُسکِن حَرَم اللهَ غَیرَالله»5 قلب حرم خداست، در حرم خدا غیر خدا را جای نده.

پس اگر ما در پی نمازی عاشقانه به درگاه محبوب واقعی خویش هستیم باید خانه قلب را به صاحب اصلی آن که خدا باشد واگذار نموده و به طور کل محبّت دنیا را از آن زدوده و محبّت خدا را در آن جای دهیم.

 

پیدا کردن گمشده در نماز

دل بستگی به دنیا، به اندازه ای خطرناک است که در اثر آن ممکن است کم ارزش ترین مال آن هم برای ما دردسر درست کند.

«نقل می کنند شخصی به نام ابوالعباس جوالیقی روزی جوالی(کیسه ای) را به کسی داد و فراموش کرد به چه کسی داده و هر چه فکر کرد به یادش نیامد. روزی به نماز ایستاده بود، که ناگهان یادش آمد که جوال را به چه کسی داده است. به مغازه رفت و به شاگرد خود گفت: یادم آمد که جوال را به چه کسی داده ام. شاگردش گفت: چگونه یادت آمد؟ ابوالعباس گفت: در نماز بودم که ناگهان یادم آمد. شاگرد گفت: ای استاد، پس شما نماز نمی خواندی، جوال پیدا می کردی. ابوالعباس از این سخن چنان تحت تأثیر قرار گرفت که کار را رها کرده و به تحصیل علم و تهذیب نفس پرداخت و به جایی رسید که تفسیری از خود به یادگار گذاشت.)6

ما به هنگام نماز، می خواهیم، نمازی عاشقانه و جانانه به درگاه خداوند بی نیاز تقدیم نماییم، نمازی که در آن حلقه ی جان خود را به دریای محبّت الهی پیونده زده و با دلی لبریز از شور و اشتیاق در پیشگاه خداوند بی همتا، حاضر شویم. ولی با آه و حسرتی برخاسته از جان، باید گفت که: در این لحظه با شکوه، با غول هولناکی به نام حواس پرتی روبرو هستیم. برای مؤمن، حواس پرتی، چون سوهانی است که روح و جان او را می خراشد و فکر و خیالش را آشفته می سازد.

در پایان این مطلب تذکر این نکته ضروری است که از دیدگاه خداوند متعال، دنیایی پست و مذموم است که انسان آن را به عنوان هدف در زندگی خود تلقی نموده باشد؛ به گونه ای که تمام تلاش و همّتش را صرف دستیابی به آن نماید. ولی اگر دنیا پلی باشد برای رسیدن به آخرت به گونه ای که آن را وسیله ای بداند برای امرار معاش و اداره ی امور زندگی و نه بیشتر، این دنیا نه تنها مذموم نیست بلکه ممدوح و پسندیده است و لذا ما شاهدیم که در روایات معصومین(صلوات الله علیهم أجمعین) به شدّت با ترک دنیا و عزلت نشینی مخالفت شده است.

 

دل بر این پیرزن عشوه گر دهر مبند

 

 

کاین عروسی است که در عقد بسی داماد است

 

2) آلودگی به گناهان

آلودگی به گناه

یکی دیگر از عوامل مهمّ حواس پرتی در نماز، آلودگی به گناه است؛ زیرا انسان زمانی می تواند قلب و روحش را متوجه آن قدرت بی همتا نماید، که فضای ذهنش به جای دیگر متوجه نباشد، در حالی که انسان گنهکار دائماً فکرش با گناهان مأنوس است و همواره به آنها فکر می کند و لذا طبیعی است که در نماز به بلاء حواس پرتی مبتلا  شود. مضافاً بر اینکه انسان زمانی می تواند به چیزی توجه کند که با آن مأنوس باشد و از بودن با آن لذت ببرد، در حالی که گناه این اُنس معنوی را بر هم زده و با طعم تلخش، ذائقه ی روحمان را تلخ می کند، نتیجه این تخلی چیزی نیست جز لذت نبردن از عبادت و نماز و در نهایت افتادن در چاله ی حواس پرتی.

در روایتی زیبا و دلنشین امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «پدرم می فرمود: هیچ چیزی مانند گناه قلب را تباه نمی کند، زیرا قلب پیوسته به گناه تن در می دهد تا جایی که گناه بر قلب چیره می شود و قلب را وارونه می سازد.»7

این روایت زیبا بیانگر این مطلب است که: انسان گنهکار در اثر وارونه شدن قلبش از دریای رحمت الهی بی نصیب گشته که نتیجه ی آن چیزی نیست جزء محرومیت از لذّت عبادت.

البته ناگفته نماند اینکه می بینیم انسان، در منجلاب گناه گرفتار شده و نمی تواند از لذّت ساختگی آن دست بردارد، بدین خاطر است که ذائقه ی روحش طعم شیرین و لذت بخش خلوت با خدا را نچشیده است و الا هرگز حاضر نمی شد که این لذّت معنوی را به آسانی به تاراج گذاشته و در مقابل، لذّت گناه را به جان و دل خریداری نماید.

نماز، چون غنچه ای است زیبا، که در انتظار شکفتن است و اگر قرار است که گل کند و با عطر دلربای خود، فضای روح ما را خوشبو کند، باید موانعی که سر راه آن سبز شده اند، شناسایی و برداشته شوند

گوهرشاد خانم و جوان عاشق

گوهرشاد خانم(همسر شاهرخ میرزا و عروس امیر تیمور گورکانی) سازنده ی مسجد معروف گوهرشاد مشهد، پیش از ساختن مسجد به دست اندرکاران گفت: از محل آوردن مصالح ساختمانی تا مسجد برای حیوانات باربر ظرفهای آب و علف بگذارید، مبادا حیوانی در حال گرسنگی و تشنگی بار بکشد. از زدن حیوانات پرهیز کنید، ساعات کار باید معین باشد و مزد مطابق زحمت داده شود و...

گوهرشاد خانم، بیشتر وقتها خود جهت هدایت و سرکشی حاضر می شد و دستورات لازم را می دارد. روزی یکی از کارگران به طور ناگهانی چشمانش به صورت او افتاد و در اثر همین نگاه، آتش عشق در وجودش شعله ور گشته و عاشق دلباخته ی او شد؛ اما در این باره نمی توانست چیزی بگوید تا اینکه غم و غصه ی فراوان او را مریض کرد. به خانم گزارش دادند که یکی از کارگران که با مادرش زندگی می کرد مریض شده است. بعد از شنیدن این ماجرا خانم به عیادتش رفت و علّت را جویا شد. مادر کارگر جوان گفت: او عاشق شما شده است. خانم با اینکه عروس شاهزاده بود، اما هیچ ناراحت نشد! به مادر جوان گفت: باشد، وقتی من از همسرم جدا شدم با او ازدواج می کنم ولی به شرط اینکه مهریه من را قبل از ازدواج بپردازد و آن این است که چهل شبانه روز در محراب این مسجد نیمه کاره عبادت کند. جوان پذیرفت، چند روز از پی عشق او عبادت کرد؛ ولی با توجّه خاص امام رضا (علیه السلام) حالش تغییر یافت.

پس از چهل روز از حالش جویا شد، جوان به فرستاده ی خانم گفت: به خاطر لذّتی که در اطاعت و بندگی خدا یافتم، از لذت نفس شهوانی پرهیز کرده ام.8

 

اگر لذت ترک لذت بدانی

 

 دگر لذّت نفس، لذّت ندانی

 

نوشته مهدی صفری- گروه دین و اندیشه تبیان


  ادامه مطلب ...

نمازی خاص با اثری عجیب


نماز

در سال 1363 هجری قمری رحمت حق تعالی از شهر قم و حومه آن قطع شده و از آغاز بهار تا اوایل خرداد حتی قطره ای باران از آسمان نازل نشده بود. دشت و هامون خشک و مزارع در اثر بی آبی پژمرده شده بود و آخرین مراحل حیات خود را طی می کرد.

ابرهای اندوه و وحشت بر سراسر منطقه سایه افکنده بود و خرمن امید مردم را بر باد می داد. در چنین موقعیت خطرناک و ساعات وحشتناکی که امید افراد رفته رفته به ناامیدی مبدّل می شد و بیم قحطی این سامان را تهدید می کرد، نسیم صبح رحمت وزیدن گرفت: یگانه مرد ایمان و خداپرستی که در کانون معرفت، اسرار حقیقت آموخته بود و آن گوهر گرانبهایی که در گنجینه تقوا و فضیلت برای چنین موقعی اندوخته شده بود، با عزمی متین و ایمانی راسخ دامان همّت به کمر زد و تصمیم گرفت به وسیله نماز استسقاء و دعا، از منبع رحمت الهیّه طلب باران نماید و روی عجز و نیاز به درگاه خداوند رحیم بی نیاز آورد. پس ، اراده خود را به عموم طبقات اعلام کرد و در روز جمعه یک ساعت بعد از طلوع آفتاب عازم گردید تا با رعایت دستور مقدس اسلام مشغول نماز شود. مردمی که بر اثر سستی ایمان به خداوند، خوش گمان نبودند، به رغم فساد درونی خود، از راه خیرخواهی، به حضرتش معروض داشتند: ممکن است این نماز، بی اثر بماند و به مقام شامخ شما لطمه بخورد. ولی آن رادمرد، با حسن ظنّی که به خدای خود داشت و جز خدای خود هیچ کس را نمی دید و جز سخن حق سخنی نمی شنید، بدین سخنان وقعی نگذارد و فرمود:

  ادامه مطلب ...

عقاب و عذاب بی نماز !


شدت عذاب آخرت (عرفان روح الله 9)

 کسی که ترک کننده نماز را به دادن طعامی یا لباسی یاری کند، مثل این است که هفتاد پیغمبر را کشته ، که اول آنها آدم ، و آخر آن ها محمد (صلی الله علیه و آله ) است

در مورد اهمیت نماز و نقش آن در بازدارندگی از گناهان بسیار سخن گفته‌ایم  و شاهدیم که مردم ما، مردمی هستند که مقید به اقامه نمازند. و در این بین عده‌ای هم هستند که نماز را ترک کرده اند و یا هرگز نخوانده اند که اکنون بخواهند ترک کنند .

با این حال و به ظاهر، در روند زندگی اینان با نمازگزاران تفاوتی احساس نمی‌شود. پس فرق میان افراد نمازگزار با کسانی که تارک نمازند چیست ؟

ترک نماز، کوتاهی در مهم‏ترین دستور الهى و انجام ندادن بزرگ‏ترین وظیفه و برنامه زندگى است و این مساوی است با ناشکرى، ناسپاسى و کفران نعمت‏هاى الهى و برداشتن عمود و ستون دین؛ زیرا نماز پایه و ستون اصلی دین است.

در حالى‏که عبادت است که انسان را به هدف آفرینش رهنمون مى‏شود. بی نمازی، باعث مى‏شود که آفرینش و زندگى انسان، بیهوده و لغو جلوه کند؛ ترک نماز و نیایش، موجب ترک لذت بخش‏ترین حالات انسان است. 

اگر گاهی می بینیم این افراد می گویند «کدام لذت، ما که لذتی ندیدیم و به خاطر همین هم نمی خوانیم» باید گفت اینان حق دارند چون هرگز لذتش را احساس نکرده اند که بخواهند بخاطر از دست ندادنش تلاش کنند. باید در پاسخ این ها بگوییم که برای رسیدن به لذت نماز باید در امر نماز مداومت داشت مقدماتش را فراهم کرد آدابش را رعایت کرد بعد دم از لذت بخش بودن یا نبودنش زد .

نمازی که از سر بی رغبتی و به چشم یک کار دست و پا گیر و بی فایده دیده شود چه لذتی میتواند داشته باشد. این ها که از تمام این مجموعه هستی فقط طالب مادیات و لذات زودگذرشان هستند میدانند و باز هم بدانند که لحظات عمر در شتابند و دیر یا زود همه مهمان خانه خاک خواهیم شد و وقت پاسخگویی . الان که وقت نماز خواندن ندارید دقایقی چند به این فکر کنید که در پاسخ اینکه چرا نماز نخوانده اید چه خواهید گفت ؟ آیا زمان مضحکه است و باز می توانید بگویید :"ما قرصش را خورده ایم و یا به سن تکلیف نرسیده ایم "

خوب است بدانید بی نمازی آثار و نتایج شوم فراوان مادی و معنوی را به دنبال دارد؛ گوشه هایی از این آثار شوم می پردازیم :

1-  دور ماندن از امان خدا و رسولش

رسول خدا - صلی الله علیه وآله -: « من ترک الصلوة متعمدا من غیر علة فقد برء من ذمة الله و ذمة رسوله »( عیون‏أخبارالرضا(ع) ج : 1 ص : 285) ؛ « کسی که نماز را عمدا و بدون علت ترک کند از امان خدا و رسولش دور خواهد بود.»

عبید بن زرارة می گوید: از امام صادق (ع ) از سخن خدای عز و جل «هر کس به ایمان کافر شود به تحقیق عملش نابود شده و او در آخرت از زیانکاران است» پرسیدم ، فرمود: ترک کردن نماز است چنان نمازی که به آن اقرار کرده است»

2- سبب تسلط شیطان

شیطان جهنمیاس

امام صادق (علیه السلام ) از پدرش از پدرانش از امیر مؤمنان (ع) نقل کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: «شیطان همواره از پسر آدم وحشت دارد و فاصله می گیرد تا زمانی که نمازهاى پنجگانه‏اش را در وقتش به جا می آورد . پس هرگاه آنها را ضایع کرد بر او جرأت پیدا می کند و او را بر گناهان بزرگ وارد می سازد .»( ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، ص 230)

نقل شده زنی ، دیوانه وار و فریاد کنان خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسید و عرض کرد : ای رسول خدا ! به یارانت بگو از نزد شما بروند که من با شما کاری دارم . اصحاب رفتند آن زن خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نشست و عرض کرد : یا رسول الله ! گناه بسیار بزرگی مرتکب شده ام . حضرت فرمودند : رحمت پروردگار بزرگ تر از گناه توست . آن گاه سؤال کردند : گناهت چیست ؟ زن گفت : شوهردار بوده ام ، مرتکب زنا شدم و از نطفه ی حرام حامله شدم ، بچه به دنیا آمد ، او را در خمره ی سرکه خفه کردم و سرکه ی نجس را به مردم فروختم ! رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حکم گناه آن زن را بیان کردند و سپس فرمودند : آیا می خواهی بدانی که چرا درون این چاه افتاده ای و این گناهان را مرتکب شده ای ! من گمان می کنم که تو نماز عصر نمی خوانی (تفسیر روح البیان، ج‏10، ص: 505)

 

3 نابود شدن اعمال خوب

رسول خدا - صلی الله علیه وآله -:« مَنْ تَرَکَ صَلَاتَهُ حَتَّى تَفُوتَهُ مِنْ غَیْرِ عُذْرٍ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ » (بحارالأنوار ج : 79 ص : 202)؛ « کسی که نمازش را بدون عذر ترک کند (نخواند) تا وقت آن بگذرد، عمل او نابود شده است .»

چهار- از بین رفتن فاصله کفر و ایمان

رسول خدا - صلی الله علیه وآله -:« بَیْنَ الْعَبْدِ وَ بَیْنَ الْکُفْرِ تَرْکُ الصَّلَاةِ »( بحارالأنوار ج : 79 ص : 202)؛ «فاصله کفر و بندگی ترک نماز است .»

 

  ادامه مطلب ...