آموزش نماز

آثار و برکات نماز

آموزش نماز

آثار و برکات نماز

قیام (ایستادن)


 

قیام

*** قیام، یعنى ایستادن در هنگام گفتن تکبیرةالاحرام و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متّصل به رکوع مىگویند، رکن است، ولى قیام درموقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع رکن نیست و اگر کسى از روى فراموشى آن را ترک کند، نمازش صحیح است.

*** بنا بر احتیاط، مقدارى پیش از گفتن تکبیر و بعد از آن بایستد تا یقین کند در حال ایستادن تکبیر گفته است.

*** اگر رکوع را فراموش کند و بعد از حمد و سوره بنشیند و یادش بیاید رکوع نکرده، باید بایستد و به رکوع رود و اگر بدون اینکه بایستد، به حال خمیدگى به رکوع برگردد، چون قیام متّصل به رکوع را بجا نیاورده، نماز او باطل است.

***  موقعى که ایستاده است، باید بدن را حرکت ندهد و به طرفى خم نشود و به جایى تکیه نکند، ولى اگر از روى ناچارى باشد، یا در حال خم شدن براى رکوع، پاها را حرکت دهد، اشکال ندارد.

*** اگر موقعى که ایستاده، از روى فراموشى بدن را حرکت دهد یا به طرفى خم شود و یا به جایى تکیه کند اشکال ندارد. و همچنین است موقع گفتن تکبیرةالاحرام و قیام متصل به رکوع اگر از روى فراموشى حرکت کند، گرچه بنا بر احتیاط مستحب نماز را تمام کند و دوباره بخواند.

*** بنا بر احتیاط واجب در موقع ایستادن، هردو پا روى زمین باشد، ولى لازم نیست سنگینى بدن روى هردو پا باشد و اگر روى یک پا باشد، اشکال ندارد.

*** کسى که مىتواند درست بایستد، اگر پاها را خیلى گشاد بگذارد که ایستادن صدق ننماید، نمازش باطل است.

*** هنگامى که انسان در نماز مشغول خواندن چیزى است، حتى ذکرهاى مستحب نماز، باید بدنش آرام باشد و اگر مىخواهد کمى جلو یا عقب رود، یا کمى بدن را به طرف راست و چپ حرکت دهد، باید چیزى نگوید، اما (بِحَوْلِ اللهِ وَ قُوَّتِهِ أقُومُ وَاقْعُدُ) را باید در حال برخاستن بگوید.

*** اگر در حال حرکت بدن ذکر بگوید، مثلاً موقع رفتن به رکوع یا رفتن به سجده تکبیر بگوید، چنانچه آن را به قصد ذکرى که در نماز دستور داده اند بگوید، احتیاط اعادهٴ نماز است و اگر به این قصد نگوید، بلکه بخواهد ذکرى گفته باشد، نماز صحیح است.

*** حرکت دادن دست و انگشتان، در موقع خواندن حمد، اشکال ندارد اگرچه مستحب است آن را نیز حرکت ندهد.

*** اگر موقع خواندن حمد و سوره یا خواندن تسبیحات، بىاختیار حرکت کند که از حال آرام بودن بدن خارج شود، بنا بر احتیاط واجب بعد از آرام گرفتن بدن، آنچه در حال حرکت خوانده، دوباره بخواند.

***  اگر در بین نماز از ایستادن عاجز شود باید بنشیند و اگر از نشستن نیز عاجز شود باید بخوابد، ولى تا بدنش آرام نگرفته، نباید چیزى بخواند.

*** تا انسان مىتواند ایستاده نماز بخواند نباید بنشیند، مثلاً کسى که در موقع ایستادن، بدنش حرکت مىکند، یا مجبور است به چیزى تکیه دهد، یا بدنش را کج کند، یا خم شود و یا پاها را بیشتر از معمول گشاد بگذارد، باید هرطور که مىتواند ایستاده نماز بخواند، ولى اگر به هیچ وجه، حتى مانند حال رکوع نیز نتواند بایستد، باید نشسته نماز بخواند.

***  تا انسان مىتواند بنشیند، نباید خوابیده نماز بخواند و اگر نتواند راست بنشیند باید هرطور مىتواند بنشیند. و اگر به هیچ وجه نمىتواند بنشیند، باید طورى که در احکام قبله مسألهٴ 855 گفته شد، بر پهلوى راست بخوابد و اگر نمىتواند، بر پهلوى چپ و اگر آن نیز ممکن نباشد، بر پشت بخوابد، طورى که کف پاهاى او یا سر او، رو به قبله باشد.

***  کسى که نشسته نماز مىخواند، اگر بعد ازخواندن حمد و سوره، بتواند بایستد و رکوع را ایستاده بجا آورد باید بایستد و در حال ایستاده به رکوع رود و اگر نتواند، باید رکوع را نیز نشسته بجا آورد.

*** کسى که خوابیده نماز مىخواند، اگر در بین نماز بتواند بنشیند باید مقدارى که مىتواند، نشسته بخواند، ولى تا بدنش آرام نگرفته نباید چیزى بخواند.

*** کسى که نشسته نماز مىخواند، اگر در بین نماز بتواند بایستد، باید مقدارى که مىتواند، ایستاده بخواند، ولى تا بدنش آرام نگرفته نباید چیزى بخواند.

*** کسى که مىتواند بایستد، اگر بترسد که بر اثر ایستادن، بیمار شود یا ضررى به او برسد، مىتواند نشسته نماز بخواند و اگر از نشستن نیز بترسد، مىتواند خوابیده نماز بخواند.

***  اگر انسان احتمال بدهد تا آخر وقت، بتواند ایستاده نماز بخواند، باید نماز را تاخیر بیندازد، پس اگر نتوانست بایستد، در آخر وقت طبق وظیفه، نماز را بجا آورد.

*** مستحب است در حال ایستادن، بدن را راست نگه دارد، شانه ها را پایین بیندازد، دستها را روى رانها بگذارد، انگشتها را به هم بچسباند، جاى سجده را نگاه کند، سنگینى بدن را به طور مساوى روى دو پا بیندازد، با خضوع و خشوع باشد، پاها را پس و پیش نگذارد، اگر مرد است پاها را از سه انگشت باز تا یک وجب، فاصله دهد و اگر زن است پاها را به هم بچسباند.

منبع : توضیح المسائل آیت الله العظمى سید صادق شیرازى