آموزش نماز

آثار و برکات نماز

آموزش نماز

آثار و برکات نماز

دستوری برای نماز شب

نماز شب

متنی را که در زیر ملاحظه می فرمایید، نامه مرحوم حجت الاسلام و المسلمین استاد علی اصغر کرباسچیان به یکی از شاگردانش است که در عین کوتاهی، دریایی از معارف را در خود نهفته است که با هم می‏خوانیم:

 

بسم ‏اللَّه ‏الرّحمان‏ الرّحیم

فرزند عزیزم، سلامٌ علیکم، نامه ‏ات رسید. از خبر سلامتی‏ات خوشحال شدم. امیدوارم که در همه حال خوش و خرّم باشى.

ای نــــســـخــه اســرار الاهـی که تویی                وی آیــنـــه جـمــال شـاهــی کــه تــویـی

بـیـرون ز تو نیست آن چه در عــالم هست               از خود بطلب هر آن چـه خـواهی که تـویی

آرى: «دَواؤکَ فیکَ وَ ما تَشْعُرُ وَ داؤکَ مِنْکَ وَ ما تَنْظُرُ» دواى تو در وجود توست و نمى‏دانى و درد تو از خود توست و نمی بینى »

اگر خداوند عالم لطف بفرماید و معناى این شعر مولاعلیه‏السّلام را درک کنیم، اوّلین قدم براى حلّ همه‏ى مشکلات است؛ زیرا اگر به دانسته‏هاى خودمان عمل کنیم با هر قدمى که برداریم پیش پاى ما روشن مى‏شود و مى‏توانیم قدم بعدى را هم برداریم و اگر فهمیدیم و عمل نکردیم، مثل آن است که فانوسى در دست داشته باشیم و حرکت نکنیم؛ در این صورت، امکان ندارد به مقصد برسیم. « مَن عَمِلَ بِما عَلِمَ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلمَ ما لَم‏یَعلَمْ »2 هر کس به آن‏چه مى‏داند عمل کند، خداى متعال او را به آن‏چه نمى‏داند هم آگاه مى‏سازد.»

کرباسچیان

گر مرد رهى ، میان خون باید رفــت

از پاى ‏فتــاده سرنــگـون باید رفــت

تـو پـاى بـه راه در نـِه و هـیـچ مـگو

خود راه بگـویدت که چون باید رفـت

در این راه، کلّى‏گویى فایده ندارد؛ همان‏طور که اگر هزار سال به خود مى‏گفتى: باید لیسانس داشته باشم، بدون سال‏ها زحمت و مطالعه فایده نداشت. در معنویات هم همین‏طور است.

دستورى را که از امروز باید شروع کنى تا بعد از یک ماه آثار معنویش را مشاهده نمایى، خواب اوّل شب است. فعلاً قبول کن تا به نتیجه برسى. راهش این است که ظهرغذا را سبک بخورى تا پیش از غروب آفتاب گرسنه شوى و بعد از نماز عشا بخوابى و اگر به‏واسطه‏ى خلاف عادت خوابت نبرد، به حالت استراحت در بستر با آرامش بمان تا خوابت ببرد.

مرحوم آقاى دکتر کوثرى مى‏گفت: « الدراز نصف الخواب! » این جمله شوخى است؛ ولى حقیقتى را دربردارد. پس از مدّتى از لذّت سحرخیزى بهره‏مند خواهى شد.

مرا در این ظلمات آن که رهنمایی کـــرد

دعای نیمه شبی بود و گریه ی سحری

چنین شنیدم که هر که شب‏ها نظر ز فیض سحر نبندد

ملک ز کــــارش گره گشـاید فلک به کینـش کمر نبنــدد

بدون خواب اوّل شب، نمى‏توان سحرخیزى داشت.

خداحافظ

  ادامه مطلب ...

ضبط صوت

نامه‏ امام موسی صدر به جوانان(قسمت اول)

امام موسی صدر

آنچه می‏خوانید نامه صوتی امام موسی صدر خطاب به دکتر صادق طباطبایی، هنگام عزیمت به آلمان برای ادامه تحصیل بر روی نوار ضبط، و همراه او شده است.  متن کامل نامه امام موسی صدر، بنیان گذار جنبش اهل لبنان خطاب به جوانان بدین شرح است:

 

بسم‏ الله الرحمن الرحیم

صادق عزیز! شب سه شنبه‏ای است که تصور می رود، فردای آن، ما را ترک کرده به سوی آلمان، یعنی کشوری که تا حد زیادی فعالیت در آن در سرنوشت تو مؤثر است، بشتابی. حالت فعلی ما را که مشاهده می کنی: شبی است و نیمه شب، همه در خواب برفتند و شب از نیمه گذشت، میزی است و چراغی، اجتماعی است[...]. تصور می کنی که این منظره، این صدا و این حالت، با گذشت امشب محو می شود؟ ابدا! خود این ضبط صوت بهترین سند و گویاترین شاهد برای ابدی بودن موجودات در این جهان است. صدای من را این ضبط صوت در خود ثبت می کند و به همراه تو و در شب های تو و در روزهای تو به گوش تو فرو می خواند.

همه افعال و اقوال و حالات، در کتاب الهی یعنی این ضبط صوت بزرگی که همه چیز را در خود ضبط می کند، مسجل و یادداشت می شود.

 همه چیز محفوظ می ماند تا روز حساب.

         جهان ما ضبط صوت بزرگی است که صدای ما، و هر کلمه ای که از ما صادر می شود را ثبت می کند. هر حالتی را که از ما به وقوع بپیوندد ضبط می کند و هر عملی که از ما صادر شود در خود نگه می‏دارد. در قرآن به این آیه بر می خوریم: «وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُودًا»(سوره یونس آیه 61). همه افعال و اقوال و حالات، در کتاب الهی یعنی این ضبط صوت بزرگی که همه چیز را در خود ضبط می کند، مسجل و یادداشت می شود. همه چیز محفوظ می ماند تا روز حساب. مقصود من از روز حساب نه تنها حساب قیامت است و جزای الهی! مقصود حساب زندگی نیز هست. تصور کنیم که دو نفر راهی را می پیمایند. اولی قدمی بر می دارد و قدمی می‏گذارد؛ گاهی می‏خوابد و گاهی باز می گردد؛ گاهی چرت می زند و گاهی آرام می رود. دیگری ساعات خود را هدر نمی دهد و به سوی هدف خود می شتابد. بدیهی است که دومی زودتر به مقصد می رسد و اولی یا به هدف نمی رسد و یا دیرتر! آیا می توان شک کرد ساعاتی که بر این دو گذشته و حالاتی که این دو در این ساعات داشته اند، در سرنوشت آن ها بی تاثیر است؟ چگونه می توان فرض کرد گامی را که یکی از این دو تن در آن لحظه برداشته اند، در حساب آخر و در روز برداشت محصول بی اثر بوده است؟

 
ادامه مطلب ...

اگر این زن، مرد بودی

مناجات

کاربران صالح و محترم تبیان؛ متن زیر هر چند متنی ادبی تلقی می شود، لیکن ضمن دارا بودن شیرینی زبان فارسی، از محتوای غنی و بلندی برخوردار است و  بسیار آموزنده است. توجه به ذکر خداوند و جلب رضایت معبود، از اهداف این متن است. دعوت می نمایم کام خود را شیرین فرمایید:

«روزگار عیسی بن مریم علیه السلام، زنی بود صالحه ی عابده، چون وقت نماز در آمدی، هر کاری که بودی بگذاشتی و به نماز و طاعت مشغول شدی روزی نان همی پختی، مؤذن بانگ کرد، نان پختن رها کرد و به نماز مشغول گشت چون در نماز ایستاد، شیطان در وی وسوسه کرد: تا تو از نماز فارغ شوی نان همه سوخته شود. زن به دل جواب داد:

اگر همه نان بسوزد بهتر که روز قیامت تنم به آتش دوزخ بسوزد، دیگر بار شیطان وسواس کرد که: پسرت در تنور افتاد و سوخته شد. زن در دل جواب داد: اگر خدای تعالی قضا کرده است که من «نماز» کنم و پسر مرا به آتش دنیا بسوزاند من به قضای خدای تعالی راضی گشتم و از نماز به در نیایم که الله تعالی فرزند را نگاه دارد از آتش.

اگر هزار کار در دست داشتم چون بانگ نماز بشنیدم همه ی کارها به جای رها کردم و به نماز مشغول گشتم و دیگر هر که با ما جفا کرد و دشنام داد، کین و عداوت وی در دل نداشتم و او را جواب ندادم و کار خویش با خدای خویش افکندم

شوهرِ زن از درِ خانه درآمد، زن را دید در نماز، نان را در تنور به جای خویش دید ناسوخته و فرزند را دید در آتش بازی همی کرد و یک تار موی وی به زیان نیامده بود و آتش بر وی بوستان گشته به قدرت خدای عزّوجل، چون زن از نماز فارغ گشت شوهر دست وی بگرفت و نزدیک تنور آورد و در تنور نگریست، فرزند را دید به سلامت و نان به سلامت هیچ بریان ناشده، عجب ماند و شکر باری تعالی کرد و زن سجده ی شکر کرد خدای را عزّوجلّ. شوهر فرزند را برداشت و به نزدیک عیسی علیه السلام برد و حال قصه با وی بگفت.

عیسی علیه السلام گفت: برو از این زن بپرس تا چه معاملت کرده است و چه سرّ دارد از خدای؟

چه اگر این کرامت آنِ مردان بودی او را وحی آمدی و جبرئیل وحی آوردی او را، شوهر پیش زن آمد و از معاملتِ وی پرسید. زن جوان داد: کار آخرت پیش داشتم و کار دنیا باز پس داشتم و دیگر تا من عاقلم هرگز بی طهارت ننشستم الا در حال زنان، و دیگر اگر هزار کار در دست داشتم چون بانگ نماز بشنیدم همه ی کارها به جای رها کردم و به نماز مشغول گشتم و دیگر هر که با ما جفا کرد و دشنام داد، کین و عداوت وی در دل نداشتم و او را جواب ندادم و کار خویش با خدای خویش افکندم و قضای خدا را تعالی راضی شدم و فرمان خدای را تعظیم داشتم و بر خلق وی رحمت کردم وسائل را هرگز باز نگردانیدم اگر اندک و اگر بسیار بودی بدادمی و دیگر نماز شب و نماز چاشت1 رها نکردمی، عیسی علیه السلام گفت: اگر این زن مرد بودی پیغامبر گشتی2

  ادامه مطلب ...

چراغ های همیشه روشن

نماز جماعت

دوستان تبیانی، 

وجوب اقامه نماز بر شما پوشیده نیست و احادیث و روایات بسیاری در باره نماز، خوانده و یا شنیده اید و همچنین بسیار دریافته اید که برای افزایش ثواب نماز اعمالی وارد شده است و بسیار از شما هم به آن عمل می کنید، اما برپایی نماز جماعت از آن مواردی است که توصیه فراوان بر آن شده است. براستی چرا؟

جالب است بدانید، همین موضوع برای ابوعلی سینا یک سوال بوده است! و جالب تر از آن، جواب شیرین و دقیقی است که ابوسعید ابوالخیر به شیخ الرئیس داده است. متن زیر را بخوانید:

 

شیخ الرئیس ابوعلی سینا در نامه ای که برای ابوسعید ابی الخیر نوشت پرسید: چه لزومی دارد که مردم در مسجد اجتماع کنند و نماز را به جماعت برگزار نمایند، با این که خداوند از رگ گردن به انسان نزدیکتر است، هر جا که باشی اگر رابطه ات را با خدا برقرار کنی نتیجه خواهی گرفت؟ ابوسعید پاسخ نامه ی بوعلی سینا را نوشت و در آن چنین مثال زد: اگر چندین چراغ در یک جا روشن باشد و یکی از آنها خاموش شود، چراغ های دیگر روشن است و آن مکان تاریک نیست. ولی اگر هر یک از چراغ ها در یک اتاق در بسته روشن باشد همین که یکی از آنها خاموش شود آن اتاق در تاریکی فرو می رود.

ولی اگر نماز را به جماعت برگزار کنند، شاید خداوند به خاطر حضور افرادی پاک و شایسته که همچون چراغهای فروزان و وسیله ی نزول رحمت پروردگارند این دسته را نیز مشمول فیوضات و برکات خود قرار دهد.

انسانها نیز همین گونه اند. بعضی از آنان گنه کارند و اگر در خانه به تنهایی نماز بخوانند، مانند همان چراغ و لامپ خاموشند که نوری ندارد و نمازِ این دسته نیز تأثیر و فایده ی کمی دارد، بنابر این شاید از رحمت و برکات نور الهی نیز محروم بمانند، ولی اگر همین دسته در مسجد باشند و نماز را به جماعت برگزار کنند، شاید خداوند به خاطر حضور افرادی پاک و شایسته که همچون چراغهای فروزان و وسیله ی نزول رحمت پروردگارند این دسته را نیز مشمول فیوضات و برکات خود قرار دهد.1

قال رسول الله - صلى الله علیه وآله - :صلاة الرجل فى جماعة خیر من صلاته فى بیته اربعین سنة …

نماز خواندن انسان در جماعت بهتر است از نمازى که چهل سال در خانه خوانده شود …. 2

 

  ادامه مطلب ...

آثار و برکات نماز اول وقت در آیات و روایات

نماز

1- برآورده شدن خواسته ها:

حضرت عبدالعظیم حسنی از امام حسن عسکری(ع) روایت می کند که فرمودند: "خداوند متعال با حضرت موسی تکلم کرد، حضرت موسی فرمود:خدای من. کسی که نمازها را در وقتش به جای آورد چه پاداشی دارد؟ خداوند فرمود:حاجت و درخواستش را به او عطا می کنم و بهشتم را برایش مباح می گردانم."1 حضرت حجةالاسلام والمسلمین هاشمی نژاد فرمودند: پیرمردی مسن، ماه مبارک رمضان به مسجد لاله زار می آمد. خیلی آدم موفقی بود، همیشه قبل از اذان داخل مسجد بود. به او گفتم: حاج آقا. شما خیلی موفقید، من هر روز که به مسجد می آیم می بینم شما زودتر از ما آمده اید جا بگیرید، او گفت: نه آقا، من هرچه دارم از نماز اول وقت دارم و بعد گفت: من در نوجوانی به مشهد رفتم.

مرحوم حاج شیخ حسن علی نخودکی را پیدا کردم و گفتم: من سه حاجت مهم دارم، دلم می خواهد هر سه تا را خدا در جوانی به من بدهد، یک چیزی یادم بدهید؟ ایشان فرمودند: چی می خواهی؟ گفتم: یکی دلم می خواهد در جوانی به حج مشرف شوم، چون حج در جوانی لذت دیگری دارد. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان. گفتم: دومین حاجتم این است که دلم می خواهد یک همسر خوب خدا به من عنایت کند. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان. و حاجت سومم این است که خدا یک کسب آبرومندی به من عنایت فرماید.

فرمودند:نماز اول وقت به جماعت بخوان. این عملی را که ایشان فرمودند من شروع کردم و در فاصله سه سال هم به حج مشرف شدم، هم زن مؤمنه و صالحه خدا به من داد و هم کسب با آبرو به من عنایت کرد.2

 

2- برطرف شدن گرفتاری و ناراحتی:

پیامبر اکرم(ص) فرمودند:"بنده ای نیست که به وقت های نماز و جاهای خورشید اهمیت بدهد، مگر این که من سه چیز را برای او ضمانت می کنم: برطرف شدن گرفتاری ها و ناراحتی ها، آسایش و خوشی به هنگام مردن و نجات از آتش."3

 

3 - ورود به بهشت و دوری از جهنم:

امام محمد باقر(ع) می فرمایند:"هر کس نماز واجب را در حالی که عارف به حق آن است در وقتش بخواند، به گونه ای که چیزی دیگر را بر آن ترجیح ندهد، خداوند برای وی برائت از جهنم می نویسد که او را عذاب نکند، و کسی که درغیر وقتش به جا آورد در حالی که چیزی دیگر را بر آن ترجیح دهد، خداوند می تواند او را ببخشد یا عذابش کند.4

 

4- در امان بودن از بلاهای آسمانی:

قطب راوندی گوید: پیامبر خدا(ص) فرمود:هنگامی که خداوند از آسمان آفتی بفرستد، سه گروه از آن، در امان می مانند: حاملان قرآن، رعایت کنندگان خورشید یعنی کسانی که وقت های نماز را محافظت می کنند و کسانی که مساجد را آباد می نمایند."5

هر کس نماز واجب را در حالی که عارف به حق آن است در وقتش بخواند، به گونه ای که چیزی دیگر را بر آن ترجیح ندهد، خداوند برای وی برائت از جهنم می نویسد که او را عذاب نکند، و کسی که درغیر وقتش به جا آورد در حالی که چیزی دیگر را بر آن ترجیح دهد، خداوند می تواند او را ببخشد یا عذابش کند.

5- خشنودی خداوند:

امام صادق(ع) می فرمایند: اول وقت، خشنودی خداست و آخر آن، عفو خداست، و عفو نمی باشد مگر از جهت گناه."6  و در مقابل، تأخیر نماز موجب خشم خداست چرا که پیامبر اکرم(ص) به حضرت علی(ع) فرمودند: "نماز را با وضوی کامل و شاداب در وقتش به جای آور که تأخیر انداختن نماز بدون جهت، باعث غضب پروردگار است."7

 

  ادامه مطلب ...

ثمره کم حرف زدن

کم حرف زدن

ترجیح نماز بر امتحان

آقا سید محسن جَبَل عامِلی از علمای بزرگ شیعه است، نواده‌ی برادر مرحوم آقا سید جواد، صاحب مفتاح الکرامة است. ایشان در دمشق مدرسه‌ای تأسیس کرده‌اند که دانش‌آموزان شیعه در آن مدرسه تحت نظر آن جناب تحصیل می‌کنند حاج سید احمد مصطفوی که یکی از تُجار قم است، گفت من از خود سید محسن اَمین شنیدم که می‌گفت یکی از تربیت یافتگان مدرسه‌ی ما برای تحصیل علم به آمریکا مسافرت کرد از آنجا نامه‎ای برای من نوشت به این مضمون که: چند روز پیش شاگردان مدرسه‌ی ما را امتحان می‌کردند من هم برای امتحان رفتم.

مدتی نشستم تا نوبت به من رسید، بسیار طول کشید تا اینکه وقت دیر شد، دیدم اگر بنشینم نمازم فوت می‌شود، از جا حرکت کردم که بروم نماز بخوانم، آنهایی که در آنجا بودند پرسیدند کجا می‌روی؟ چیزی نمانده که نوبت تو برسد. گفتم من یک تکلیف دینی دارم وقتش می‌گذرد. گفتند امتحان هم وقتش می‌گذرد، اگر این جلسه برگزار شد، دیگر جلسه‌ای تشکیل نخواهند داد و برای خاطر تو هرگز هیئت ممتحنه جلسه‌ی خصوصی تشکیل نمی‌دهند. گفتم هر چه بادا باد. من از تکلیف دینی خود صرف نظر نمی‌کنم. بالأخره رفتم.

از قضاء هیئت ممتحنه متوجه شده بودند که من به اندازه‌ی اداء یک وظیفه‌ی دینی غیبت نموده‌ام انصاف داده، اظهار کرده بودند که چون این شخص در وظیفه‌ی خود جِدّی است، روا نیست که او را مُعطّل بگذاریم. برای قدردانی از اینکه عمل به وظیفه نموده باید جلسه‌ای خصوصی برایش تشکیل دهیم. این بود که جلسه‌ی دیگری تشکیل دادند، من حاضر شدم و امتحان دادم. آقای سید محسن امین پس از نقل داستان فرمود من در مدرسه چنین شاگردانی تربیت کرده‌ام که اگر به دریا بیفتند دامنشان تَر نمی‌شود.1

 

ثمره ی کم حرف زدن

یک از فضلاء از مرحوم علامه طباطبایی سؤال کرد: چه کنم در نماز حضور قلب داشته باشم؟

مرحوم علامه در پاسخ فرمودند: کم حرف بزن.

پس اگر انسان بخواهد حواسش تمرکز یابد و دلش تنها متوجه خدا و محبوبش باشد، باید کم حرف بزند، وقتی زیاد حرف می‏زند توجه‏اش به این سو و آن سو جلب می‏گردد و پراکنده خاطر گشته، نمی‏تواند توجه‏اش را متمرکز سازد . پس دوستان خدا سکوت ملازمند، چرا که دلشان پیوسته متوجه اوست و اگر بخواهند حرف بزنند توجه شان پراکنده می‏گردد.2

 

دو رکعت نماز برای خدا

نماز

روزی دو شتر بزرگ و چاق برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هدیه آوردند.حضرت به اصحاب خود فرمود: آیا کسی هست در میان شما که دو رکعت نماز بخواند و در قیام و رکوع و سجود و وضو و خشوع اهتمام به امور دنیا نداشته و در قلب او فکر دنیا نبوده باشد تا من یکی از این دو شتر را به او بدهم؟ کسی جواب نگفت. سه مرتبه این جمله را فرمود. کسی جواب او را نداد مگر علی بن ابی‌طالب (علیه السلام) برخاست و عرض کرد یا رسول الله من می‌خوانم و از اول نماز تا آخر چیزی از دنیا به خاطرم راه نداده فکر دنیا را نمی‌کنم.

رسول خدا: بخوان. علی نماز را خوانده و تمام کرد. جبرئیل نازل شد و عرض کرد یا رسول الله یکی از دو شتر را به علی بده.

رسول خدا: من با علی شرط کرده بودم چیزی از دنیا به قلبش راه ندهد ولی علی در سلام نماز به خاطرش آورد من کدام یکی را بگیرم بزرگش را یا چاقش را.

جبرئیل: یا محمد خداوند می‌فرماید که علی فکر می‌کرد بزرگ را بگیرم یا چاق را گرفته قربانی کنم و در راه خدا صدقه بدهم و این فکر علی در سلام نماز برای خدا بود، نه برای دنیا. رسول خدا یک شتر از آن دو شتر را به علی (علیه السلام) داد.3

 

  ادامه مطلب ...

امید بخش ترین آیه

فقط بوی خدا

 

ابو حمزه ثمالی از یکی از امامین همامین ، امام محمّد باقر یا امام جعفر صادق عیهما السّلام ، روایت کرده است که : امیرالمؤ منین علیه السّلام روزی خطاب به اصحاب خود فرمود: کدامیک از آیات کلام اللّه مجید نزد شما امیدوار کننده ترین آیات است ؟

بعضی گفتند آیه :  «إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاء وَمَن یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا»( النساء آیه 48) همانا خداوند مشرک را نمی آمرزد و می آمرزد پایین تر از شرک را برای کسی که بخواهد... حضرت فرمود: نیکو آیه ای است ، اما امیدوار کننده ترین آیات برای غفران و آمرزش معاصی نیست .

عده ای دیگر گفتند آیه : «وَمَن یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَّحِیمًا »(النساء 110 ).

و کسی که به کاری زشت بپردازد یا ستم بر خویشتن کند و سپس از خدا آمرزش خواهد، بیابد خداوند را آمرزنده مهربان .

حضرت فرمود: نیکو آیه ای است ، امّا آیه مورد نظر نیست .

بعضی دیگر گفتند آیه «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»( الزمر 53)

بگو ای بندگانم که با گناه به نفس خود اسراف می ورزید. از رحمت خدا ماءیوس نباشید، چون خداوند جمیع گناهان را می آمرزد.... حضرت فرمود: نیکو آیه ای است ، امّا آیه مورد نظر نیست .

بعضی دیگر گفتند آیه : «وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَلَمْ یُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ یَعْلَمُونَ»( آل عمران 135)

تقواپیشگان آنهایند که هر گاه کار ناشایستی از ایشان سر زند یا ظلمی به خویش کنند، خدا را به یاد آورند و از گناه خود استغفار نمایند... حضرت فرمود: نیکو آیه ای است، اما آیه مورد نظر نیست. آیا آیه دیگری نمی دانید که به نظر شما امیدوار کننده ترین آیات قرآن باشد؟

اصحاب عرض کردند: نه امیرالمؤ منین، به خدا سوگند چیزی در نزد ما نیست که بخوانیم.

امام فرمود: از حبیبم رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم شنیدم که فرمود: امیدوار کننده ترین آیه در قرآن این آیه شریفه است : «وَأَقِمِ الصَّلاَةَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّـیِّئَاتِ ذَلِکَ ذِکْرَى لِلذَّاکِرِینَ»(هود 114 ) و بپای دار نماز را هر دو سر روز و پاره هایی از شب ... سپس پیامبر ـصلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: یا علی ، به خدایی که مرا بشیر و نذیر قرار داد و مبعوث به رسالت گردانید، اگر یکی از شما به وضو قیام کند، گناهان و معاصی او از اعضای بدنش فرو می ریزد تا وقتی که با صورت و قلب خود متوجّه قبله شود، از قبله و نمازش بر نگردد مگر آنکه جمیع گناهان او بریزد و هیچ گناهی بر صحیفه عملش باقی نماند همچون روزی که از مادر متولد شده باشد و هرگاه ما بین دو نماز گناهی از او صادر شده باشد با خواندن نماز آمرزیده شود و از گناهان پاک گردد.

بگو ای بندگانم که با گناه به نفس خود اسراف می ورزید. از رحمت خدا مایوس نباشید، چون خداوند جمیع گناهان را می آمرزد.

 

ادامه مطلب ...

اولین نماز جمعه در اسلام

نماز جمعه

بزرگترین اجتماع عبادى سیاسى هفته

آیات 9 تا 11 سوره جمعه، پیرامون یکى از مهمترین وظایف اسلامى که در تقویت پایه‌هاى ایمان تاثیر فوق‌العاده دارد، و از یک نظر هدف اصلى سوره را تشکیل مى‌دهد؛ یعنى نماز جمعه و بعضى از احکام آن سخن می‌گوید.

نخست همه مسلمانان را مخاطب قرار داده مى‌فرماید: اى کسانى که ایمان آورده‌اید! هنگامى که براى نماز روز جمعه اذان گفته مى‌شود به سوى ذکر خدا(خطبه و نماز) بشتابید و خرید و فروش را رها کنید، این براى شما بهتر است اگر مى‌دانستید.

«نودى» صیغه مجهول نادی از با مفاعله می باشد از ماده «نداء» به معنى بانگ برآوردن است، و در اینجا به معنى اذان است، زیرا در اسلام ندایى براى نماز جز اذان نداریم به استثناء برخی نمازها مانند نماز عیدین و نماز میت . به این ترتیب هنگامى که صداى اذان نماز جمعه بلند مى‌شود، مردم موظفند کسب و کار را رها کرده، به سوى نماز که مهمترین یاد خدا است بشتابند.

اما این که چرا روز "جمعه" را به این نام نامیده‌اند؟ به خاطر اجتماع مردم در این روز براى نماز است .

منظور از "ذکر الله" در آیات سوره سوره، در درجه اول نماز است، ولى مى‌دانیم که خطبه‌هاى نماز جمعه هم که آمیخته با ذکر خدا است، در حقیقت بخشى از نماز جمعه است، بنابراین باید براى شرکت در آن نیز تسریع کرد.

تعبیر به "قائما" در آیات سوره جمعه، نشان مى‌دهد که پیامبر(صلى الله علیه و آله) ایستاده، خطبه نماز جمعه را مى‌خواند، چنانکه در حدیثى از "جابر بن سمره" نقل شده که مى‌گوید: "هرگز رسول خدا(صلى الله علیه و آله) را در حال خطبه، نشسته ندیدم و هر کس بگوید نشسته خطبه مى‌خواند، تکذیبش کنید."

در حدیثی از امام باقر(علیه‌السلام) مى‌خوانیم: نماز جمعه واجب است و اجتماع براى آن با امام(معصوم) واجب است، هر گاه مردى بدون عذر، سه جمعه را ترک گوید عمل واجبی را ترک گفته و کسى سه فریضه را بدون علت ترک نمى‌کند، مگر منافق .

در تفسیر"درالمنثور" آمده است که اولین کسى که نشسته، خطبه نماز جمعه را خواند، معاویه بود!

 

نخستین نماز جمعه در اسلام

در بعضى از روایات اسلامى آمده است که مسلمانان مدینه، پیش از آن که پیامبر(صلى الله علیه و آله) هجرت کند، با یکدیگر صحبت کردند و گفتند: یهود در یک روز هفته اجتماع مى‌کنند(روز شنبه) و نصارى نیز روزى براى اجتماع دارند(یکشنبه) خوب است ما هم روزى قرار دهیم و در آن روز جمع شویم و ذکر خدا گوییم و شکر او را بجا آوریم، آنها روز قبل از شنبه را که در آن زمان "یوم العروبه" نامیده مى‌شد، براى این هدف برگزیدند، و به سراغ  "اسعد بن زراره"، یکى از بزرگان مدینه رفتند، او نماز را به صورت جماعت با آنها بجا آورد و به آنها اندرز داد و آن روز، روز جمعه نامیده شد، زیرا روز اجتماع مسلمین بود.

"اسعد" دستور داد گوسفندى را ذبح کردند و نهار و شام، همگى از همان یک گوسفند بود، چرا که تعداد مسلمانان در آن روز، بسیار کم بود ... و این نخستین جمعه‌اى بود که در اسلام تشکیل شد.

اما اولین جمعه‌اى که رسول خدا(صلى الله علیه و آله) با اصحابش تشکیل دادند، هنگامى بود که به مدینه هجرت کرد، وارد مدینه شد، و آن روز، روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول هنگام ظهر بود، حضرت، چهار روز در "قبا" ماندند و مسجد قبا را بنیان نهادند، سپس روز جمعه به سوى مدینه حرکت کرد (فاصله میان قبا و مدینه بسیار کم است و امروز قبا یکى از محله‌هاى داخل مدینه است) و به هنگام نماز جمعه به محله "بنى سالم" رسید، و مراسم نماز جمعه را در آنجا برپا داشت، و این اولین جمعه‌اى بود که رسول خدا (صلى الله علیه و آله) در اسلام بجا آورد، خطبه‌اى هم در این نماز جمعه خواند که اولین خطبه حضرت در مدینه بود.

   ادامه مطلب ...

چرا هنگام نماز نشاط ندارم؟

نماز

وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ

در زندگی از صبر و نماز کمک گیرید هر چند نماز کار مشکلی است مگر برای فروتن‌ها. « بقره ، 45»

 

استعانت از دو نیرو صبر و نماز

ـ‌‌ برای پیشرفت و پیروزی بر مشکلات دو پایه اساسی لازم است، که یکی در درون وجود می‌بایست باشد و آن ورزیدگی خاصّ انسان است،‌و دیگری تکیه‌گاه نیرومندی که هر آن از آن مدد گرفته شود و خیلی روشن است که هنگام بروز سختی‌ها انسان احتیاج به نیروی بیشتری دارد و باید با اتکاء به نیروی بزرگتر و مبدء لایزالی خود را تقویت کند تا به کمک او قادر به حل مشکلات باشد.

ـ‌ در این آیه همان طور که مشاهده می‌شود به این دو اصل اساسی اشاره شده که می‌بایست از این دو نیرو استعانت جست.

یکی (صبر) که در روایات فراوانی از آن تعبیر به (روزه) شده که در پرتو آن ورزیدگی مخصوص و چیرگی بر خواسته‌های درون به وجود می‌آید و دیگری نماز که وسیله ارتباط انسان با خدا است که در هر آن از او مدد بگیرد. در حقیقت نماز وسیله ارتباطی، با آن تکیه‌گاه نیرومند می‌باشد.

هنگامی که با غمی از غم‌های دنیا روبرو شدید وضو گیرید و به مسجد رفته نماز بخوانید و در حال نماز دعا کنید زیرا خداوند دستور داده است که از نماز و صبر استعانت بجویید

استعانت از نماز و صبر برای چه کسانی ممکن است؟

ـ استعانت از نماز و صبر برای پیروزی بر خواسته‌ها و امیال و شهوات، برای کسانی ممکن است که از پروردگار می‌ترسند و می‌دانند بازاء از دست دادن مقام‌های ظاهری مقامی بالاتر در انتظار آنان است، آنها که می‌دانند پس از مرگ به لقای پروردگار بزرگ می‌رسند و از نعمت‌های بی‌پایان او بهره‌مند می‌‌گردند پیروزی بر امیال و خواسته‌ها با تکیه بر نماز و صبر برای آنها آسان می‌باشد ولی بر کسانی که چنین عقیده‌ای ندارند، بسیار سخت و مشکل خواهد بود.[1]

ـ استعانت یعنی، مدد جستن و آن در جایی است که انسان به تنهایی نتواند از عهده مشکلات و حوادث برآید، و چون در واقع مددکاری جز خدا نیست.

ـ بنابراین مدد و کمک در برابر مشکلات عبارت است از ثبات و مقاومت و اتصال و توجّه به ذات قدس پروردگار، و این همان، صبر و نماز است.

ـ و در حقیقت این دو بهترین وسیله برای این موضوعند، زیرا صبر و شکیبایی هر مشکل عظیمی را کوچک می‌سازد، و توجّه به خدا و پناه بردن به او روح ایمان را در انسان بیدار می‌‌کند و او را متوجّه می‌سازد که تکیه‌گاهی دارد بس مستحکم و وسیله‌ای دارد ناگسستنی.

در زندگی از صبر و نماز کمک گیرید هر چند نماز کار مشکلی است مگر برای فروتن‌ها.

از نماز و صبر کمک بگیرید

ـ کسانی که این خطاب را متوجّه یهود می‌دانند می‌گویند عشق به مقام نمی‌گذاشت که علماء یهود اسلام آورند زیرا می‌ترسیدند با قبول اسلام و پیروی از پیامبر اکرم ریاست و آقایی را از دست بدهند، خداوند آنان را امر می‌‌کند که برای وفاء به عهدی که در کتاب تورات با شما بستم درباره اطاعت و پیروی از من و ترک گناهان و معاصی و تسلیم در مقابل فرمان و قبول فرستاده‌ام محمّد ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: در همه این امور از صبر و نماز کمک بگیرید یعنی صبر بر زندگی مختصری که ناچارید برای تأمین آن از مردم پول بگیرید.

ـ در نماز عباراتی خوانده می‌شود که انسان را متوجّه جهان معنوی کرده و از خودخواهی و دنیا پرستی باز می‌دارد همان طور که قرآن می‌فرماید: نماز انسان را از زشتی‌ها باز می‌دارد.

  ادامه مطلب ...

معنای اقامه نماز چیست؟

نماز صبح

به نظر می‏رسد با توجه به ریشه لغوی اقامه، که از قیام ـ در مقابل قعود است ـ اقامه نماز را به معنای برپایی آن بگیریم در مقابل آن زمین ماندن و زمین‌گیر شدن و بی‏اعتنایی به آن است و این معنا دارای مصادیقی است:

الف ـ گزاردن درستِ نماز با حدود و شرایط آن؛

ب ـ به جای آوردن نماز به نحو کامل و احسن؛

ج ـ تداوم در برپایی نماز؛

د ـ تلاش برای مطرح کردن و گسترش نماز در جامعه.

 

راغب در مفردات گوید«و لم یأمر تعالی بالصّلوة حیثما امر و لا مدح به حینما مدح الاّ بلفظ الاقامة تنبیها انّ المقصود منها توفیة شرائطها لا الاتیان بهیئاتها...؛1 در تمام مواردی که خداوند به نماز امر یا مدح به آن کرده است واژه اقامه نماز آمده است تا به این معنا توجه داده شود که مقصود از نماز، گزاردن نماز واجد شرایط است نه تنها به جای آوردن هیأت نماز(بدون روح).»

 

در قرآن کریم، اقامه نماز با ویژگی‏های ذیل مطلوب است:

 

الف ـ برپا داشتن نماز، با نشاط و شادابی

در دو آیه از قرآن، نماز خواندن با کسالت از ویژگی‏های منافقان شمرده شده است: «وإِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ کُسَالَى یُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَ یَذْکُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِیلاً ؛2 ومنافقان خدا را فریب می دهند ، و حال آنکه خدا آنها را فریب می دهد و، چون به نماز برخیزند با اکراه و کاهلی برخیزند و برای خودنمایی نماز کنند و در نماز جز اندکی خدای را یاد نکنند.»

 

«وَمَا مَنَعَهُمْ أَن تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلاَّ أَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلاَ یَأْتُونَ الصَّلاَةَ إِلاَّ وَهُمْ کُسَالَى وَلاَ یُنفِقُونَ إِلاَّ وَهُمْ کَارِهُونَ ؛3 هیچ چیز مانع قبول انفاقهایشان نشده مگر آنکه به خدا و پیامبرش ایمان نیاورده اند و جز با بی میلی به نماز حاضر نمی شوند و جز به کراهت انفاق نمی کنند

و ویژگی چنین نمازی جز نماز بی‏کیفیت که به همه چیز جز نماز شبیه است، نیست. در روایتی از حضرت امام سجّاد(علیه‌السلام) می‏خوانیم: «انّ المنافق ینهی و لا ینتهی و یأمر بما لایأتی و إذا قام إلی الصّلوة اعترض؛ همانا منافق(از کار زشت) نهی می‏کند، ولی خود از آن کار دست نمی‏کشد و فرمان می‏دهد(به خوبی) ولی خود انجام نمی‏دهد و چون به نماز بایستد اعتراض می‏کند.» راوی می‏گوید: پرسیدم: «ما الإعتراض؛ اعتراض چیست؟»

حضرت فرمود: «الالتفات و اذا رکع ربض؛ رو به راست و چپ گردانیدن و چون رکوع کند خود را مانند گوسفند به زمین اندازد (یعنی بعد از رکوع نایستد و به همان حال به سجده رود.»4

 

ومنافقان خدا را فریب می دهند ، و حال آنکه خدا آنها را فریب می دهد و، چون به نماز برخیزند با اکراه و کاهلی برخیزند و برای خودنمایی نماز کنند و در نماز جز اندکی خدای را یاد نکنند.»

ب ـ اهتمام به نماز و وقت فضیلت آن

نماز

قرآن کریم می‏فرماید: «فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ 5 پس وای بر نمازگزارانی که از آن غافلند.»

«ساهون»؛ کسانی هستند که از اصل نماز غافلند، و توجهی به آن ندارند، گاه آن را نمی‏خوانند، گاه در آخر وقت می‏خوانند. قرآن کریم می‏فرماید این مسأله در ضعف اعتقاد دینی او ریشه دارد. گفتنی است که«سهو» و «اشتباه» در نماز مورد نظر آیه نیست، زیرا اگر چنین بود، می‏فرمود: «فی صلوتهم» در نمازشان نه «عن‏ صلوتهم» از نمازشان.

یونس بن عمّار از امام صادق(علیه‌السلام) پرسید: مقصود از سهو همان وسوسه شیطان است؟ حضرت فرمود: «لاکل احد یصیبه هذا ولکن ان یغفلها و یدع ان یصلّی فی اوّل وقتها 6؛ نه هر کس مبتلا به وسوسه می‏شود بلکه مقصود آن است که از اصل نماز غفلت کند و در اول وقت نخواند.» امام صادق (علیه‌السلام) در روایتی فرمود: «تأخیر الصلوة عن اوّل وقتها لغیر عذر7؛ مقصود از سهو، بدون عذر نماز را از اول وقت تأخیر انداختن است.»

در روایتی از حضرت امام علی(علیه‌السلام) می‏خوانیم:

«لیس عملٌ احبّ الی الله عزّوجلّ من الصّلوة فلا یشغلنّکم عن أوقاتها شی‏ءٌ من امور الدّنیا فانّ الله عزّوجلّ ذمّ اقواما فقال الّذین هم عن صلاتهم ساهون یعنی انهم غافلون استهانوا باوقاتها8؛ هیچ کاری نزد خداوند محبوبتر از نماز نیست، پس نباید در وقت نماز هیچ یک از امور دنیا شما را مشغول از نماز سازد که خداوند گروهی را که از نماز سهو می‏کنند نکوهش کرده است و مقصود این است که اینها غفلت از نماز داشته، حریم وقت نماز را نگه نمی‏دارند.»

علاوه بر توجه به اصل نماز باید در نماز نیز انسان به این نکته توجه داشته باشد که در مقابل حضرت حقّ ایستاده و با او سخن می‏گوید، باید تمام وجود خویش را به این میهمانی ببرد تا شیطان جرأت زمینه‏سازی برای خروج از این میهمانی را فراهم نسازد.

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُکَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ وَلاَ جُنُبًا إِلاَّ عَابِرِی سَبِیلٍ حَتَّىَ تَغْتَسِلُواْ وَإِن کُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مِّنکُم مِّن الْغَآئِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَیَمَّمُواْ صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُمْ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَفُوًّا غَفُورًا9؛ ای ای کسانی که ایمان آورده اید ، آنگاه که مست هستید گرد نماز مگردید، تابدانید که چه می گویید و نیز در حال جنابت ، تا غسل کنید ، مگر آنکه راهگذر باشید و اگر بیمار یا در سفر بودید یا از مکان قضای حاجت بازگشته اید یا با زنان جماع کرده اید و آب نیافتید با خاک پاک تیمم کنید و روی و دستهایتان را با آن خاک مسح کنید هر آینه خدا عفو کننده و آمرزنده است

ظاهر آیه روشن است و نیاز به توضیح ندارد که مقصود، نهی از نماز در حال مستی است لکن از تعلیل «حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ » می‏توان این معنا را برداشت کرد: نماز مطلوب آن است که انسان با عنایت و توجه نماز بخواند، بداند که چه می‏گوید و با که سخن می‏گوید. مؤیّد این برداشت روایت امام باقر(علیه‌السلام) است که فرمود: در حالتی که کسل هستید یا چرت آلود یا سنگین، مشغول نماز نشوید، زیرا خداوند مؤمنان را از نماز خواندن در حال مستی نهی کرده است.

 

ادامه مطلب ...

چگونه از نماز کمک بگیریم؟

نماز

انسان در زندگی مادی بدون تردید در تنگنا قرار می‏گیرد، امکانات و توان انسان محدود است و با مشکلات بسیار، بدون پشتوانه نمی‏توان زندگی کرد. آنان که مادی می‏اندیشند، فقط به پشتوانه‏های مادی فکر می‏کنند، ولی آنان که الهی فکر می‏کنند پیوسته با پشتوانه‏های معنوی خود را از بن بست می‏رهانند. از این دست پشتوانه‏ها، نماز است. نماز، جلوه برجسته یاد خداست و «دل آرام گیرد ز یاد خدای «أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»1

«وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ 2؛ از صبر و نماز یاری جویید (و با استقامت و کنترل هوس‏های درونی و توجه به پروردگار نیرو بگیرید) و این کار جز برای خاشعان سنگین است.» بر این اساس است که در روایات فراوانی آمده است که وقتی پیامبر اکرم یا امام علی(علیهماالسلام) با مشکلی رو به رو می‏شدند به نماز روی می‏آوردند.(3) امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: مستند این کار همین آیه شریفه است.(4)

از حضرت امام صادق(علیه‌السلام) نقل شده است که فرمود: چه مانعی دارد وقتی که با غمی از غم‏های دنیا رو به رو می‏شوید؛ وضو گرفته به مسجد بروید، دو رکعت نماز بخوانید و در نماز دعا کنید، زیرا خداوند دستور داده: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ .»(5)

و بی‏تردید استوارترین پشتوانه در زندگی همین است و بس، دیگر پشتوانه‏ها سست است و غیر قابل اعتماد:

«مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاء کَمَثَلِ الْعَنکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ 6؛ کسانی که غیر از خدا را اولیا خود برگزیدند، همچون عنکبوت‏اند که خانه‏ای برای خود انتخاب کرده و سست‏ترین خانه‏ها خانه عنکبوت است؛ اگر می‏دانستند!»

«هر حیوان و حشره‏ای برای خود خانه و لانه‏ای دارد اما هیچ یک از این خانه‏ها به سستی خانه عنکبوت نیست. اصولاً خانه باید دیوار، سقف، و دری داشته باشد و صاحب آن را از حوادث حفظ کند، طعمه و غذا و نیازهای او را در خود نگه دارد، بعضی خانه‏ها سقف ندارند، اما لااقل دیواری دارند یا اگر دیوار ندارند سقف دارند، اما لانه عنکبوت که از تعدادی تارهای بسیار نازک ساخته شده نه دیواری دارد، نه سقفی، نه حیاطی و نه دری. اینها همه از یک سو .

از سوی دیگر مصالح آن به قدری سست و بی‏دوام است که در برابر هیچ حادثه‏ای مقاومت نمی‏کند، اگر نسیم ملایمی بوزد تار و پودش را در هم می‏ریزد. اگر چند قطره باران بر آن ببارد آن را متلاشی می‏کند. کمترین شعله آتش به آن برسد، نابودش می‏سازد، حتی اگر گرد و غبار بر آن بنشیند، پاره پاره می‏شود و از سقف خانه آویزان می‏گردد. معبودهای دروغین این گروه نه سودی دارد و نه زیانی نه مشکلی را حل می‏کند و نه در روز بیچارگی پناهگاه کسی هستند.»7

آری فقط او پناه‏گاه است و بس!

 



  ادامه مطلب ...

بازیگر مشهور:نمی گذرم نماز قضا شود

چه تعریفی از بازیگری دارید؟
بازیگری حرفه ای است که زندگی باید دور آن جریان داشته باشد. بازیگری، بازتابی از زندگی است.

۲۰۱۵۰۴۲۲_۱۲۰۳۴۴_۷۴۲۳۹۲۷۰۹-talab-ir3

چه آرزویی دارید؟
همیشه سلامت باشم و سایه خانواده ام برای مدت طولانی بالای سرم باشد.

 

 

معنویت چه نقشی در پیشبرد اهداف آدمی دارد؟
بدون معنویت، فرد به تکرار و ابتذال می رسد. بدون معنویت، انسان چون کبوتری بدون بال است. من تا آنجایی که در توانم هست، نمی گذارم نمازهایم قضا شود.

فلسفه دو سلام آخر نماز چیست ؟

نماز

آخرین‌ مرحله‌ نماز، سلام‌ و درود فرستادن‌ بر پیامبر اکرم‌ (صلی الله علیه و آله‌)، بندگان‌ صالح‌ و همه‌ نماز گزاران‌ است‌.

«تکبیرة‌ الاحرام‌» اجازه‌ ورود به‌ نماز و «سلام‌» اجازه‌ خروج‌ از آن‌ است‌.

در باره‌ حکمت‌ و فلسفه‌ «سلام‌» می‌توان‌ به‌ موارد زیر اشاره‌ کرد:

1. احساس‌ یگانگی‌ و همدلی‌ مسلمانان‌

نمازگزار وقتی‌ در سلام‌ نماز به‌ همه‌ مؤمنان‌ و بندگان‌ صالح‌ و بر خودش‌ سلام‌ می‌دهد، احساس‌ می‌کند که‌ تنها نیست‌ و یکی‌ از آحاد امت‌ بزرگ‌ اسلام‌ است‌ و با مردان‌ خدا، در هر جای‌ زمین‌ احساس ‌همبستگی‌ می‌کند.

 

2. امان‌ خواستن‌ از خدا ؛

واژه‌ سلام‌ در میان‌ دو معنا مشترک‌ است‌: 1 ـ درود و تحیت‌ 2 ـ نام‌ مقدس‌ خداوند .

طبق‌ معنای‌ اول‌، معنای‌ سلام‌های‌ نماز روشن‌ است‌؛ ولی‌ بر اساس‌ معنای‌ دوم‌ ؛ اشاره‌ و کنایه‌ از این‌ است‌ که‌ نمازگزار به‌ اذن‌ پروردگار، سلامتی‌ و امن‌ از عذاب‌ را برای‌ مؤمنان‌ تفأل‌ می‌زند.

چنانکه‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌) می‌فرماید: «معنی‌ السلام‌ فی‌ دَبر کل‌ّ صلاة‌ٍ الامان‌ ؛ معنی‌ سلام‌ در آخر هر نمازی‌، امان‌ است‌» یعنی ‌اگر نماز را در حالی‌ که‌ قلبش‌ خاضع‌ است‌ به‌ جای‌ آورد از بلاهای‌ آخرت‌ در امان‌ خواهد بود».(1)     

 

3. جلب‌ رحمت‌ الهی‌،

امام‌ علی (علیه السلام‌) می‌فرماید: در معنای‌ «السلام‌ علیکم‌ و رحمة‌ الله‌ و برکاته‌» از خدا ترحّم‌ خواستن‌ برای خود و همه‌ بندگان‌ است‌، که‌ این‌ خود سبب‌ ایمن‌ شدن‌ از عذاب‌ قیامت‌ است‌»(2)   

 

4. یاد آوری‌ نام‌ الهی‌؛

امام‌ صادق (علیه السلام‌) فرموده‌ است‌: «سلام‌، یکی‌ از اسم‌های‌ خدا است‌ و اگر می‌خواهی‌ سلام‌ نماز را به‌خوبی‌ انجام‌ داده‌ و معنایش‌ را ادا کنی‌، پس‌ باید از خدا بترسی‌ و دین‌ و قلب‌ و عقلت‌ را سالم‌ نگه‌ داری‌ و آنها را به‌ ظلمت ‌گناه‌ نیالایی.‌»(3)           

امام صادق علیه السلام می فرماید: «معنی‌ سلام‌ در آخر هر نمازی‌، امان‌ است‌» یعنی‌اگر نماز را در حالی‌ که‌ قلبش‌ خاضع‌ است‌ به‌ جای‌ آورد از بلاهای‌ آخرت‌ در امان‌ خواهد بود».

5. تلقین‌ نیکی‌ ها و شایستگی‌ ها؛

یکی‌ از درس‌ها و ثمرات‌ نماز این‌ است‌ که‌ هر نمازگزاری‌، در هر شبانه‌ روز پنج‌ بار به‌ خود تلقین‌ می‌کند که‌ از بندگان‌ نیکوکار و شایسته‌ خداوند است‌ (السلام‌ علینا و علی‌ عبادالله‌ الصالحین‌). کسی‌ که‌ نماز می‌خواند، اگر به‌ معنای‌ این‌ جمله‌ توجّه‌ کند، وجدانش‌ تحت‌ تأثیر قرار می‌گیرد و سعی‌ می‌کند با پیام‌ آن‌ تلقین‌ مخالفت‌ نکند و اعمال‌ خلاف‌ مرتکب‌ نشود و خود را هر چه‌ بیشتر به‌ نیکوکاران‌ الگو نزدیک‌ سازد.(4)             

 

6. ارتباط‌ با فرشتگان‌

سلام‌، نوعی‌ ارتباط‌ با فرشتگان‌ و اظهار دوستی‌ با آنان‌ است‌. در تعیین‌ این‌ مطلب‌، روایتی‌ نقل‌ شده‌ است‌:

از امام‌ صادق‌(علیه السلام‌) پرسیدند، چرا در وقت‌ سلام‌، نمازگزار رو به‌ طرف‌ راست‌ بر می‌گرداند، نه‌ به‌ چپ‌؟ فرمود: ملکی‌ که‌ کارهای‌ بد را می‌نویسد، در طرف‌ چپ‌ است‌. و چون‌ نماز همه‌اش‌ خوب‌ است‌ و بدی‌ در او نیست‌، به‌ طرف‌ راست‌ سلام‌ داده‌ می‌شود، نه‌ طرف‌ چپ.‌»

 

7. پیوند دوستی‌ و محبت‌ با دیگران‌

سلام‌، خواستاری‌ سلامتی‌، امنیت‌، خیر و برکت‌ و سعادت‌ است‌. نمازگزار با سلام‌ دادن‌، نشان‌ می دهد که‌ دوستدار و خیرخواه‌ همه‌ خوبان‌ و نیکوکاران‌ است‌ و همواره‌ آرزوی‌ سلامتی‌ آنان‌ را دارد. این‌ مسأله‌ باعث‌ نزدیکی‌ قلب‌ها به‌ هم‌ و مستحکم‌تر شدن‌ دوستی‌ها و برادری‌ها است‌.

  ادامه مطلب ...

دانلود نرم افزار آیه الکرسی شریف

دانلود نرم افزار آیه الکرسی شریف با صوت بسیار زیبا و دلنشین برای آندروید

قصد معرفی نرم افزار آندرویدی از قطعه معجزه آسای آیه الکرسی را داریم . مطالب و جملاتی زیادی از بزرگان دین در مورد این آیه بیان شده است که در پایان به آن ها اشاره می کنیم . این نرم افزار به درخواست یکی از کاربران سایت در سایت معرفی شد و جای خالی آن نیز شدیدا در بین نرم افزارهای مذهبی سایت احساس می شد . 

دانلود نرم افزار آیه الکرسی شریف با صوت بسیار زیبا و دلنشین برای آندروید Ayatolkorsi Android 1.0

این نرم افزار ارزشمند آیه الکرسی را با خط بسیار زیبا و صوت بسیار دلنشین برای شما به ارمغان می آورد که پیشنهاد می کنیم حتما برای رفع مشکلات و دفع بلاها و راه گشایی و برآورده شدن آرزوهایتان حتما این نرم افزار ارزشمند را بر روی گوشی آندرویدی خود داشته باشید ودر مواقعی هرچند کوتاه آن را بشنوید و بخوانید 

جملاتی زیبا ار بزرگان در مورد آیه الکرسی : 

اگر برای کسی کار مهمی پیش آمده باشد و بخواهد که زود انجام شود و به صحرایی رود که در آنجا کسی نباشد و خطی دور خود بکشد و رو به قبله با تواضع بنشیند و ۷۰ بار آیه الکرسی را بخواند . بدون شک در آن روز حاجات او بر آورده شود . این کار تجربه شده است و شکی در آن نیست.

رسول اکرم (ص) فرمودند: هرگاه برای حاجتت از خانه ی خود بیرون آمدی آیه الکرسی را بخوان که حاجتت به خواست خدا برآورده گردد.

امام علی (ع) فرمودند: هرگاه یکی از شما اراده حاجتی کند پس صبح روز پنج شنبه در طلب آن بیرون رود و در وقت بیرون رفتن آخر سوره آْ عمران ( آیه ۱۹۰تا آخر) و آیه الکرسی و سوره قدر و حمد را بخواند ، زیرا که در خواندن این ها حوائج دنیا و آخرت برآورده می شود.

 
ادامه مطلب ...

دانلود نرم افزار تفسیر المیزان برای اندروید

دانلود نرم افزار ترجمه کامل تفسیر المیزان (۲۰ جلد) برای آندروید

Tarjome Tafsire Almizan 1.1

مطمئنا تفسیر المیزان  که از جامع‌ترین و مفصل‌ترین تفاسیر شیعی قرآن به زبان عربی است را می شناسید . این تفسیر که در قرن چهاردهم هجری به قلم علامه سید محمد حسین طباطبایی (ره) (۱۲۸۱_۱۳۶۰ هـ.ش) نگاشته شده‌ است هم اکنون در ۲۰ جلد به نسخه موبایلی و آندرویدی در آمده است تا بتوانید این نرم افزار ارزشمند را به طور کامل و مفصل در گوشی یا تبلت آندرویدی خود داشته باشید . دقت نمایید این  نرم افزار یکی از کامل ترین ها در نوع خودش می باشد که حجمی معادل ۱۵ مگابایت را داراست . 

Tarjome Tafsire Almizan v1.1

نرم افزار موجود شامل ترجمه کامل این کتاب ارزشمند در ۲۰ جلد میباشد

ویژگیهای نرم افزار : 

** قابلیت جستجوی واژه مورد نظر
** قابلیت تغییر اندازه قلم
** قابلیت تغییر زمینه
** قابلیت پرش به صفحه مورد نظر
** امکان ادامه مطالعه
** قابلیت انتخاب متن و ارسال آن

 
ادامه مطلب ...

آیا نماز شیعه بدعت است؟

نماز

یکی از ایراداتی که عده ای از روی ناآگاهی نسبت به سنت فعلی پیامبر(ص) مطرح می کنند این است که چرا شیعیان همچون اهل تسنن برخی نمازهای پنجگانه را در وقت فضیلت خویش اقامه نمی کنند بلکه به عکس میان آنها قایل به جمع هستند و مثلا نمازهای ظهر و عصر یا مغرب و عشاء را با هم به جای می آورند؟ برخی حتی پا را از این فراتر گذارده و به شیعه نسبت بدعتگذاری در دین داده اند؟

پاسخ اجمالی به مساله فوق این است که اولا باید دانست که نماز جزء فروع دین است و در مسائل فرعی نیز همواره میان دانشمندان، نحله ها و مذاهب اسلامی اختلاف وجود داشته و دارد اما صرف این اختلاف دلیل بر حقانیت گروهی نسبت به گروه دیگر نمی باشد همانطور که پیشوایان و علمای اربعه اهل سنت نیز با هم اختلاف زیادی در این مسائل دارند بلکه آنچه مهم است ادله طرفین است، پس باید ادله را بررسی کرد، ثانیا: چنانکه مذکور خواهد افتاد شیعه در این مساله از هر اهل تسننی سنی تر است؛ چه آنکه روایاتی که خود علمای بزرگ اهل تسنن در معتبرترین کتابهای خویش آورده اند گواه بر آن است که سنت حضرت ختمی مرتبت (ص) نیز چنین بوده که میان نمازهای یاد شده جمع می کردند.

به هر روی، جمع خواندن پاره ای از نماز های یومیه و نیز عدم جمع میان آنها سنت جاری رسول الله در صدر اسلام و نیز ائمه هدی علیهم السلام بوده و نمی توان چشم را بر واقعیات تاریخ بست و به کثیری از مسلمانان چنین نسبتی ناروا روا داشت، نه شیعیان و نه حتی اهل تسنن هیچ کدام در این مساله بدعت گذار نبوده و نیستند جز اینکه اهل تسنن به دلایلی خاص قایل به تفکیک و اقامه نمازهای یاد شده در وقت فضیلت خویشند وشیعه به دلایلی دیگر از جمله رفع حرج، توسعه و تسهیل امت به سنت جمع خوانی پیامبر تمسک جسته است

اما پاسخ مستوفی وادله نقلی:

چنانکه گفته شد "علاوه بر منابع شیعیان، در منابع معروف اهل تسنن مانند صحیح بخارى و صحیح مسلم، سنن ترمذى، موطأ مالک، مسند احمد، سنن نسائى، مصنف عبدالرّزّاق و...، حدود سى روایت درباره جمع میان نماز ظهر و عصر یا مغرب و عشاء، نقل شده است که در آن ها حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) در حالى که در شهر بودند و هیچ خوف و ضرورتى نیز وجود نداشت جمع بین دو نماز کرد.

اکنون به برخى از روایت هایى که اهل تسنن در مورد جمع بین دو نماز واجب آورده اند به اختصار اشاره مى کنیم تا معلوم شود که همه مسلمانان به صحت این عمل معتقدند و این کار از بدعت هاى شیعیان محسوب نمى شود:

1. احمد بن حنبل در مسندش از ابن عباس نقل مى کند که گفت: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در مدینه مقیم بود و مسافر نبود، با این حال هم نماز ظهر و عصر (8 رکعت) و هم نماز مغرب و عشاء (7 رکعت) را با هم خواندند.1

2. مالک در موطأ از ابن عباس روایت کرده که گفت: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشاء را به صورت جمع (با هم) به جاى آوردند در حالى که نه خوفى وجود داشت و نه سفرى در کار بود.2

3. مسلم در صحیحش در باب جمع بین دو نماز در حضر مى گوید: ابن عباس گفت: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نماز ظهر و عصر را با هم و نماز مغرب و عشاء را با هم به جاى آورد بى آن که خوفى باشد یا در حال مسافرت باشد.3

4. و همچنین ابن عباس مى گوید: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در مدینه جمع بین دو نماز ظهر و عصر و دو نماز مغرب و عشاء کرد بدون خوف و باران. مى گوید: به ابن عباس گفتم: چرا چنین کرد؟ گفت: براى این که امتش در مشقت نیفتند.4

روایات در این زمینه حتى در منابع اهل تسنن زیاد است ولى ما به جهت رعایت اختصار به همین مقدار بسنده مى کنیم.

تقریباً در تمام احادیث بالا که در کتب معروف و منابع درجه اول اهل تسنن نقل شده و سند آن ها به جمعى از بزرگان صحابه مى رسد، روى دو نکته تأکید شده است:

نخست این که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) جمع میان دو نماز را در حالى انجام داد که مشکل خاصّى مانند باران یا سفر، یا ترس از دشمن، وجود نداشت.

دیگر این که هدف آن حضرت «توسعه بر امّت» و «رفع عسر و حرج» بوده است. "5

هر چند اخبار و روایات بسیاری در این باب نقل شده، لیکن همین که بابی به نام «جمع بین الصلاتین» اختصاص یافته و احادیث مربوطه در این باب نقل گردیده، محکم ترین دلیل و برهان بر جواز جمع خواندن نماز است. زیرا اگر غیر از این می بود باید باب مخصوصی به نام «جمع بین الصلاتین فی السفر» یا «جمع بین الصلاتین فی الحضر» اختصاص می دادند تا احادیث مربوطه را تفکیک نمایند.

نماز

از طرفی دیگر، بخاری همین احادیث را در صحیح خود آورده، لیکن به دلایل نامعلومی و با زبردستی آن ها را از محل «جمع بین الصلاتین» به محل دیگری مثل «باب تأخیر الظهر إلی العصر من کتاب مواقیت الصلاة» و «باب ذکر العشاء والعتمة» و «باب وقت المغرب» انتقال داده است.6

اصولا جواز جمع میان دو نماز در برخى از موارد، مورد اتفاق همه فقهاى اسلام قرار دارد. در عرفه و مزدلفه همه فقها جمع میان نماز ظهر و عصر یا مغرب و عشاء را جایز مى‏دانند، همچنانکه گروه زیادى از فقهاى اهل سنت جمع بین دو نماز را در سفر مجاز مى‏شمرند. تمایز شیعه از دیگران آن است که گام فراتر نهاده و با استناد به ادله فوق (در عین قبول افضلیت انجام نمازها در وقت فضیلت‏ خویش) جمع میان دو نماز را مطلقا جایز مى‏داند. حکمت این امر نیز، همان‏گونه که در احادیث ‏بیان شده است، تسهیل امر بر مسلمانان است، و خود پیامبر گرامى در موارد زیادى بدون عذر (مانند سفر، بیمارى و غیره) بین دو نماز جمع مى‏کرده تا کار را براى امت آسان سازد، که هر کس بخواهد بین نمازها جمع کند و هر کس بخواهد آنها را جدا از یکدیگر انجام دهد.7

گاهى تصور مى‏شود مقصود از جمع این است که نماز اول را در آخرین وقت(فضیلت) آن (مثلا هنگام رسیدن سایه شاخص به اندازه خود)، و نماز دوم را در اولین وقت عصر بخواند. با این کار، فرد نمازگزار در حقیقت هر دو نماز را در وقت ‏خود خوانده است، گرچه یکى در پایان وقت و دیگرى در آغاز آن انجام گرفته است.

  ادامه مطلب ...

عشق واقعی!

نماز

روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون این که متوجه شود از بین او و مُهرش عبور کرد.

مرد نمازش را قطع کرد و داد زد هی چرا بین من و خدایم فاصله انداختی.

مجنون به خود آمد و گفت: من که عاشق لیلی هستم تو را ندیدم، تو که عاشق خدای لیلی هستی چگونه دیدی که من بین تو و خدایت فاصله انداختم؟

 

نماز موضوعی است که متدیان، بسیار با آن سر و کار دارند اما مواجهه‌ی افراد مختلف با آن متفاوت است. نماز برای بسیاری دغدغه‌ است اما دغدغه‌ای آزار دهنده که تا پایان وقت با آنهاست و در آن لحظات پایانی که آن را به جا می‌آورند گویا که بار بزرگی را از دوش برداشته‌اند.

گروه دیگری نیز به نماز عادت کرده‌اند و چندان ارتباطی با آن نداشته و هیچ دغدغه‌ای برایشان ندارد و از سر عادت دیر یا زود آن را به جا می‌آورند.

اما در این میان هستند افرادی که نماز جور دیگری برایشان دغدغه است. این افراد توانسته‌اند ارتباطی با آن برقرار کنند و دغدغه آنها این است که آن را به نحو صحیحی به جای آورند.

 

اما چگونه نماز برای انسان شیرین می‌شود؟

نماز عبادتی که در ابتدای راه، نیاز به تمرین دارد تا عادت شده و مشقت آن هموار شود. از این روست که آموزه‌های تربیتی دین، گویای این است که کودکان از هفت سالگی به نماز فرا خوانده شوند تا کم کم با آن خو بگیرند. اما قدم بعد، ستیز با عادت شدن آن است. و تمام مشکل اینجاست که یا نماز برای افراد عادت نمی شود و یا تبدیل به عادت می‌گردد.

عادت نکردن افراد به نماز در ابتدای سنین تکلیف موجب کسالت و مشقت برای آنان در سنین بالاتر شده و باقی ماندن در عادت موجب عدم ارتباط با آن می‌گردد. اما نمازی که "قربانُ کلِ تقی" است و "معراج مومن" است، فراتر از تکرار واژه‌ها و انجام منظم حرکات است.

از قدیم انسانها دنبال جادو، ذکر، ختم، رمز و کیمیا بوده‌اند تا یکباره ترقی کنند. امروز هم کم نیستند افرادی که ذکر می‌دهند و آدمهایی که دنبال آن هستند و خود شما نیز قطعا نمونه‌های دینی آن را تجربه کرده‌اید. حتی منابع اسلامی نیز پر است از این دست ختوم و اذکار. اما کم‌اند افرادی که با این روشها گره‌ای گشوده باشند حتی با شیوه‌های دینی. اما چرا؟

علت عدم تأثیر عمده این موارد، عدم ارتباط با معناست. چرا که الفاظ منشاء اثر نیستند و آنچه سیراب می‌کند خود آب است نه اسم آن. گذشته از اینکه بسیاری از موارد غیر دینی آن شیوه‌ها، تهی از معنا هستند.

نماز نیز یکی از همان اکسیرهاست که به فرموده‌ی اولیای دین قربان و معراج است یعنی بال پرواز و ترقی. و آنچه گفته آمد همه برای این بود که عرض گردد نماز بهترین و تضمینی‌ترین ذکر و ختم و رمز برای ترقی و رسیدن به آرزوها و پر کشیدن به اوج آسمانهاست. اما نه ظاهر نماز و نه الفاظ آن، بل روح و معنای آن، که داستان نماز و روحش همان داستان آب و اسم آب است.

وقتی  مى‌گوئى: «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ الحَمْدلله ربّ العالمین» یعنى؛ خداوندا! تو مرا از عدم به وجود آورده‌اى و من چیزى نبوده و نیستم، پس هستى مطلق تویى.

اما تنها راه عادت کردن به نماز و عادی نشدن نماز؛ تنها و تنها با توجه به آن و گذشتن از ظاهر آن و رسیدن به معنا و ارتباط با روح آن است که در تعابیر دیگر به این توجه حضور قلب نیز گفته می‌شود.

برای دست یابی به حضور قلب باید به نماز اهمیت داد. از وقت نماز گرفته تا مقدمات و اعمال و اذکار آن. بنابر این بهتر است نمازگزار موارد زیر را مراعات کند:

1- اهتمام به نماز اول وقت داشته و سعی کند دغدغه‌‌اش این باشد که تا اذان گفته شد هر جا که هست در پی خواندن نمازش رود.

2- قبل از نماز حتما اذان و اقامه را بگوید و خود را برای نماز مهیا کرده و ذهنش را از امور روزمره و مشغله‌های زندگی خالی کند.

3- قبل از نماز همیشه به خود توجه دهد که می‌خواهد در پیشگاه خدای بزرگی بایستد که او را می‌بیند و فراتر از آن، کسی است که او را و همه عالم را آفریده و هستی به دست اوست و شنوا و دانا و مهربان است.

4- حتما معنای اذکار نماز و آیاتی که در آن تلاوت می‌کند را بداند و توجه داشته باشد که دارد با خدای خود صحبت می‌کند.

5- بعد از نماز حتما چند دقیقه‌ای بنشیند و ارتباط خود را ادامه دهد و در آن بیندیشد.

  

ادامه مطلب ...

جمع بین دو نماز

نماز شیعه

چرا شیعیان نمازهای پنجگانه را در سه وقت می‌خوانند؟

مسأله «جمع بین الصلاتین» از مسائل مهم فقهی و حساس است که اخیراً از طرف دانشمندان محقق شیعه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است؛ زیرا برخی تصور می‌کنند که جمع بین دو نماز نوعی خواندن نماز در غیر وقت شرعی است، برای روشن شدن موضوع ابتدا نکاتی را یادآور می‌شویم:1

1. همه گروه‌های اسلامی در این مسأله اتفاق نظر دارند که در «عرفات» می‌توان هر دو نماز ظهر و عصر را در وقت ظهر، با هم و بدون فاصله ادا کرد، و در «مزدلفه» نیز جایز است نماز مغرب و عشا را در وقت عشا بجا آورد.

2. حنفی‌ها می‌گویند: جمع بین نماز ظهر و عصر در یک وقت، و نماز مغرب و عشا در یک وقت، تنها در همان دو مورد «عرفه» و «مزدلفه» جایز است و در سایر موارد، جایز نیست.

3. حنبلی‌ها، مالکی‌ها و شافعی‌ها می‌گویند: جمع بین نماز ظهر و عصر و یا جمع میان نماز مغرب و عشا در یک وقت خاص، علاوه بر دو مورد یاد شده، در حال سفر نیز جایز است. برخی از این گروه‌ها، با هم خواندن دو نماز را در موارد اضطراری; مانند زمانی که باران ببارد و یا نمازگزار بیمار یا در هراس از دشمن باشد، جایز می‌دانند.2

4. شیعه بر آن است که هر یک از نمازهای ظهر و عصر و نمازهای مغرب و عشا، یک «وقت خاص» دارند و یک «وقت مشترک»;

الف. وقت خاص نماز ظهر، از آغاز ظهر شرعی(وقت زوال) است تا مقدار زمانی که چهار رکعت نماز خوانده می‌شود، در این مدّت محدود، تنها نماز ظهر را می‌توان بجا آورد.

ب. وقت خاصّ نماز عصر، زمانی است که از آن لحظه تا وقت غروب، تنها به اندازه مدّت خواندن نماز عصر، فرصت باشد.

ج. وقت مشترک بین دو نماز ظهر و عصر، از انتهای وقت خاص نماز ظهر، تا ابتدای وقت خاص نماز عصر است.

شیعه بر آن است که هر یک از نمازهای ظهر و عصر و نمازهای مغرب و عشا، یک «وقت خاص» دارند و یک «وقت مشترک»

سخن شیعه آن است که در تمام این وقت مشترک، می‌توان نماز ظهر و عصر را با هم و بدون فاصله خواند.

اهل سنت به خاطر دیدگاه خاصی که در تقسیم وقت (از زوال تا غروب) دارند، هیچ‌گاه به وقت مشترک میان ظهر و عصر مثلاً قائل نیستند، زیرا معتقدند که از اوّل زوال تا سایه شاخص به اندازه آن گردد، وقت مختص نماز ظهر است و نمی‌توان نماز عصر را در این وقت به جا آورد، از آن به بعد وقت نماز عصر آغاز می‌گردد تا غروب، و مختص به آن می‌باشد با چنین دیدگاهی هرگز نمی‌توان بین دو نماز جمع کرد، زیرا لازمه آن این است که انجام یکی از آن در غیر وقت خود باشد.

شیعیان معتقدند که این تقسیم‌بندی، مربوط به وقت فضیلت هر دو نماز است، نه وقت اجزاء، یعنی بهتر است نماز عصر را موقعی خواند که سایه شاخص به اندازه آن باشد، ولی اگر کسی قبل از آن هم بخواند مجزی است، دقت فرمایید.

از طرف دیگر روایات زیادی حاکی است که رسول خدا، در سفر و احیاناً در حضر بدون کوچک‌ترین عذر، میان دو نماز جمع نموده است و آنان برای حفظ دیدگاه خود در تقسیم وقت ناچار شدند که این روایات را به نحو بسیار بعید از واقع توجیه کنند، به تفسیر این روایات از دیدگاه شیعیان و اهل سنت توجه کنید:

نماز

الف. شیعه بر آن است که بر مبنای این روایات، پس از اتمام نماز ظهر، می‌توان نماز عصر را بجا آورد و همچنین پس از خواندن نماز مغرب، می‌توان نماز عشا را ادا نمود و این مسأله به زمان یا مکان یا شرایط خاصّی بستگی ندارد، بلکه در همه جا و همه وقت، جایز است.

ب. دیگران به خاطر نفی وقت مشترک و منحصر کردن وقت به وقت اجزاء می‌گویند: مقصود روایت این است که نماز ظهر، در آخر وقت آن، و نماز عصر در اوّل وقت آن بجا آورده شود .

دقت در فلسفه جمع بین دو نماز، بی‌پایگی این تفسیر را روشن می‌سازد، زیرا علت تجویز جمع بین الصلاتین، ایجاد سهولت بر امت اسلامی است که بتوانند در تمام حالات هر دو نماز ظهر و عصر را ـ مثلاً ـ در یک زمان بخوانند و این در صورتی تحقق پیدا می‌کند که جز به مقدار چهار رکعت از اوّل و چهار رکعت از آخر، بقیه زمان‌ها «وقت مشترک» هر دو نماز باشد.

امّا اگر جمع بین دو نماز را مطابق با نظر اهل سنت تفسیر کنیم و بگوییم پیامبر (ص) ظهر را در وقتی بجا آورد که با پایان آن، سایه شاخص به اندازه خود آن شود و سپس بلافاصله نماز عصر را بخواند، در این صورت به جای تسهیل، کار را مشکل و پیچیده‌تر کرده‌ایم، زیرا شناخت اول وقت و آخر آن در تمام اعصار، خصوصاً در مناطقی که ابزار و ادوات دقیق موجود نباشد، بسیار کار مشکلی است.

   ادامه مطلب ...

"تکتف"، بدعتی دیگر در نماز

تکتف

اشاره:

گرفتن دست چپ با دست راست (تکتف) ، چیزی است که استحباب آن میان فقهای اهل سنت مشهور است .

اما مشهور از شیعه امامیه آن است که حرام است و نماز را باطل می کند و گروه اندکی از جمله حلبی در کافی گفته اند که مکروه است.1

با آنکه غیر از مالکیه، مذاهب دیگر خیلی بالا و پایین رفته اند، ولی هیچ دلیلی قانع کننده بر جواز آن در نماز ندارند ، تا چه رسد به اینکه مستحب باشد . بلکه می توان گفت دلیل بر خلاف آنان است و روایاتی که چگونگی نماز پیامبر (صلّی الله علیه و آله) را تبیین می کند چه از شیعه چه از اهل سنت، از این نکته خالی است و ممکن نیست پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله) در طول زندگی یا اغلب دوران عمر، انجام این مستحب را ترک کرده باشد.

دست به روی دست گرفتن در نماز، بدعتی است که پس از رحلت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) پدید آمده است . در این مسأله به دو حدیث صحیح، یکی از طرق اهل سنت و دیگری از طرق شیعه تکیه می کنیم:

 

الف: حدیث ابوحمید ساعدی

ابوحمید ساعدی گفت: آیا شما را از کیفیت نماز پیامبر آگاه کنم؟ گفتند: برای چه؟ تو که بیش از ما و پیش از ما از آن حضرت تبعیت و همراهی نداشته ای؟! گفت: آری . گفتند: پس بیان کن . گفت :

وقتی رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به نماز می ایستاد، دست ها را تا برابر دوش خود بالا می آورد، سپس تکبیر می گفت تا همه اعضایش قرار و آرام می گرفت، قرائت حمد می کرد. تکبیر می گفت و دست ها را تا برابر دوش ها بالا می آورد، سپس به رکوع می رفت، کف دست ها را بر زانوها می گذاشت و سرش را متعادل نگه می داشت، سر بلند می کرد و می گفت: سَمِعَ الله لِمَن حَمِده، دست ها را تا محاذی دوش ها بالا می آورد و کاملاً می ایستاد. الله اکبر می گفت و به سجود می رفت، دست ها را از پهلوهایش فاصله می داد، سر از سجده بلند می کرد، متمایل به روی پای چپ می نشست و هنگام سجود انگشتان پاها را از هم باز می کرد ، دوباره به سجده می رفت و از سجده بر می خاست و الله اکبر می گفت، باز هم متمایل به روی پای چپ قرار می گرفت، رکعت دیگر هم همین گونه عمل می کرد. پس از دو رکعت، تکبیر می گفت و دست ها را تا برابر دوش ها بالا می آورد مثل آنگونه که در آغاز نماز داشت، بقیه نماز را نیز همین گونه انجام می داد، در سجده آخر که سلام در آن است، پای چپ را عقب می کشید و خمیده به روی پای چپ می نشست .

همه گفتند: راست می گوید، پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله) اینگونه نماز می خواند.2

اگر دست روی دست گذاشتن سنت مؤکّد یا مستحب بود حتماً پیامبر (صلّی الله علیه و آله) آن را می گفت، چون استحباب آن در نظر معتقدانش کمتر از گذاشتن پای راست روی پای چپ نیست. این روایات تبیین کننده کیفیت نماز، بهترین دلیل است که دست روی دست نهادن سنت مؤکّد نیست

  ادامه مطلب ...

درمان حواس پرتی در نماز

نماز

یکی از دردآورترین مسائلی که برای ما مسلمانان وجود دارد و همیشه باعث رنجش خاطر ما شده این است که در حال نماز خواندن حضور ذهن نداریم و در آن چند دقیقه نمی‌توانیم افکار خود را متمرکز کنیم و بهتر و بیشتر در عالم ملکوتی و روحانی دیدار و لقاء‌ محبوب به پرواز در آییم. حضرت آیت الله جوادی آملی در کتاب مراحل اخلاق در قرآن  می‌فرمایند: «گاهی انسان بر طبق شریعت نماز می‌خواند، یعنی واجبات و مستحبات وضو و نماز را رعایت می‌کند، ولی حضور قلب ندارد این نماز گرچه از نظر فقهی باطل نیست، لیکن از نظر اخلاقی و کلامی نمازی بی اثر است تامین حضور قلب در نماز، بسیار مشکل است. با این که هر نماز چند دقیقه بیشتر طول نمی‌کشد، این هنر در نمازگزار نیست که موقع نماز خود را ضبط کند. اگر انسان همان چند دقیقه خود را ضبط کند و بداند با چه کسی سخن می‌گوید، بقیه امور او تامین است، ‌‌اما چون در همان چند دقیقه قدرت حضور و ضبط ندارد، سایر امور او هم ناکام است.»

وقتی در هنگام تلاوت قرآن کریم به این آیه می‌رسیم: «فویل للمصلین *الذین هم عن صلاتهم ساهون»؛ وای بر نمازگزارانی که از نمازشان غافل هستند. ترس از این که مبادا ما هم جزو نمازگزاران این چنینی باشیم وحشتی وصف ناشدنی بر قلبمان می‌ریزد.

حضرت آیت الله جوادی آملی در همان کتاب می‌فرمایند: «نماز صراط است و صراط با غفلت نمی‌سازد، زیرا اگر انسان غفلت کند، از صراطی که از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر است، سقوط می‌کند.» آیه «ولا تقربوا الصلوة و انتم سکاری حتی تعلموا ما تقولون»: در حال مستی و بی خبری،‌ به نماز نزدیک نگردید، تا آن که بدانید چه می‌گویید. پس نماز واقعی نمازی است که در آن متوجه آن چه می‌گوییم باشیم و نتیجه می‌گیریم نماز واقعی آن نمازی است که باعث دوری انسان از گناه می‌گردد. حضرت آیت الله جوادی آملی در فراز دیگری از همین کتاب می‌فرمایند: «البته تلازمی متقابل وجود دارد که نماز درست، انسان را از زشتی‌ها باز می‌دارد و اعمال زشت هم انسان را از انجام صحیح نماز و سایر عبادات باز می‌دارد، کسی که مواظب اعضا و جوارح خود، یا حلال و حرام نباشد، در نماز هم توفیق حضور قلب نخواهد داشت و نمی‌داند با چه کسی سخن می‌گوید در نتیجه جواب‌هایی را هم که از او می‌شنود درک نمی‌کند. در این صورت بار فقهی چنین نمازگزاری رسیده، ‌در حالی که بار کلامی و اخلاقی وی همچنان بر زمین مانده است.»

حضرت آیت الله جوادی آملی می‌فرمایند: «نماز صراط است و صراط با غفلت نمی‌سازد، زیرا اگر انسان غفلت کند، از صراطی که از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر است، سقوط می‌کند.»

پس باید چاره‌ای بیندیشیم و بهترین راه حل را می‌توانیم از اهل فن بدست آوریم کسانی که این راه را رفته و به مقصد رسیده‌اند. بخاطر دارم یکبار از قول آیت الله علامه طباطبائی آن هم در زمانی که ایشان در بستر بیماری بودند شنیدم که ایشان در جواب کسی برای حضور قلب نسخه‌ای خواسته بودند، فرموده بودند: «توجه توجه توجه،  مراقبه مراقبه مراقبه» از این فرموده حضرت آیت الله طباطبائی در می‌یابیم که برای حضور ذهن در نماز باید ابتدا سعی کنیم توجه خود را به نماز و اذکاری که در نماز می‌گوییم معطوف داریم و در این مورد کوشش کنیم و سپس برای حفظ این حالت مراقبت و پیگیری لازم است.

از حضرت آیت الله  شیخ نخودکی در کتاب نشان از بی نشانها  آمده است: «حصول این مرتبه (داشتن حضور ذهن در نماز) همچون خوشنویسی است بدون زحمت و مشقت و طول زمان ممکن نیست. نیک بنگر که وقتی کسی می‌خواهد خوشنویس شود چقدر باید زحمت بکشد و مشق کند و خدمت اساتید کند و از آنها بگیرد تا بتوان او را خوشنویس نامید.» در اینجا می‌بینیم که نظر ایشان هم همینطور بوده و عقیده داشته‌اند که برای بدست آوردن حضور ذهن و تمرکز در نماز احتیاج به تمرین و ممارست می‌باشد و این حالت را نمی‌توان در مدت کوتاهی بدست آورد.

حضرت آیت الله جوادی آملی دلیل حضور ذهن نداشتن را در کتاب مراحل اخلاق در قرآن  اینگونه توصیف می‌کنند: «هرگاه ما بخواهیم کاری را  انجام بدهیم، در آغاز، بر آن کار مسلط نیستیم و به اصطلاح آن کار برای ما ملکه نیست. از این رو در آغاز آن را به دشواری انجام می‌دهیم تا در آن رشته مجتهد و متخصص بشویم و یا به تعبیر دیگر ملکه پیدا کنیم. خاطرات نیز چنین است. نخست با یک سلسله گفتن، شنیدن، شرکت مجالس، خواندن برخی نشریات و ... به تدریج خاطراتی در ذهن ترسیم می‌شود و هنگامی که متراکم و فراوان شد، ‌زمینه شوق را فراهم می‌کند و در نتیجه، ملکه نفسانی پدید می‌آید که بعد به آسانی خاطره‌ها را در ذهن زنده نگه می‌دارد و انسان را از یاد خدا و معاد غافل می‌کند از اینرو انسان طبیعی دائما به فکر مسائل لذتبخش مادی است. تا هنگامی که مشغول کار است نه تنها بدن که فکر نیز مشغول کار است. آنجا ظاهر و باطن، هماهنگ است یعنی وقتی سرگرم است قلبش متوجه جای دیگری نیست، بلکه قلب و قالب هر دو متوجه کار لذیذ است. کسی که به مال دل بسته است در حال لذت بردن از مال و دلش است، لیکن هنگام نماز بدنش به رکوع و سجود می‌پردازد، ولی روحش متوجه مال است. گاهی انسان در کنار دوستانش می‌نشیند و سخنان عادی می‌گوید و احساس خستگی نمی‌کند، اما هنگامی که به نماز می‌ایستد برای او دشوار است، زیرا با خدا مانوس نیست و سخن گفتن با کسی که با انسان مانوس نیست ملال آور است. ما نیز اگر خواستیم ببینیم آیا با خدا مانویسم یا نه؟ باید ببینیم از خواندن قرآن که سخن خدا با ماست و از خواندن نماز که سخن ما با خداست، احساس ملال می‌کنیم یا احساس نشاط.» سپس راه حل مشکل را این چنین عنوان می‌کند:

 

راه حل حواس پرتی در نماز

«آنچه گفتیم تحلیل درد بود،‌ راه درمان را نیز باید بشناسیم. چون تهذیب روح بدون شناخت درد و آشنایی با راه درمان آن ممکن نیست. راه حلی را که قرآن ارائه می‌دهد یکی مراقبت از خود، و دیگری یاد خداست. انسان باید اولا مواظب جلسات، خواندنیها، شنیدنیها، خوردنیها و پوشیدنیهای خود باشد، مواظب باشد چه سخنی را می‌شنود و چه می‌گوید، دقت کند که در کنار سفره غذای حلال می‌نشیند یا حرام؟‌ لباسی را که بر تن می‌کند باید گذشته از حلال بودن لباس شهرت نباشد.

گاهی انسان در کنار دوستانش می‌نشیند و سخنان عادی می‌گوید و احساس 
خستگی نمی‌کند، اما هنگامی که به نماز می‌ایستد برای او دشوار است، زیرا با خدا مانوس نیست و سخن گفتن با کسی که با انسان مانوس نیست ملال آور است. ما نیز اگر خواستیم ببینیم آیا با خدا مانویسم یا نه؟ باید ببینیم از خواندن قرآن که سخن خدا با ماست و از خواندن نماز که سخن ما با خداست، احساس ملال می‌کنیم یا احساس نشاط.

  ادامه مطلب ...

راهکارهای هشتگانه توجه به نماز

نماز

راهکارهای هشت گانه توجه در نماز از سوی آیت الله وحید خراسانی

آیت الله وحید در پاسخ به سوالی در خصوص توجه در نماز، رعایت امور هشتگانه را توصیه کردند. متن سوال و پاسخ معظم‌له که در پایگاه اطلاع‌رسانی این مرجع تقلید قرار دارد به این شرح است.

سؤال چه کنیم تا در نماز حواسمان پرت نشده و توجّه‌مان به خدای تعالی باشد؟

پاسخ: بعضی از اموری که برای حضور قلب در نماز سفارش شده است عبارتند از:

*اول: وضو را باتوجه و حضور قلب انجام دهد، از امام رضا(علیه‌السلام) روایت شده که وضو موجب طهارت و تزکیه‌ی دل است (وسائل الشیعه 1/367 ابواب وضو باب1 حدیث 9)

*دوم: در عظمت نماز و در روایاتی که درباره‌ی نماز وارد شده تأمّل نماید.

*سوم: مانند کسی نماز بخواند که گویا با نماز وداع می‌کند و دیگر فرصت نماز خواندن را نخواهد یافت (مجالس صدوق و ثواب الاعمال عن ابن‌ ابی‌یعفور قال «قال ابوعبدالله الصادق7 اذا صلّیت صلاة فریضة فصلّها لوقتها صلاة مودّع یخاف ان لا یعود الیها ابدا»)

*چهارم: وقتی روبه قبله می‌نماید سعی کند که دنیا و مافیها و خلق و آنچه به آن مشغولند را فراموش نماید و قلب خود را از آنها تهی نماید.

*پنجم: به معانی نماز توجه نموده و نماز را با تأنّی و آرامش بخواند.

*ششم: اینکه بداند از آن هنگام که وارد نماز می‌شود، تا آن لحظه ای که از نماز خارج می شود، خدای تعالی به او رو کرده و نظر می‌نماید، و ملکی بالای سر او ایستاده و می‌گوید: ای نمازگزار اگر می‌دانستی چه کسی به تو نظر می‌نماید و با چه کسی مناجات می‌کنی هرگز از او رو بر نمی‌گرداندی و ابداً از جای خود بر نمی‌خواستی (کافی عن ابی‌جعفر7 قال: «قال رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) اذا قام العبد المؤمن فی صلاته نظر الله عزوجل الیه (اقبل الله الیه) حتی ینصرف ... و وکّل الله به ملکاً قائماً علی رأسه یقول له ایها المصلی لو تعلم من ینظر الیک و من تناجی ما التفتّ و لازلت من موضعک ابداً» وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب 8 حدیث 5 از کافی)

*هفتم: اینکه بداند که در حال نماز از بالای سرش تا کرانه‌ی آسمان، رحمت خدا براو سایه انداخته و ملائکه الهی از اطراف او تا افق سماء او را در بر گرفته‌اند. (عنه (صلی الله علیه و آله) ... و اظّلته الرحمة من فوق رأسه الی افق السماء و الملائکة تحفّه من حوله الی افق السماء...» وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب 8 حدیث 5 از کافی)

*هشتم: آنچه در نماز مکروه است به جا نیاورید و به آنچه فضیلت نماز را می افزاید اهتمام نمائید مثل انگشتر عقیق به دست نمودن و لباس پاکیزه پوشیدن و خود را خوشبو نمودن و شانه و مسواک زدن.

 

 

ادامه مطلب ...

نجات از جنون عشق مجازی

خدا بود و دیگر هیچ ...

گوهرشاد، همسر شاهرخ میرزا، زنى مؤمن و با تقوا بود که مسجد گوهرشاد که در کنار حرم امام رضا علیه السلام  است، و دارای معمارى ارزشمندى است، به دستور او ساخته شد.

گوهرشاد، در زمانى که مسجد در حال ساخت بود، گاهی سرکشى مى کرد و از معماران، پیشرفت کار را پرس و جو مى نمود. روزى که براى سرکشى ساختمان آمده بود، بادى وزیدن گرفت و گوشه روبندش بلند شد و یکى از کارگران چهره گوهرشاد را دید و با همان یک نگاه سخت دلباخته و شیفته او شد. کارگر از شدت عشق به گوهرشاد، روز به روز ضعیف و نحیف مى شد. سرانجام مریض شد و در بستر بیمارى افتاد، اما او جرأت ابراز این عشق را به کسى نداشت. مادرش روزى به دیدن او رفت و با دیدن وضع رقت بار فرزند به گریه افتاد. کارگر راز خود را با مادرش در میان گذاشت. مادر هم براى رفع این مشکل پیش گوهرشاد رفت و ماجرا را براى او تعریف کرد. گوهرشاد ابتدا از شنیدن ماجرا متاثر و ناراحت شد. اما براى نجات آن جوان به مادرش پاسخ مثبت داد و گفت: ازدواج با پسرت را البته با شرایطى مى پذیرم و آن شرط این است که پسرت چهل شبانه روز تمام در محراب مسجد به نماز و عبادت مشغول شود و ثواب آن را مهریه من قرار دهد. اگر این شرط را کامل به انجام رساند، آنگاه من هم از شوهرم شاهرخ میرزا طلاق مى گیرم و با پسرت ازدواج مى کنم .

مادر به خانه بازگشت و توافق و شرط گوهرشاد را به پسرش گفت .

جوان با خوشحالى از بستر بیمارى بلند شد و گفت: چهل روز که سهل است اگر یک سال هم مى گفت، قبول مى کردم .

جوان خود را آماده کرد و به محراب عبادت رفت. چهل شبانه روز با اخلاص و حضور قلب به عبادت و راز و نیاز پرداخت . تاثیر معنوى نماز در این مدت در قلب و روح جوان راسخ شد و چشمه هاى حکمت و معنویت از قلبش جوشیدن گرفت .

روز آخر، گوهرشاد کسى را فرستاد تا از حال و روز جوان جویا شود آن شخص به جوان گفت: من را گوهرشاد فرستاده است تا ببیند اگر به شرطتت عمل کرده اى، او هم به عهد خود وفا کند .

جوان با بى اعتنایى تمام در پاسخ گفت: برو به خانم بگو من هرگز حاضر نیستم براى رسیدن به وصال او از معشوق و محبوب حقیقى خود دست بردارم !

گوهرشاد که بصیرت دل داشت، جوان عاشق را با تدبیرى هوشمندانه از عشق مجازى به عشق حقیقى هدایت کرد و لذت عبادت و نماز و نیاز با خداى مهربان را به او چشانید. 


 

ادامه مطلب ...