آموزش نماز

آثار و برکات نماز

آموزش نماز

آثار و برکات نماز

چرا باید نماز بخوانیم؟

نماز و سجده

بحث درباره فلسفه و حکمت نماز در واقع آشنایى با اسرار و رموزى است که در این عمل عبادى نهفته است . باید توجه داشته باشیم که خداوند متعال هیچ دستورى را بدون حکمت و علت بر بنده‌اش واجب و یا حرام نمى‌سازد. در این شکی نیست که وقتی خداوند عملی را برای انسان واجب می‌کند قطعا برایش سود و فایده بسیار دارد و بالعکس وقتی عمل و یا چیزی را حرام می‌کند یقینا ضرر بسیاری برای انسان دارد و همین طور است مواردی که مکروه و مستحب اعلام شده‌اند. در این زمان که علم پیشرفت کرده؛ بسیاری از علل و سود و زیان‌هایی برای اعمال ذکر می‌شود که نشانگر حکمت و فلسفه حرام و واجب شده اعمال و برخی چیزهاست.

شایان ذکر است که انسان مومن و متعهد، در مقابل پروردگار روحیه تعبد و تسلیم پذیری دارد و نیازی به دانستن علل و حکمت احکام ندارد، گرچه دانستنش هم مشکلی ندارد. ولی اصل بر تعبد در برابر خداوند است. 

در این شکی نیست که وقتی خداوند عملی را برای انسان واجب می‌کند قطعا برایش سود و فایده بسیار دارد و بالعکس وقتی عمل و یا چیزی را حرام می‌کند یقینا ضرر بسیاری برای انسان دارد و همین طور است مواردی که مکروه و مستحب اعلام شده‌اند.

خداوند، خالق تمام هستی است و همه موجودات به خالقیت خدا اعتراف دارند و خدا را تسبیح می‌کنند:

«یسبح لله ما فى السموات و ما فى الارض الملک القدوس العزیز الحیکم؛ تسبیح مى‌گوید خدا را آنچه در آسمان‌ها و در زمین است آن پادشاه پاک عزیز حکیم را.»(1)

حال وقتی که همه موجودات، خدا را تسبیح می‌گویند و او را عبادت می‌کنند ؛ آیا جا ندارد انسان که اشرف مخلوقات است در برابر خداوند اظهار بندگی و عبودیت نماید و هیچ بودن خود را به منصه ظهور برساند و در مقابل پروردگارش خاکساری نماید؟

امام رضا (علیه‌السلام) در حدیثی علت اقامه نماز را اینگونه بیان می‌فرمایند: «علة الصلاةِ انَّها اقرارٌ بالربوبیّة لله ـ عزّوجل ـ و خلعُ الانداد و قیامٌ بین یدى الجبّار جلّ جلاله بالذّل والمسکنة والخضوع والاعتراف؛ علت نماز، اقرار به ربوبیت خدا و نفى هرگونه شریک براى او و ایستادن با خضوع و کوچکى و بیچارگى در پیشگاه خداست.»(2)

در وجود انسان دو قدرت عقل و شهوت وجود دارد که دائما در کشاکش نیز می‌باشند. حال چنین انسانی که نیروی شهوات و هواهای نفسانی در وجودش قوی است قطعاً دچار گناه و لغزش هم می‌شود، و پنج بار نماز در مقابل پروردگار، به معنای اعتراف به گناهان و طلب آمرزش و بخشش است . در روایتی نیز آمده است: 

حال وقتی که همه موجودات، خدا را تسبیح می‌گویند و او را عبادت می‌کنند ؛ آیا جا ندارد انسان که اشرف مخلوقات است در برابر خداوند اظهار بندگی و عبودیت نماید و هیچ بودن خود را به منصه ظهور برساند و در مقابل پروردگارش خاکساری نماید؟

«نماز، با اعتراف به گناه و درخواست آمرزش گناهان پیشین و نهادن صورت بر زمین، پنج بار در شبانه‌روز، با عظمت خدا، همراه است.»(3)

حال که هواى نفس، هر لحظه انسان را به غفلت و سرکشى سوق مى‌دهد و به غرور و خودخواهى دعوت مى‌کند و به افزون‌طلبى و تمامیت‌خواهى فرا مى‌خواند باید در مقابل آن، عاملى بسیار قوى و نیرومند که مقابل این رذایل سد شود؛ وجود داشته باشد تا او را به سمت عزت و عظمت انسانى سوق دهد و آن نماز است. چون نماز تنها عنصر بازدارنده از رذائل اخلاقى و گناهان است. و خداوند در آیه‌ای یکی از علل و خواص نماز را اینگونه معرفی می‌فرماید:

«أَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ(4) ؛ نماز را برپا دار، که نماز از کار زشت و ناپسند باز مى‏دارد.»

و در روایتی از معصوم (علیه السلام) آمده است که: «نماز موجب یاد خدا و دورى از غفلت و سرکشى و باعث خشوع، فروتنى و خواهان طلب افزایش معنوى و مادى است.»(5)

در وجود انسان دو قدرت عقل و شهوت وجود دارد که دائما در کشاکش نیز می‌باشند. حال چنین انسانی که نیروی شهوات و هواهای نفسانی در وجودش قوی است قطعاً دچار گناه و لغزش هم می‌شود، و پنج بار نماز در مقابل پروردگار، به معنای اعتراف به گناهان و طلب آمرزش و بخشش است.

از آنجایی که انسان موجودی فراموشکار است، بیم می‌رود که خداوند را فراموش کند و نیز از یاد ببرد که موقعیتش به عنوان انسان در هستی چیست؟ و عمر خود را در حیوانیت و نفسانیت سپری نماید. لذا اینجاست که:

«نماز او را به مداومت بر ذکر خدا در شب و روز بر مى‌انگیزاند تا بنده، مولى و مدبر و آفریدگار خود را فراموش نکند چرا که فراموشکارى، باعث طغیان و سرکشى خواهد بود.»(6)

پس فلسفه نماز، حضور در پیشگاه خداوند و اظهار بندگى و عبودیت و اقرار به یکتایی پروردگار و جاودانگى او است که نتیجه‌اش اصلاح و سعادت انسان و به کمال رسیدنش می‌باشد. «انسان در حال نماز در محضر خدا و به یاد خداست و همین حالت او را از معاصى بازداشته و از همه تباهى‌ها و تاریکى‌ها او را مانع مى‌شود.»(7)

  ادامه مطلب ...

7 راه کار یا توصیه

مکارم
خیلی دوست دارم نماز با حضور قلب بخونم اما هر کاری می کنم نمیشه می تونید کمکم کنید؟

اگر تو هم مثل من این سوال برات تبدیل به یه دغدغه فکری شده پس این نکات رو بخون شاید کمکمون کنه برای حل این مشکل.

براى تحصیل خشوع و حضور قلب در نماز و سایر عبادات، امور ذیل را دقیقا توصیه مى کنیم:

1 - بدست آوردن آنچنان معرفتى که دنیا را در نظر انسان کوچک و خدا را در نظر انسان بزرگ کند، تا هیچ کار دنیوى نتواند به هنگام راز و نیاز با معبود نظر او را به خود جلب و از خدا منصرف سازد.

2 - توجه به کارهاى پراکنده و مختلف، معمولا مانع تمرکز حواس است و هر قدر انسان، توفیق پیدا کند که مشغله هاى مشوش و پراکنده را کم کند به حضور قلب در عبادات خود کمک کرده است.

3 - انتخاب محل و مکان نماز و سایر عبادات نیز در این امر، اثر دارد، به همین دلیل، نماز خواندن در برابر اشیاء و چیزهایى که ذهن انسان را به خود مشغول مى دارد مکروه است و همچنین در برابر درهاى باز و محل عبور و مرور مردم، در مقابل آیینه و عکس و مانند اینها، به همین دلیل مساجد مسلمین هر قدر ساده تر و خالى از زرق و برق و تشریفات باشد بهتر است چرا که به حضور قلب کمک مى کند.

4 - پرهیز از گناه نیز عامل مؤ ثرى است، زیرا گناه قلب را از خدا دور مى سازد و از حضور قلب مى کاهد.

5 - آشنایى با معنى نماز و فلسفه افعال و اذکار آن، عامل مؤ ثر دیگرى است.

6 - انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص آن چه در مقدمات و چه در اصل نماز نیز کمک مؤثرى به این امر مى کند.

7 - از همه اینها گذشته این کار، مانند هر کار دیگر نیاز به مراقبت و تمرین و استمرار و پیگیرى دارد، بسیار مى شود که در آغاز انسان در تمام نماز یک لحظه کوتاه قدرت تمرکز فکر پیدا مى کند، اما با ادامه این کار و پیگیرى و تداوم آنچنان قدرت نفس پیدا مى کند که مى تواند به هنگام نماز دریچه هاى فکر خود را بر غیر معبود مطلقا ببندد.

  ادامه مطلب ...

گناهکاران نمازخوان ؟!

نماز

بازدارندگى‌نماز

چرا با این‌که‌ نماز، بازدارنده انسان از زشتى‌هاست ولى بعضى نمازخوان ها ‌گناه می کنند؟

نماز عملى عبادى و ذکر و توجه خاصى به خداوند سبحان است و اثر طبیعى آن ایجاد روحیه‌اى در انسان است که او را از فحشا و منکر باز مى‌دارد و نفسش را از زشتى‌هاى گناه پاک مى‌کند. طبیعت نماز، انسان را به یاد نیرومندترین عامل باز دارنده؛ یعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مى‌اندازد، داراى اثر بازدارندگى از فحشا و منکر است، زیرا کسى که روزى پنج بار با بدن پاک و لباس پاک روى به درگاه خدا آورده و تکبیر بگوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر شمرده و به یاد نعمت‌هاى او افتد و حمد و سپاس او را گوید و...

این امور سدّ نیرومندى در برابر گناه محسوب مى‌شود و او را از فحشا و منکر باز مى‌دارد ولى هر نمازى به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است، نهى از فحشا و منکر مى‌کند.

نماز

کسى که نماز مى‌خواند، هر چند نمازش صورى و آلوده به گناه نیز باشد، نماز در او بى‌تأثیر نخواهد بود، گرچه ممکن است تأثیر این گونه نماز ضعیف باشد، زیرا اگر این گونه افراد همان نماز را هم نمى‌خواندند، چه بسا از این هم آلوده‌تر بودند، پس نهى از فحشا و منکر مراتبى دارد و هر نمازى با توجه به میزان رعایت شرایط آن، نماز خوان را از آن نهى مى‌کند و یا ممکن است عدم حضور قلب، عدم خلوص و نقصان شرایط بر نماز با ویژگى‌هاى یاد شده، اثر آن را ضعیف نماید.

بنابراین، هر چه توجه به خدا در نماز، افزایش یابد و خضوع و خشوع در آن کامل و اخلاص در آن بیشتر شود، اثر بازدارندگى آن نیز بیشتر و هر مقدار جنبه‌هاى یاد شده ضعیف شود، بازدارندگى آن نیز ضعیف خواهد شد.


  ادامه مطلب ...

حال نماز خوندن ندارم!!!

نماز

نماز در میان عبادت های دیگر در قله و اوج قرار دارد تا جایی که در روایات از آن به معراج مؤمن یا ستون دین، تعبیر شده است. از طرفی تحقق یک پدیده در خارج نیاز دارد که مقتضی آن موجود و مانع آن مفقود باشد، نماز هم از این قاعده بی نیاز نمی باشد. در نماز تحقق مقتضی و رفع موانع و وصول به نماز واقعی با رعایت شرایط و آداب ظاهری و باطنی نماز ممکن است.

سخن گفتن درباره آداب باطنی نماز بسیار است اما به صورت فشرده به مواردی از آن اشاره می شود:

1. توجه به خدای متعال و چرایی عبادت:

نمازگزار باید معرفتی نسبتاً درست از خدای متعال داشته باشد و بداند که با چه کسی رو به رو می شود.

خدای متعال کمال محض است و جامع همه کمالات بلکه عین کمال است و یکی از کمالات الهی حکمت است؛ به همین دلیل تمام افعال الهی هدفمند است. و از افعال الهی، آفرینش جهان هستی و گل سرسبد آن؛ انسان است؛ و هدف آفرینش، رسیدن به کمال (تکامل) است، که این حقیقت جزء از راه صحیح (صراط مستقیم) میسر نمی شود، و صراط مستقیم همان بندگی خداوند است: (ان اعبدونی هذا صراط المستقیم) ؛ یعنی اطاعت از همه دستورات و قانون الهی که مهم ترین و بارزترین آنها، در قالب عبادت تجلی می یابد.

اگر کسی فلسفه عبادت را نداند نصیبی از آن نمی برد و فلسفه عبادت فقط در پرتو بینش دینی قابل دریافت است.

2. پرهیز از اموری که با عبادت منافات دارد:

میزان تأثیر اعمال بستگی کامل به زمینه های قبلی و توجه و اخلاص افراد دارد، به همین سبب عبادت در افراد تأثیرات کاملا مختلفی دارد.

پرهیز از اموری که با عبادت منافات دارد و اثر آن را خنثی می سازد، از امور بسیار مهم است؛ مانند دو مریض که هر دو به دستور پزشک عمل کرده و داروهای خود را به موقع می خورند؛ ولی یکی، از چیزهای زیان بار پرهیز می کند و دیگری اهل پرهیز نمی باشد. در این صورت سفارش و نسخه پزشک برای دومی بی اثر یا کم اثر است.

باید از اعمال ظلمت زا (گناه) پرهیز کنیم تا عبادت در باطن ما اثر کند و موجب نشاط در ما گردد. لذا در روایات وارد شده است که: تا آنجا که برایتان امکان دارد از گناه فاصله بگیرید؛ زیرا ظلمت با گناه به باطن راه می یابد، (اذا اذنب الرجل دخل فی قلبه نقطة سوداء) .

امام باقر علیه السّلام مى‏فرماید:

مامن شی‏ء أفسد للقلب من خطیئة إنّ القلب لیواقع الخطیئة فماتزال به حتّى تغلب علیه فیصیّرأعلاه أسفله.

هیچ چیز براى قلب زیانبارتر از گناه نیست، چه آنکه قلب با گناه مى‏آمیزد و با آن گلاویز مى‏شود تا بالاخره گناه بر قلب چیره شده و آن را وارونه مى‏سازد.

یعنى قلب به حساب طبیعت اولیه، ملکوتى و رو به خداست ولى در اثر گناه چهره‏اش وارونه گشته، شیطانى مى‏شود.

امام صادق علیه السّلام مى‏فرماید:

إنّ الرّجل یذنب الذّنب فیحرم صلوة اللّیل و إنّ العمل السّیّئ أسرع فی صاحبه من السّکّین فی اللّحم .

گناه انسان را از عبادت و تهجّد محروم مى‏سازد و لذّت مناجات با خدا را از او سلب مى‏کند و تأثیر گناه از کارد برنده سریع‏تر است .

ادامه دارد ...


  ادامه مطلب ...

محافظت و هوشیاری

نماز

نماز اول وقت

آیا در قرآن، از خواندن نماز اوّل وقت، سخن به میان آمده است؟

در برخی از آیات قرآن کریم به نماز اول وقت خواندن اشاره شده است؛ با هم برخی از این آیات را مرور می کنیم. البته تفسیر این آیات برگرفته از تفاسیر المیزان و نمونه است.

1. « وَهُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ یُحافِظُونَ » (1) تفسیر معروف آیه این است که مراد از محافظت بر نماز، محافظت بر وقت نماز است.

2. «رِجَالٌ لاَّتُلْهِیهِم تَجَـرَة وَلاَبَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَوةِ؛ مردانى که نه تجارت و نه معامله آنها را از یاد خداوند و بر پا داشتن نماز غافل نمى‌کند» (2) 

در روایت آمده: آنها تاجرانى هستند که تجارت و بیع، آنان را از یاد خداوند غافل نمى‌سازد، هنگامى که وقت داخل مى‌شود حق آن را ادا مى‌کنند.

3. «فَخَلَفَ مِن بَعدِهِم خَلفٌ أَضَاعُوا الصَّلَوةَ؛ آنگاه از پى ایشان کسانى آمده‌اند که نماز را تباه ساخته‌اند» (3)

از امام صادق علیه السلام روایت شده: مراد از ضایع کردن نماز، تأخیر از وقتش است، نه ترک کردن نماز.

4. «فَوَیلٌ لِّلمُصَلِّینَ*الَّذِینَ هُم عَن صَلاَتِهِم سَاهُونَ؛ پس واى بر نمازگزارانى که از نمازشان غافلند!» (4)

حضرت على علیه السلام مى‌فرمایند: ایشان غافل و بى‌توجه به اوقات نماز هستند.

* * *

# سوال: اگر براى خواندن نماز اول وقت صبر کنم کلاسم دیر مى‌شود، آیا نماز خود را بخوانم یا به مدرسه بروم؟

#جواب: قرآن مى‌فرماید: «حَـفِظُوا عَلَى الصَّلَوَ‌تِ وَالصَّلَوةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَـنِتِینَ؛ در انجام دادن همه نمازها به خصوص نماز وسطى (نماز ظهر) کوشا باشید! و از روى خضوع و اطاعت براى خدا به پا خیزید» (5)

بعضى از مفسران این آیه را دلیلى بر خواندن نماز در اول وقت مى‌دانند. از نظر فقها نماز در اول وقت مستحب است امّا به دلیل مشکلى نظیر: دیر رسیدن به مدرسه یا منتظر بودن دیگران و ... مى‌توان نماز را با تأخیر خواند.

  ادامه مطلب ...

مشکل اصلی من ترافیک شلوغه

ترافیک

پرسش ها؛ پاسخ ها

# قبلاً وقتى دعاى کمیل یا نماز مى‏خواندم حال عجیبى داشتم؛ ولى اکنون در من تأثیرى ندارد؛ چه کنم؟

یکى از دلایل اصلى که من از عبادت بهره فراوان نمى‏برم؛ نبود «حضور قلب» یا نبود «فراغت قلب» است. اگر بکوشیم در عبادت، خودمان را از اشتغالات افکار دنیایى، فارغ سازیم و دل را یکسره خالى و خالص براى مناجات با خدا کنیم؛ مطمئن باشید که هیچگاه از انجام دادن این اعمال، دلسرد نشده و همواره لذت معنوى عمیقى برایمان حاصل مى‏گردد.

مشکل امثال من این است که اندیشه‏هاى پراکنده را براى وقت عبادت ذخیره مى‏کنیم؛ همین که «تکبیرةالاحرام» نماز، یا «بسم‏الله» دعاى کمیل را مى‏گویم، در دکانى را باز می کنم یا کتاب مطالعه را در مقابل قرار داده‏ و یا مشکلات زندگى را مدنظر می گیرم!!. دل و قلب را به امور دیگر مشغول مى‏دارم و از عمل به کلى غافل مى‏شوم! زمانى به خود مى‏آییم که به سلام نماز یا عبارت‏هاى پایانى دعاى کمیل رسیده‏ایم.

امام صادق علیه السلام مى‏فرماید:

«همانا من دوست مى‏دارم مرد مؤمنى را که وقتى اقامه نماز مى‏کند، قلبش را به سوى خدا متوجه مى‏سازد و آن را مشغول امور دنیوى نمى‏کند. بنده‏اى نیست که در نمازش با قلبش به سوى خدا توجه کند مگر آنکه خداوند به سوى او اقبال مى‏کند و قلوب مؤمنان را با محبّت به سوى او متوجه کند، بعد از دوستى خداوند با او»

باید توجه کرد که اگر «فکر» و «دل» در جاى دیگر باشد، در حقیقت خود او همان جا است؛ نه نزد حضرت معبود. به عکس اگر «فکر» و «دل» او متوجه حق باشد، نزد او خواهد بود.

 بنابراین مشکل اساسى در عدم بهره‏ورى بایسته از عبادات و مناجات، عدم حضور دل و فکر انسان است. براى رفع این کاستى و مشکل، عمل به راه کارهاى زیر مفید است:

# اول: 

قبل از عبادت؛ یعنى آن هنگام که انسان مى‏خواهد عبادت را شروع کند، از خداوند با کمال تضرع، بخواهد وى را به «حضور» موفق کند که اصل مسأله عنایت او است.

# دوم:

در مرحله انجام عبادت با فراهم کردن «حضور فکر»، به تحصیل «حضور دل» بپردازدیم؛ به این صورت که تصمیم بگیریم «فکر» خویش را از همان وقت شروع به عبادت، از همه جا و همه چیز قطع کرده و به خداى متعال و معناى آنچه در محضر او مى‏گویم، متوجه سازیم.

در بین عبادات و دعا، هر وقت و هرجا، به هر بهانه‏اى و به هر علتى «فکر» خواست به این سو و آن سو برود، نگذارم و «فکر» خود را در حال حضور نگه دارم و به «حضور» ادامه دهد. البه بر این تصمیم در مقام عمل باید کاملاً ملتزم بوده و مجاهدت کنیم و خسته نشود. به هر صورت با «حضور فکرى»، «حضور دل» نیز محقق خواهد گشت و وقتى چنین شد، در عبادات و مناجات، تصمیم بگیریم از همان ابتدا، فکر و دل را متوجه خداوند متعال سازیم.


  ادامه مطلب ...

صدور جواز در تاخیر نماز اول وقت!

مناره مسجد

در روایات بسیاری توصیه به اقامه نماز اول شده‌ایم اما این دستور اهل بیت(علیهم السلام) استثنائاتی دارد که آنها را ذکر می‌کنیم.

1. کسی که نافله ظهر و نماز عصر می‌خواند به اندازه خواندن نافله، نماز ظهر و عصر را به تاخیر بیندازد و الا اگر نافله نمی‌خواند اول وقت افضل است.

2. کسانی که شب عید قربان از عرفه به مشعر الحرام می‌روند مستحب است نماز مغرب و عشا را به تاخیر بیندازند و در مشعرالحرام بخوانند.

3. بهتر است نماز عشا را قدری به تاخیر بیندازی تا قرمزی سمت مغرب برطرف شود.

4. زن مستحاضه نماز ظهر و نماز مغرب را تا آخر وقت فضیلت آنها به تاخیر بیندازد تا با یک غسل بتواند آنها را با عصر و عشا بخواند.

5. کسی که چهار رکعت از نافله نماز شب را خوانده وقت اذان صبح می‌شود مستحب است نماز صبح را به تاخیر بیندازد تا نماز شب را کامل کند.

6. روزه‌داری که ضعف بر او غلبه کرده باشد یا جمعی منتظر او باشند بهتر است نماز را تا بعد از افطار به تاخیر اندازد.

7. کسی که یقین به داخل شدن وقت نماز ندارد باید آنقدر صبر کند تا یقین به وقت نماز پیدا کند.

8. کسی که در حال خودداری از بول و غائط است؛ مکروه است نماز بخواند لذا تا پس از قضای حاجت نماز را به تاخیر بیندازد.

9. کسی که به خاطر نداشتن آب باید تیمم کند اگر امیدِ پیدا کردن آب دارد باید نماز را تا آخر وقت به تاخیر بیندازد.

10. کسی که نمی‌تواند بول و غائط خود را نگهداری کند نماز ظهر و نماز مغرب را به تاخیر بیندازد تا با عصر و عشا با هم بخواند.

11. زنی که بچه شیر می‌دهد و جز یک لباس پاک بیشتر ندارد نماز ظهر و عصر را به تاخیر می‌اندازد تا نزدیک غروب، تا چهار نماز(ظهر و عصر و مغرب و عشا) را با هم بخواند.

12. کسی که نافله صبح می‌خواند مستحب است نماز صبح را به تاخیر بیندازد تا نافله صبح را بخواند.

13. مسافری که می‌داند پیش از قضا شدن نماز ظهر و عصرش به وطن می‌رود، بهتر است نماز ظهر و عصر را به تاخیر بیندازد تا در وطن تمام بخواند.

14. مسافری که می‌داند تا چند لحظه دیگر به جایی می‌رسد که برای نماز مناسب‌تر است بهتر است نماز را به تاخیر بیندازد تا در جای مناسب نماز بخواند.

15. امام جماعتی که منتظر ماموم، یا مامومی که منتظر امام جماعت است مستحب است نماز را تا رسیدن امام یا ماموم به تاخیر بیندازد.

16. جایی که اگر نماز را به تاخیر بیندازد به مکان شریفی(مثلا مسجدی یا حرم امام یا امام زاده‌ای) می‌رسد یا این که در آن مکان حضور قلب بهتری پیدا می‌کند مستحب است به تاخیر بیندازد.

17. به تاخیر انداختن نماز اول وقت به خاطر رسیدگی به حاجت و نیاز مومنی.

  ادامه مطلب ...

خصلت‌های نمازگزار چیست؟

سجده

امام باقر(علیه السلام) می‌فرماید:

برای نمازگزار، هنگام نماز سه خصلت است:

از قدمش تا به آسمان‌ها ملائکه او را احاطه می‌نمایند،

و از آسمان‌ها تا بالای سرش خیر و احسان نثار می‌گردد،

و فرشته‌ای که بر او موکل است می‌گوید:

اگر این نمازگزار بداند که با چه کسی مناجات می‌کند، از نماز جدا نمی‌گردد.

من لا یحضره الفقیه، ج1، باب فضل صلوة، ص 636 .

تبیان،‌ هدهدی 

فلسفه حجاب در نماز لزوم پوشش بانوان در نماز


نماز

فلسفه حجاب در نماز چیست؟ خدا که با همه محرم است!

با توجه به این که خداوند متعال علیم و حکیم است، پس یکایک احکام، حکمت خاصى دارند، ولکن پى بردن به آن اسرار، براى ما هم، میسر نیست و هم، چندان مفید نیست چه این که با علم محدود ما از نیازها، استعدادها و نیز راه رفع نیازهاى واقعى و شکوفا کردن استعدادها به نحو صحیح و بدون مخاطرات جسمى و روحى، مادى و معنوى، چگونه مى‏توان چنین ادعایى نمود.

علاوه بر این که اساس در این احکام، فراخوان بشر به تعبد و اظهار بندگى در مقابل حضرت پروردگار است. البته چه بسا ممکن است آگاهى به این اسرار و حکمت‏ها حداقل در بعضى افراد، موجب تقویت انگیزه آنها در پیروى از آن دستورات شود به همین جهت در صدد کنکاش از اسرار و حکمت‏هاى احکام مى‏کنند.

به هر صورت حجاب و پوشش بانوان در نماز، علل و فلسفه‏هاى متعددى دارد؛ از جمله:

الف. این خود نوعى تمرین مستمر و روزانه براى حفظ حجاب مى‏باشد و یکى از عواملى است که در پاس‏داشت دائمى پوشش اسلامى زن و جلوگیرى از آسیب‏پذیرى آن، نقش مهمى ایفا مى‏کند.

ب. وجود پوششى یک‏ پارچه براى تمام بدن و داشتن پوششى مخصوص براى نماز، توجه و حضور قلب انسان را بیشتر مى‏کند و از التفات ذهن به تجملات و چیزهاى رنگارنگ مى‏کاهد و ارزش نماز را صد چندان مى‏کند.

داشتن پوشش کامل در پیشگاه خداوند، نوعى ادب و احترام به ساحت قدس ربوبى است. از این ‏رو براى مرد نیز در بر داشتن عبا و پوشاندن سر در نماز، مستحب است و همین ادب حضور در پیشگاه الهى زمینه‎ساز حضور معنوى و بار یافتن به محضر حق مى‎شود.

ج. داشتن پوشش کامل در پیشگاه خداوند، نوعى ادب و احترام به ساحت قدس ربوبى است. از این ‏رو براى مرد نیز در بر داشتن عبا و پوشاندن سر در نماز، مستحب است و همین ادب حضور در پیشگاه الهى زمینه‎ساز حضور معنوى و بار یافتن به محضر حق مى‎شود.

افزون بر آن، حکم پوشش در نماز، با حفظ حجاب در برابر نامحرم تفاوت‏هایى دارد و با آن قابل مقایسه نیست؛ مثلاً پوشاندن روى پا در برابر نامحرم واجب است؛ ولى در نماز - بدون حضور نامحرم - واجب نیست.

سؤال: اگر خدا جنسیت ندارد، چرا باید در نماز پوشش داشته باشیم؟

جواب: پاسخ این سؤال طی مراحل زیر بیان می‏شود:

1. خداوند خالق جنس مذکر و مؤنث است(1) و نسبت به خداوند جنسیت معنی ندارد و از طرفی، عالم محضر خداست و به نهان و آشکار مخلوقات آگاه و بیناست.(2) پس لزوم رعایت حجاب در نماز به خاطر نامحرم و یا مذکر بودن خداوند نیست.

2. رعایت حجاب در نماز و غیر نماز، فقط بر زن‎ها واجب نیست، بلکه حفظ حجاب در محدوده معین بر مردان و زنان هر دو لازم است؛ مثلاً پوشانیدن عورت و بعضی قسمت‎های بدن از دید انسان‎های دیگر بر مردان و زنان واجب است. همچنین نماز خواندن با بدن برهنه در مردان و زنان هر دو موجب بطلان نماز است.

بنابراین، رعایت حجاب برای انسان‎ها گاهی به خاطر وجود انسان‎های نامحرم است و گاهی به خاطر صحت عبادت است که در بعضی موارد هر دو علّت با هم جمع می‏شوند، مثل نماز خواندن در حضور اشخاص نامحرم و گاهی فقط به خاطر صحت عبادت است، مثل نماز خواندن در اتاق در بسته و تنها . اختلاف بعضی شرائط این دو حالت، بهترین گواه بر مطلب است؛ مثلاً طهارت و مباح بودن لباس در نماز شرط است، اما در حفظ حجاب از نامحرم شرط نیست.  ادامه مطلب ...

شناسنامه خدا

قرآن

 

آیا صفحه شناسنامه خودت را دیده ای؟ نسبت میان خود با پدر و مادرت کاملا گویاست. در واقع شناسنامه همان نسبت نامه است. اما آیا خدا هم شناسنامه دارد؟

پاسخ: این سوال عجیب ولی واقعی را از که می توان پرسید؟ غیر از خود خدا، پاسخ این پرسش دست یافتنی نیست؟

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: در شب معراج خداوند به من امر فرمود: اقرء یا محمد نسیته ربک قل هو الله احد

ترجمه: ای محمد شناسنامه پروردگارت، سوره توحید را بخوان.

واقعا در این شناسنامه آنچه ذکر شده است، یگانگی، بی همتایی، بی نیازی، نه زادن و نه زاده شدن است. لذا در رکعت هر نماز توصیه شده است تا ابتدا بسبت خدای را بخوانیم.

 

شناسنامه اهل بیت (ع) (انسان ها)

در رکعت دوم هر نماز مستحب است که سوره انا انزلناه خوانده شود زیرا شناسنامه انسان های کامل است، یعنی اهل بیت زیرا تمامی فرشتگان در شب قدر بر انسان کامل وارد می شوند و با اجازه او امور بندگان را تنظیم می کنند. ما نیز در نماز با یاد خدا در ررکعت اول و شناخت و خضوع به درگاه او و در رکعت دوم با توسل به کامل ترین انسان های محبوب خدا دست دعا و چشم امید به ملکوت او می آویزیم.

خداوندا ما را با راز نماز همراه جاویدان گردان.

  ادامه مطلب ...

رهایی از ظلمات با نماز عصر

نماز

تمام احکام و اعمالی که از جانب خداوند برای ما قرار داده شده است؛ دارای فضایل و فلسفه‎هایی است که ما برخی را می‎دانیم و خیلی‎ها را نیز نمی‎دانیم. ولی چیزی که مسلم است این که هیچ عملی بدون حکمت نیست. یکی از مواردی که ما انجام می‎دهیم، نماز است. برای نماز فلسفه‎های بسیاری ذکر شده است که در اینجا به یکی از حکمت‎های نماز عصر اشاره می‎کنیم. 

اولین کسی که نماز عصر را برپا کرد، حضرت یونس(علی نبینا و آله و علیه‎السلام) بود. وقتی که آن حضرت از شکم ماهی آزاد شد آن ساعت، وقت نماز عصر بود.

حضرت یونس(علیه‎السلام) دید از چهار تاریکی نجات یافت(تاریکی لغزش، تاریکی شب، تاریکی زیر دریا و تاریکی شکم ماهی) و به خاطر شکر این نعمت‎ها، 4 رکعت نماز گزارد و این اشاره است به بنده مومن، که چهار ظلمت در پیش دارد:

1- ظلمت معصیت؛

2- ظلمت قبر؛

3- ظلمت قیامت؛

4- ظلمت دوزخ .

و بنده مومن وقتی این چهار رکعت نماز را اقامه کند، با هر رکعت از یک ظلمت رها می‎شود .

 

بارالها ما را از همه تاریکی‎‎های دنیا و آخرت در امان بدار.

 


  ادامه مطلب ...

معارف نماز، روشنی قلب

نماز

 

مقدمه

حقیقت و گستره هر چیز را از درک نحوه هستی آن می توان بدست آورد، بنابراین از آنجا که در شب معراج (و در واقع در برزخ نزولی) چهره ملکوتی نماز برای مقام ختم مرتبت جلوه نمود،[1] و در قبر (در واقع در برزخ صعودی) برای مومن نماز گزار متمثل می شود،[2] بخوبی می توان فهمید که نماز فراتر از وجود اعتباری دنیایی که به صورت ارکان مخصوصه تحقق پیدا می کند، دارای وجود حقیقی و عینیت ملکوتی نیز هست. به دلیل این ویژگی نماز است که برخی از معارف دینی بخوبی در آن تجلی کرده و در واقع گستره هستی نماز تجلیگاه بسیار دیگری از معارف دینی نیز هست که در این جا به نمونه هایی از آن اشاره می شود:

 

  ادامه مطلب ...

تاثیر خواندن نماز صبح بر قلب

نماز

اقامه نماز علاوه بر تاثیراتی که بر روح و جان انسان دارد بر سلامتی انسان نیز تاثیر دارد که البته تاکنون در این حد کشف شده و قطعا تاثیرات نماز بیش از این حرف‎هاست.

نتایج تازه‌ترین تحقیقات علمی نشان می‌دهد، خواندن نماز صبح،‌ بهترین شیوه‌ برای پیشگیری از بیماری‌های قلبی ـ عروقی است. بر اساس تحقیقات انجام شده از سوی مؤسسه‌ قلب و عروق اردن، خواب طولانی مدت در طول شبانه‌روز‌، مهم‌ترین عامل ابتلا به بیماری‌های قلبی است. این تحقیقات نشان می‌دهد اگر فردی به مدت طولانی بخوابد، ضربان قلب او به پنجاه بار در دقیقه کاهش می‌یابد که این امر، منجر به کندی گردش خون در سرخرگ‌ها و سرانجام، انسداد رگ‌ها شده و حملات قلبی عروقی را به‌ دنبال خواهد داشت.

این تحقیق همچنین بر ضرورت حداقل پانزده دقیقه تحرک بدنی پس از چند ساعت خواب تأکید می‌کند. در نتایج این تحقیق با بیان این که ادای نماز صبح برای این امر کافی است، به سلامت قلبی مسلمانانی که صبح زود بیدار شده و برای انجام فریضه‌ نماز به مسجد می‌روند، اشاره شده و آمده است: اگر این عمل در مسجد و یا به ‌صورت گروهی انجام شود، نتیجه‌ بهتری خواهد داشت.

 

  ادامه مطلب ...

نردبان آسمان 1

نردبان آسمان

عظمت نماز

 

«و انها لکبیرة الا على الخاشعین‏» . خداى تعالى مى‏فرماید: نماز، کار بزرگى است . گمان نکنید کار آسانى است. عظمت نماز به پیکره نماز نیست; به این نیست که اولش تکبیر و آخرش تسلیم و داراى افعال واقوال و اذکار و قیام و قعود است . این را بچه‏هاى شش ساله هم انجام مى‏دهند . صلات، کبیر است، چون براى توحید و اخلاص در عبودیت است، وگرنه انسان صد سال هم که نماز بخواند، مشرک است . عروج بشر در مرتبه توحید عملى و توحید اعتقادى به انقطاع از ماسوى‏الله و وابستگى به خداى تعالى است . بشر در این مرحله، منتهاى عبودیت را طى کرده است و منتهاى تکامل را پیدا کرده است . انبیا که در برابر این جهان پرآشوب، نهضت کردند، به خاطر این بود که این جهت را تکمیل کرده بودند و اتکایشان به خداى تعالى بود و غیر خدا را پرستش نکردند . چون آن مقام قرب‏الهى را پیدا کرده بودند، احیا و اماته مى‏کردند . شما هم اگر آن مقام را پیدا کنى، مى‏توانى احیا و اماته کنى .

این وسیله‏اى است‏براى عروج بشر، ولکن ما از آن استفاده نمى‏کنیم . جهان آفرینش - به حسب ماده و آفرینش - که انبیا از آن استفاده مى‏کردند، براى همه یکسان است . یعنى شما هم مى‏توانى، آن طور که انبیا استفاده کردند، استفاده کنى; ولى همت‏شما ضعیف است . وقتى در ماکولات و مشروبات بى‏چاره باشى، در تشریفات بى‏چاره باشى، همان جا مى‏مانى . توحید، عبودیت‏خداى تعالى و انقطاع از ماسوى‏الله است . اگر بشر به این مرحله برسد - که تکامل، رسیدن به این مرحله است - از چیزهاى دیگر صرف نظر مى‏کند . اگر بشر با کلمه توحید آشنا شود تمام اختلافات شرق و غرب تعطیل مى‏شود، اگر کلمه توحید در بین اجتماع پیاده شود، تمام خیانت‏ها تعطیل مى‏شود . نماز، بزرگ است . خیلى مشکل است آدم به آن نمازى که خدا مى‏خواهد موفق شود و آثار، مال همان نماز است .

  

ادامه مطلب ...

شرایط قبولی نماز از زبان امام صادق علیه السلام

دعا

 

قسمت دوم: ارتباط سالم با خلق خدا و آثار آن

 

انسان باید همان‏گونه که در پیشگاه الهى متواضع است، به بندگان خدا هم بزرگى نفروشد و اگر گرسنه‏اى را دید که توان سیر کردن شکم خود را ندارد، او را اطعام کند. این خود یکى از مصادیق زکات است. زکات در اصطلاح قرآن، فقط آن زکات واجبى که به اموال خاصى تعلق مى‏گیرد نیست، بلکه مفهوم زکات در قرآن، انفاق در راه خداست. سفارش خداوند به حضرت عیسى علیه‏السلام نیز صرفا شامل زکات و نماز واجب نمى‏شود. قرآن کریم از زبان حضرت عیسى علیه‏السلام که تازه متولد شده و در گهواره بود، مى‏فرماید: «قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا  وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا .» (مریم: 30 و 31)؛

همانا من بنده خاص خدایم که مرا کتاب آسمانى و شرف نبوت عطا فرمود و مرا هر کجا باشم براى جهانیان مایه برکت و رحمت گردانید و تا زنده‏ام به عبادت نماز و زکات سفارش کرد. در اسلام، هم زکات واجب داریم و هم زکات مستحب؛ زکات واجب، فقط به برخى اموال تعلق مى‏گیرد، اما زکات مستحب، شامل صدقات و انفاقات و مواردى نظیر آن مى‏شود. زکات و نماز هیچ‏گاه از یکدیگر جدا نمى‏شوند؛ نماز که هست، زکات هم باید باشد. بنابراین، پرهیز از فخرفروشى به خلق خدا و نیز انفاق به نیازمندان، از دیگر شروط قبولى نماز است: «ولا یتعظم على خلقى و یطعم الجائع.»

شرط دیگر قبولى نماز این است که انسان اگر برهنه‏اى را دید که توان پوشاندن خود را ندارد، او را بپوشاند. البته، این سخن بدین معنا نیست که فرد حتما باید برهنه باشد، یعنى ساتر عورت هم نداشته باشد، تا ما به او لباس بدهیم، بلکه منظور این است که اگر کسى احتیاج به لباس داشت، براى او لباس تهیه کنیم و نیز اگر کسى به مصیبتى دچار شده است، به کمک او بشتابم و اگر سرپناهى ندارد، تا آن‏جا که برایمان مقدور است، براى وى مسکن تهیه کنیم: «و یکسو العارى و یرحم المصاب و یؤوى الغریب.»

زکات در اصطلاح قرآن، فقط آن زکات واجبى که به اموال خاصى تعلق مى‏گیرد نیست، بلکه مفهوم زکات در قرآن، انفاق در راه خداست.

  ادامه مطلب ...

ستون دین

نماز

 

وقتی که شیطان نا امید شد!

آتشی که از خورشید می بارید، زمین را تنور داغ کرده بود حالا تشنگی بیشتر خودش را نشان می داد. چند روز بود که در محاصره دشمن بودند و در این بیابان داغ و سوزان دشمن نمی گذاشت که آنها از رودخانه آبی بردارند.

صدای طبل ها و شیپورهای شیطان تمام صحرا را پر کرده بود و فریادهایشان نمی گذاشت که صدا به صدا برسد.

شمشیر زدن در چنین وضعیتی واقعاً دشوار بود. آن هم با دشمنی که صدها برابر آنها سرباز داشت.

 آنروز میدان جنگ، بیش از 70 قهرمان شیر دل را یک جا در خودش می دید. آن ها یکی پس از دیگری به میدان می آمدند و انبوهی از دشمنان خدا را به خاک می انداختند و پس از نبردی دلاورانه به دیدار خدایشان می شتافتند ...

خورشید که به وسط آسمان رسید سربازان دشمن صحنه ای دیدند که از تعجب سرجایشان میخ کوب شدند!

امام حسین(ع) به همران یاران باوفایش خسته و تشنه به نماز ایستادند.

لشکریان یزید خندیدند و مسخره کردند. سپس کمان ها را کشیدند و باران تیر ها شروع شد. مثل این که شیطان اصلاً دوست نداشت نماز اول وقت امام حسین(ع) و دوستانش را ببیند.

صحنه ای باور نکردنی به وجود آمده بود؛

تعدادی از یاران فداکار امام در برابر امام صف کشیدند تا شیطان به نقشه ای که در سر داشت نرسد ... .

پیامبر اعظم (ص) می فرماید :

  ادامه مطلب ...

چرا باید نماز خواند؟

نماز

براستی چرا باید نماز خواند؟ این سوالی است که خیلیها به آن دچارند حتی نمازخوانها! متن زیر را بخوانید تا روشن شوید.

 

عبادت، وسیله تکامل و سعادت ماست و دستور خداوند به نماز، نوعى لطف و رحمت و راهنمایى است که ما را به کمال مى‌رساند; مثلا وقتى پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن تشویق کرده و یا وادار مى‌کنند، به سود خود فرزند است و سعادت او را مى‌خواهند و این امر از روى محبّت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نیازى ندارند.

آیات و روایات، فلسفه و حکمت تشریع نماز را چنین بیان کرده‌اند:

     1. یاد خداوَ أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِى1; نماز را برپا دار تا به یاد من باشى.

     2. بازداشتن از گناه و زشتیهاإِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنکَر2; همانا نماز ]انسان را در دنیا [از زشتیها و گناه باز مى‌دارد.

     3. پاکیزگى روح: ...إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ مَن تَزَکَّى فَإِنَّمَا یَتَزَکَّى لِنَفْسِهِ‌ى وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ 3;... ]تو[ تنها کسانى را که از پروردگارشان در نهان مى‌ترسند و نماز برپا مى‌دارند، هشدار مى‌دهى و کسى پاکیزگى جوید تنها براى خود پاکیزگى مى‌جوید، و فرجام ]کارها[ به سوى خداست.

راستى چقدر لذت بخش است با خداى جهان آفرین به گفت‌وگو و مناجات پرداختن! و روحى به عظمت تمام هستى یافتن و با خداى هستى هم سخن شدن!

     4. یارى جستن از نماز در مسیر تکاملوَ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَـشِعِینَ 4; از شکیبایى و نماز یارى جویید، و به راستى این کار گران است، مگر بر فروتنان.

     5. پاک شدن از کبر و غرور: حضرت فاطمة علیها السلام مى‌فرماید: ...و الصلاة تنزیهاً من الکبر...;5...خداوند نماز را واجب کرد تا مردم از کبر و غرور پاک شوند....

     6. رستگارىقَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون * الَّذِینَ هُمْ فِى صَلاَتِهِمْ خَـشِعُونَ6; به راستى که مؤمنان رستگار شدند; همانان که در نمازشان فروتنند.

     در حدیثى آمده است: نقش نمازهاى پنج گانه براى امت من همانند نهر آب زلالى است که از مقابل خانه آنان مى‌گذرد، اگر کسى روزانه پنج بار در این نهر شست‌وشو کند، آیا به گمان شما باز هم بر بدن او آلودگى و پلیدى خواهد ماند؟!.7

     و در حدیثى دیگر امام باقر علیه السلام مى‌فرماید: هنگامى که نمازگزار به سمت قبله براى نماز مى‌ایستد، خداوند رحمان و رحیم به او توجه ویژه مى‌کند.8

 

     نمازِ روزانه‌ی انسان، اظهار تشکر و سپاس دائمى او از این همه نعمت و خوبیهایى است که خداوند به او داده است و نیز ثناگویى و تمجید انسان از این همه زیبایى و عظمت است که خداوند متعال دارد. هیچ کس براى تعریف و تمجید از یک گل زیبا که در طبیعت روییده است به شما اعتراض نمى‌کند، امّا اگر زیبایى آن را نبینى، نابینایت مى‌شمرند و اگر ببینى و واکنش نشان ندهى و ستایش نکنى سرزنشت مى‌کنند که چرا ذوق و احساس ندارى و چقدر بددلى!

     در مضمون بعضى احادیث آمده است که: «انسان در حال نماز با خداى خود نجوا و گفت‌وگو مى‌کند و اگر انسان لذت این گفت‌وگو را بچشد، هیچ گاه از حال نماز خارج نمى‌شود.9

     راستى چقدر لذت بخش است با خداى جهان آفرین به گفت‌وگو و مناجات پرداختن! و روحى به عظمت تمام هستى یافتن و با خداى هستى هم سخن شدن!  ادامه مطلب ...

مسلمانان مواظب خورشید باشند!

ستون دین 1

خورشید

همراهان عزیز تبیانی- سلام و روز به خیر

ستون دین، مجموعه ای است که قصد دارم در آن در هر شماره با داستانی از نماز به سراغ شما بیایم، تا به خواست خدا تذکری باشد برای من و شما که از این به بعد، توجه بیشتری به این شفیع روز جزا و عمود خیمه دین داشته باشیم.

اولین داستان را از سالار دین، حضرت امیر مومنان، علی علیه السلام برایتان نقل می کنم و مطمئنم که از این همه اهتمام، متعجب خواهید شد.

جنگ صفین در اوج خود بود و روز داشت به نیمه نزدیک می شد. لشکریان شرق و غرب هر دو غرق در عرق پیکار بودند و در این میان علی علیه السلام از همه سختتر!

اما کاری که علی علیه السلام مدام انجام می داد همه را پر از سوال کرده بود. او در میان کارزار مرتب سرش را به آسمان بلند می کرد و خورشید را می نگریست.

ابن عباس دیگر طاقتش طاق شده بود. نزدیک علی علیه السلام شد و از او پرسید: آقاجان قرار است از آسمان چیزی بیاید که مدام آن را می پایید؟

علی علیه السلام گفت: منتظر زوال خورشیدم و می خواهم بدانم ظهر شده است یا نه، تا نماز بخوانم!

ابن عباس که از حیرت دهانش باز مانده بود، معترضانه رو به امام کرد و گفت: آخر در این گیر و دار و وسط این کشت و کشتار وقت نماز خواندن است؟!

امام علی علیه السلام تا این را شنید ایستاد و نگاه معناداری به ابن عباس کرد و گفت: بنده خدا! پس ما سر چه چیزی با اینها می جنگیم؟ مگر چیزی غیر از نماز است؟

ابن عباس تازه متوجه خبط خود شده بود. و  دیگر حرفی برای گفتن نداشت. اما مانده بود که چه کند. بهترین کار این بود که او نیز نگاهی به خورشید بیندازد و ببیند که وقت آن شده است تا به غربیان حجت پیکارش را بیان کند یا نه؟

امام حسین (ع)

در ظهر گرم ترین روز تاریخ بشریت نیز ،ابوثمامه صیداوی نگاهی به آسمان تفتیده کربلا کرد و گفت: یا حسین! وقت نماز رسیده است. امام حسین علیه السلام فرمود : ذکرت الصلوه،جعلک الله  من المصلین! نماز را یاد کردی .خداوند تورا از نمازگزاران قرار دهد!

خوبان تبیانی آنچه پیشکش شد برداشت آزادی بود از روایتی در  صفحه43 ،جلد دوم کتاب سفینة البحار. 

ادامه مطلب ...

چرا شیعه سجده بر مهر می‌گذارد (جایزه)

جانماز، تسبیح، مهر

حقیقت آن است که نماز را بپاس نعمتهای بیکران الهی و عنایتهای لحظه لحظه و گوناگون آن خدای بزرگ بپا می‌داریم. نمازی که ستون خیمه دین است. نمازی که اگر قبول شود سایر عبادات قبول شده و پذیرفته می‌شود (1). نمازی که معراج مومن است (2). نمازی که بازدارنده انسان است از هر بدی (3).

اما آیا هر نمازی چنین است؟

 

معنای لغوی نماز (صلاة)

اهل لغت گفته اند: حقیقت لغوی "نماز" که مترادف عربی آن "صلاة" است، یعنی دعا کردن و درود فرستادن، اما در حقیقت شرعیه و اهل شرع، نماز (صلاة) همان حرکات مخصوص است با آداب و شرائطی خاص برای خشنودی خدای بزرگ و چنانچه برخی از شرایط آن از بین رود نماز از اعتبار افتاده و دیگر نماز نیست. مثلاً اگر انسان با آب غصبی وضو بگیرد، بالتبع وضوی او باطل است و در پی آن نمازش دچار اشکال می‌شود و از درجه اعتبار ساقط می‌گردد یعنی دیگر نماز نیست و گویا او نماز نخوانده است، این نماز نمی‌تواند: 

1- معراج مومن باشد.

2- چون قبول نیست حتماً نمی‌تواند قبول کننده سایر اعمال باشد.

3- این نماز نمی‌تواند بازدارنده از فحشاء و منکر باشد

4- و این نماز حتماً ستون خیمه دین نخواهد بود.

پس باید نماز ما شرایط صحت را داشته باشد. حال ممکن است عدم تحقق برخی شرایط آن از روی ندانستن مسئله باشد. در این حالت، در پاره ای از صُوَر- به صحت نماز، لطمه ای وارد نمی‌شود. اما اصرار بر عدم تحقق شرایط صحت ویا زیاد نمودن و یا کاستن از آن، مشکلی است که حتماً نماز را تباه می‌سازد مانند مسئله تکتف و یا تامین و یا سجده نکردن بر خاک در هنگام نماز.

اصل قضیه این است که سجده فقط مخصوص خداست نه کس دیگر

  ادامه مطلب ...

چرا اوّل وقت حالِ نماز خواندن نداشتم؟

سجاده نماز

 

چند روزی بود که حال عجیبى پیدا داشتم؛ یعنى حال نماز شب و حال نماز اوّل وقت خواندن را نداشتم. از این گذشته از خواندن نماز و رابطه با خدا لذّت نمى‌بردم. حسابی از خودم تعجب مى کردم که چرا چنین شده‌ام؟ هرچه گریه و زارى و التماس مى‌کردم باز به جایى نمى رسیدم تا آنکه شبى از همین شبها خواب بسیاری عجیبی دیدم. در آن رویای شگفت به من گفتند: «کسى که خرماى حرام بخورد، معلوم است که دیگر عبادت را دوست نداشته و از آن لذتى نخواهد برد!»

وقتى از خواب بیدار شدم آن روز را که به بازار رفته بودم یادم آمد. جریان خریدن خرما را به یاد آوردم که وقتى خرما را گرفتم، دیدم یکى از آن خرماها رسیده نیست لذا بدون اجازه صاحب مغازه، آن خرما را برداشتم و روى خرماهایش گذاشتم و به عوض آن، یک خرماى خوب برداشتم و آن را خوردم.

تازه فهمیده بودم که از کجا خورده‌ام. آن خرما کار خودش را کرده بود. هرچه قدم به قدم بالا رفته بودم را با سر سقوط کرده بود. مطئن شدم که همان یک خرماى حرام، بر روى حالات معنوى من اثر نهاده و دیگر از خواندن نماز و رابطه با خدا، لذتى نمى برم .

 
ادامه مطلب ...

چرا به خاک سجده می کنیم ؟

نگاهی به آنچه گذشت:

نماز

محور بحث، بررسی روایات شریفه ای است که پیرامون آنچه سجده بر آن صحیح است و آنچه سجده بر آن صحیح نیست، وارد شده،تا اولاً نظر شرع مبین اسلامی را پیرامون سجده بر زمین و خاک آن بیابیم. ثانیاً حکم شرعی سجده بر آنچه زمین می‌رویاند که نه خوراکی است و نه پوشاکی و یا خوراکی است و پوشاکی، ملاحظه نمائیم. ثالثاً این پژوهش و کنکاش که صورت گیرد، سنت پیامبر از بدعت شناخته خواهد شد . رابعاً حکم شرعی سجده کردن بر خاک نیز روشن می‌شود. و در انتها معلوم خواهد شد که سجده بر تربت حرم مطهر حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام در هنگام سجده چگونه خواهد بود؟، چرا فضیلت دارد؟ و چرا عده زیادی از مسلمین، تربت پاک سیدالشهداء را مهر نماز خود می‌سازند؟

 

بحث اول: روایاتی که اشاره دارد به آنچه که به آن سجده صحیح است.

روایات وارده در خصوص آنچه که سجده بر آن جایز است را می‌توان از لابلای کتابها و منابع حدیثی اهل سنت و شیعه از سنت سنیه پیامبر گرامی اسلام یافت، که در آن روایات، متذکر اشیایی شده‌اند که سجده بر آن صحیح است، که ما آن روایات که فقط در کتابهای اهل سنت موجود است را تبیین ساخته و به عنوان سنت نبوی از آن احادیث پیروی می‌کنیم.

آن دسته روایات بر سه قسمند که در مقاله اول قصد داریم روایات قسم اول را تبیین نماییم.

اکنون بیان چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است

1- از جمله احادیثی که دلالت دارد به صحیح بودن سجده کردن بر زمین، حدیث وارده از پیامبر گرامی اسلام «جعلت لی الارض مسجداً و طهورا» یعنی قرار داده شده است زمین برای من سجده گاه و مایه پاکیزگی و طهارت، می باشد.

در صحیح مسلم این روایت اینگونه نقل شده است «جعلت لنا الارض کلها مسجداً و جعلت تربتها لنا طهوراً اذا لم نجد الماء» یعنی قرار داده شده است برای ما زمین سجده گاه و خاک زمین نیز برای ما، مایه طهارت است در هنگامی که آبی نیابیم.

در صحیح ترمذی این روایت اینگونه آمده است «جعلت لی الارض کلها مسجداً و طهوراً» این روایت را "ترمذی" به وسیله حضرت علی علیه اسلام ، عبدالله بن عمر، ابو هریره، جابربن عبدالله، عبدالله بن عباس، حدیفه، انس، ابوامامه و ابوذر غفاری از پیامبر اکرم نقل نموده است.

در کتاب "سنن کبری" (1) روایت یاد شده را چنین آورده است «جعلت لی الارض طهوراً و مسجداً» یعنی زمین برای من مایه پاکیزگی و سجده گاه است.

 از شدت سوختگی که در پیشانیمان و کف دستمانمان در حالت نماز ایجاد می‌شد و مجبور بودیم به سنگریزه‌های داغ سجده کنیم به پیامبر شکایت کردیم، پیامبر به این شکایت ما وقعی ننهادند.

ابوبکر بیهقی در بخش دیگری از کتاب سنن کبری به نقل از رسول گرامی اسلام آورده است «جعلت لی الارض طیبة و مسجداً و ایما ادرکته الصلاة صلی حیث کان» یعنی قرار گرفته است زمین برای من، مایه پاکیزگی و سجده گاه و هر کس که زمان نماز را درک کرد، هر جا که بود نماز بخواند (2).

در صحیح نسائی اهل سنت به نقل از ابوذرغفاری آمده است که پیامبر اکرم فرمود: "الارض لک مسجد فحیثما ادرکت الصلاة فصل" یعنی زمین باید سجده گاه قرار گیرد پس هر جا و هر زمان که نماز را درک کردی، نماز گزار.

روایت سوم در انحصار سجده کردن بر زمین، از مستدرک حاکم اهل سنت از ابن عباس نقل شده است، که پیامبر بر سنگ سجده می‌فرمودند.

و همچنین در صحیح بخاری از ابوسعید خدری نقل کرده است که به پیامبر چشم دوخته بودم در حالی که بر روی بینی و پیشانی مبارکشان بخاطر سجده، اثر آب و خاک بود.

ابوبکر بیهقی در بخش دیگری از کتاب سنن کبری از "رفاعة بن رافع" خبری را نقل می‌نماید که پیامبر برای نماز تکبیر گفتند و سر بر سجده نهادند و پیشانی را بر زمین گذاشتند تا حالت قرار بر زانوان مبارکشان حاصل شده و در حالت سجده مستقر گردیدند.

طبرانی و بزاز که هر دو از دانشمندان اهل سنت هستند. هر دو به اسناد صحیح از عبدالله بن عباس و انس بن مالک و بریده نقل کرده‌اند که حضرت فرمود: سه چیز از جفا شمرده می‌شود که یکی از آنها پاک کردن پیشانی «از خاکی است که بر آن سجده کرده است» پیش از آنکه نماز را به اتمام رسانده باشد

روایت گذشته را واثله بن اسقع اینگونه نقل کرده است: «لایمسح الرجل جبهتة من التراب حتی یفرغ من الصلاة» یعنی پاک نمی‌کند مرد، پیشانیش را از خاک تا آنکه نمازش تمام شود.

نماز

جابربن عبدالله انصاری می‌گوید با پیامبر نماز می‌خواندیم، هوا بسیار گرم بود من سنگ ریزهها را از روی زمین برداشته و در دستم نگه می‌داشتم تا هنگامی که می‌خواهم سجده کنم روی آنها سجده کنم، که کمی خنک شده باشد.

در مسند احمد همان روایت به نقل از جابر اینگونه آمده است: ما در خدمت رسول خدا، نماز ظهر می‌خواندیم من با دستانم سنگ ریزهها را جمع می‌کردم و در دست دیگر قرار می‌دادم تا آنکه سرد شود، که هنگام سجده از شدت گرما پیشانیم نسوزد.

همین روایت را بیهقی در سنن با اندکی تغییر نیز نقل می‌نماید. بیهقی که از دانشمندان اهل سنت است در ادامه می‌گوید شیخ ابو حنیفه گفته است: اگر قرار بود سجده بر روی چیزی غیر از سنگ و زمین جایز باشد حتماً این کار را می‌کردند چرا که اینکار آسانتر از برداشتن سنگ ریزهها و سرد کردن آن بود، مثلاً ممکن بود گوشه آستین را روی زمین قرار داده و سپس سجده نمایند. اما چنین چیزی نگفته‌اند!

انس بن مالک می‌گوید در یک روز بسیار گرم با پیامبر نماز می‌خواندیم، یکی از ما سنگ ریزهها از زمین جمع کرده و در دستانش نهاد، تا سرد شود، هنگامی که سرد شد، بر روی زمین قرار داد و بر آن سجده کرد «اشاره به این دارد که سجده کردن بر زمین از واجبات گریز ناپذیر بوده است».  ادامه مطلب ...

محاسبه حقوق به روش روسی

حقوق خانواده

این ماجرا، داستان جالبی است که انسان را به فکر وا می‌دارد. به فکر اینکه مهندس روس راست می‌گوید و ما باید تکلیفمان را یکسره بکنیم

در گذشته ، و در زمان روسیه تزارى، پرژه‌ای توسط آنان کار می‌شد که کارگران ایرانی مسلمان نیز با آنان کار مى کردند. کارگران ایرانی هنگام ظهر که می‌شد، کار را براى بجا آوردن نماز تعطیل مى‌کردند. اما سرپرست روسى پرژه که مسیحی بود، از این کار خوشش نمى‌آمد و برایش سنگین بود، تا آنکه کارگران مسلمان را تهدید کرد که بابت مدتى که کار را تعطیل مى‌کنند، مقدارى از حقوقشان را کسر خواهد کرد.

کارگران، در پی این تصمیم مهندس روس دو گروه شدند؛ گروهى اصرار داشتند که نماز خود را به موقع بخوانند و اما گروه دیگر، با مهندس روسى هم‌صدا و همراه شده و انجام نماز را به آخر وقت موکول کردند.

از این ماجرا گذشت تا آخر ماه رسید و هنگام پرداخت حقوق، مهندس وقتى حقوق را پرداخت کرد، به گروه اوّل که نماز خود را به موقع خوانده بودند، حقوق کامل و به گروه دوم که به توصیه او عمل کرده بودند حقوق کمترى داد!

کارگران هاج و واج از ماجرا، اعتراض کردند و گفتند چرا به آنان که به گفته‌ات توجه نکردند حقوق کامل داده و به ما که به حرف تو عمل کرده‌ایم ، کمتر پرداخت کردی ؟!

مهندس مسیحى روسى گفت ! براى اینکه گروه اوّل که کسر حقوق را بر تخلف از انجام وظایف دینى ترجیح دادند، معلوم مى‌شود که افرادى مؤمنی بوده و در عقیده خود پابرجا هستند، پس در سایر اعمالشان نیز درستکار بوده و از کار نمى‌دزدند و کارشان را با صداقت انجام مى‌دهند، اما شما که پول را بر مسئولیتها و تکالیف مذهبى ترجیح دادید، معلوم مى‌شود که چندان پایبند به اصول حرام و حلال نیستید و لذا در کارى که انجام مى‌دهید، طبعاً رعایت اخلاص را نمى‌کنید و از این رو مستحق حقوق کمترى هستید؛ شما که در نماز، این تکلیف بزرگ الهى، خیانت مى‌کنید، در کار من به طریق اولى کم کارى مى‌کنید.

 

  ادامه مطلب ...