اشاره
دستورات
الهی برای به سعادت و کمال رسانیدن انسانها و در نهایت رسیدن به قرب
خداست. برای نیل به این مقصود خداوند متعال پیامبرانی و به ویژه آخرین
سفیرش، پیامبر اعظم حضرت محمّد مصطفی (ص) را فرستاد تا انسانها را در یک
برنامه تدریجی از انواع آلودگیها، خرافات، کجرویها، و زنگارهای شرک که
همچون غُل و زنجیر بر پیکرشان سنگینی میکرد رهایی بخشند. از جمله این
دستورات، فریضه مقدس «
نماز» است که ستون دین است و با پذیرفته شدن آن
سایر اعمال نیز پذیرفته میشود. و اگر مورد پذیرش قرار نگیرد، سایر اعمال
نیز بینتیجه و مردود است. نماز در حقیقت به منزله آرم اسلام است و به سایر
کارهای ما، در زندگی ارزش و اعتبار میبخشد. یقیناً یکی از دغدغههای
استادان معارف اسلامى، دعوت و جذب دانشجویانی است که احیاناً اهمیت کمتری
به نماز میدهند.
(۱) ترسیم جذابیتهای نماز
هنگامی
که انسان از زیبائیها و جذابیتهای عبادات به ویژه نماز که ستون دین است،
آگاه شود، پایبندی و توجه به آن فزونی مییابد و میکوشد به نحو احسن آن
را به جا آورد. برای روشنتر شدن این موضوع ذکر
برخی از بیانات نورانی
حضرات معصومین علیهمالسلام ضرورت دارد. پیامبر اسلام (ص) در این خصوص
میفرماید: «نماز به نهری تشبیه شده که انسان روزی پنج بار در آن شستشو
میکند و دیگر چرکی باقی
نمیماند»[۱] و یا فرمود: نور و روشنی چشم من
در نماز است.[۲] و نیز فرمود: نماز، به منزله پرچم و آرم و نشانه مکتب
اسلام است.[۳] امام علی (ع) در این باره فرمود: «مردم نماز را بر عهده
گیرید و آن را حفظ
کنید، زیاد نماز بخوانید، و با نماز خود را به خدا
نزدیک کنید... همانا نماز، گناهان را چونان برگهای پائیزی فرو میریزد و
غُل و زنجیرگناهان را از گردنها میگشاید...»[۴] از امام حسن مجتبی(ع)
سؤال شد: چرا
بهترین لباسها را به هنگام نماز میپوشید؟ فرمود: خدای
بزرگ زیباست و زیبایی را دوست دارد. پس من برای پروردگارم خود را آراسته
میکنم؛ زیرا خداوندمیفرماید: نزد هر مسجدی خود را آراسته کنید. به همین
دلیل
دوست دارم بهترین لباسهایم را بپوشم.[۵] امام سجاد(علیهالسلام) فرمود:
«و به هنگام نماز، مقام واصلان به منازل والای آن و حافظان ارکانش را بر ما
ارزانیدار، آنان که نماز را در اوقات مخصوصش بنا بر
سنّت بنده و
پیامبرت که درود تو بر او و آلش باد در رکوع و سجود و همه فضیلتهایش با
کاملترین و تمامترین طهارت، و روشنترین و رساترین خشوع، به جای
میآورند»[۶] امام صادق(علیهالسلام) فرمود: «هر
که این نمازهای
پنجگانه واجب را بر پا دارد و بر وقتهایش مواظبت نماید، خداوند را در روز
رستاخیز در حالی دیدار کند که او را از جانب خداوند پیمانی باشد و خدا او
را به سبب آن پیمان به بهشت در آورد و هر که
در وقتهایش نماز را بر پا ندارد، پس او را چنان باشد که اگر خدا خواهد او را ببخشاید و چون خواهد او را عذاب کند»[۷]
با
توجه به این بیانات و سایر احادیثی که در خصوص جاذبههای نماز از سوی
حضرات معصومین علیهم السلام ایراد شد. نسیم فرحبخشی در وجود ما وزیدن
گرفته و شوق و رغبتمان را نسبت به اقامه نماز که فریضه
الهی است، مضاعف مینماید.
(۲). پاداش رفت و آمد به مسجد و بیان فضیلت نماز جماعت
هنگامی
که پیامبر عظیمالشأن اسلام به مدینه هجرت کردند، نخستین اقدام ایشان
تأسیس مسجد بود، تا گذشته از اینکه در خدمت عبودیت و بندگی خدا قرار
میگیرد، به عنوان یک محل تعلیم و تربیت از یک سو و
همچنین کانون
سیاسی و قضایی از سوی دیگر در آید. ساختن مسجد باعث ایجاد وحدت و یکپارچگی و
انسجام بیشتر در میان جامعه اسلامی گردید، به طوری که مسلمین برای اقامه
نمازهای پنجگانه در مسجد حضور
پیدا میکردند و باعث اخوت و برادری و
نزدیک شدن قلوب آنها به یکدیگر میگردید و میتوانستند ضمن به جا آوردن
فریضه مقدس نماز معارف و احکام اسلامی را از زبان پیامبرگرامی اسلامی
بشنوند و عمل
نمایند[۸]
مساجد به عنوان یک مکان مقدس از صدر اسلام
تا کنون برای مسلمین نقش مهمّی چه در حوزه عبودیت و چه در حوزههای مختلف
دیگر ایفا نموده، پیشوایان ما اجر و پاداش زیادی برای کسانی که قدم به آن
مینهادند، بیان فرمودند که به پارهای از آنها اشاره مینماییم.
امام
علی (ع) بارها میفرمود: هر که به مسجد رفت و آمد کند، یکی از این هشت چیز
را به دست آورد: برادری که در راه خدا از او بهرهمند گردد، دانشی
برگزیده، نشانهای استوار، رحمتی مورد انتظار، سخنی که او
را از تباهی
باز دارد، سخنی که بشنود و او را بر راه هدایت رهنمون شود و یا گناهی را به
سبب بیم یا آزرم ترک کند.[۹] امام صادق از پدرانش علیهمالسلام روایت
نموده که پیامبر خدا (ص) فرمود: هر که قرآن
گفتارش و مسجد خانهاش
باشد، خداوند خانهای برای او در بهشت بنا نهد.[۱۰] و نیز فرمود: هر که
پیاده سوی مسجدها رود، پای خویش را بر هیچ خشک و تری ننهد، جز آنکه این
زمین تا زمین هفتم برای او خدا را
تسبیح گویند و به پاکی یاد کنند.[۱۱]
به
نظر میرسد یکی از اهداف نبی مکرم اسلام (ص) در توجه دادن به مساجد این
بود که به مردم تفهیم نمایند که علم و ایمان با یکدیگر توأم است، یعنی هر
کجا مسجدی بنا شد آنجا کانون تعلیم و تربیت و علم و دانش
نیز
میباشد.[۱۲] در خصوص پاداش نماز جماعت امام صادق علیه السلام فرمود: به
راستی ، نماز جماعت بیست و سه درجه بر نماز فُرادی برتری دارد و بیست و پنج
نماز به شمار آید.[۱۳] از رسول خدا (ص) نقل
شده که فرمود: نماز کسی که
صدای اذان را بشنود و بیدلیل ، در نماز جماعت مسلمانان شرکت نکند، ارزشی
ندارد.[۱۴] اگر نفرات شرکت کننده در نماز جماعت از ده نفر گذشت، حساب آن را
جز خدا کسی نمیداند.[۱۵]
نخستین نماز جماعتی که در صدر اسلام برگزار
شد، به امامت پیامبر عظیم الشأن بود. یعقوبی در این خصوص مینویسد: «نخستین
نمازی که بر او واجب گشت، نماز ظهر بود، جبرئیل آمد و وضو گرفتن را به او
نشان داد و چنانکه جبرئیل وضو گرفت، رسول خدا هم وضو گرفت، سپس نماز خواند
تا به او نشان دهد که چگونه نماز بخواند، سپس رسول خدا (ص) نماز خواند. بر
روایت بعضی نخستین نمازی که رسولالله(ص) خواند،
«صلوه وسطی» یعنی نماز
ظهر بود. سپس خدیجه دختر خویلد رسید و رسول خدا (ص) او را خبر داد، پس وضو
گرفت و نماز خواند، سپس علی بن ابیطالب رسول خدا (ص) را دید و هر چه را
دید انجام میدهد، انجام داد.»[۱۶]
اگر شریعت مبین اسلام امروز به دست
ما رسیده، مرهون زحمات پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام و
بسیاری از کسانی است که در این راه شکنجه و یا حتی جان خود را در راه
اعتلای آن دادند. چنانکه در تاریخ آمده، روزی پیامبر (ص) به همراه مسلمانان
مشغول نماز جماعت بودند که یکی از مشرکان، غلام خود را امر کرد تا شکنبه و
سرگین شتر را بردارد و بر میان دو شانه رسول خدا (ص) که در سجده بود،
افکند.[۱۷] و به این صورت موجبات آزار رسول الله (ص) را فراهم نمودند. هر
چند این حادثه با جوانمردی عموی پیامبر (ص) ابوطالب، پاسخ دندانشکنی به
مشرکان داده شد امّا دلالت بر استقامت پیامبر (ص) از یک سو و ایستادگی و
حمایت مسلمانان از ایشان از دومسو دارد. شایان ذکر است هنگامی که
دانشجویان و جوانان برومند ما از این مصادیق تاریخی مطلع باشند با علاقمندی
بیشتر به سمت نماز جماعت سوق پیدا میکنند.(۳). ارائه و ترسیم ارزش عبادت
در جوانىاز جمله عوامل سوق دهنده دانشجویان و جوانان به نماز جماعت، بیان
ارزش عبادات آنان در دوره جوانى، که در حقیقت همانند یک دُر گرانبها در
اختیار آنان نهاده شده، میباشد. پر واضح است هنگامی که انسان از جایگاه و
منزلت خود در نزد حضرت حقّ مطلع باشد، عمر گرانمایهاش را در همان راهی که
محبوبش میپسندد، صرف مینماید و به هیچ وجه حاضر نیست ارزش وجود خود را با
گناه تیره و تار سازد. در اینجا بیان احادیثی از سوی نبی مکرم اسلام (ص)
ضرورت مییابد. رسول خدا (ص) فرمود: «خداوند جوانی را که در اطاعت خدا،
جوانی خود را سپری کند دوست دارد»[۱۸] و نیز فرمود: «خدای تعالی در برابر
فرشتگان به جوانی که عبادت میکند، مباهات مینماید و میفرماید: به بنده
من بنگرید که به خاطر من تمایلات شهوانیاش را رها ساخته است.»[۱۹] و باز
فرمود: «برتری جوان عابدی که در کمی سنش بندگی ورزد، بر پیری که پس از
سالمندی رو به بندگی آرد، همچون برتری پیامبران بر دیگر مردم است.»[۲۰]
(۴). ارائه الگوهای موفق نمازگزار به دانشجویان و جوانان
یکی
از ویژگیهای عمده در انسان به ویژه در دوران نوجوانی و جوانى، حسن
الگوپذیری است. انسانها در صددند شخصیتهایی که از نظر مادی و به ویژه
معنوی به کمال رسیدهاند را اسوه خود قرار دهند. الگوها و نمونههای اخلاقی
و چهرههای موفق نمازگزار، همیشه نیروی محرکه جامعه بودهاند و آنها را به
سمت اهداف متعالی که همان قرب به خداوند است سوق دادهاند.
در این مورد
ذکر برخی از نمونهها ضروری است. در جنگ صفین تیری به پای مبارک
امیرمؤمنان اصابت کرد و نوک تیر در پای حضرت باقی ماند. جرّاحان آن روز
نتوانستند آن را خارج سازند و وقتی حضرت به سجده رفتند آن را بیرون آوردند،
بعد از نماز حضرت قسم یاد نمود که چیزی حس نکرد.[۲۱] حال ممکن است که این
سؤال در ذهن متبادر شود که چگونه ممکن است کسی چنین دردی را حس نکند؟ آرى!
مراحل کمال انسان اولاً تسلط بر اعضا و جوارح است یعنی اینکه انسان بر
چشم، گوش، زبان و... مسلّط باشد.
ثانیاً: تسلط برخواستههای درون است از
شهوت، غضب، حبّ مال، ریاستطلبی و... ثالثاً: تسلط بر أوهام و خیالات و
افکار است که در نماز اسیر آنها نباشد. رابعاً: فراموش کردن خویشتن و جذب
جلوات حضرت حق شدن است.[۲۲]
جهادهای پیامبر (ص) و نبردهای علی
علیهالسلام و نهضت حسینى، همه برای «اقامه نماز» و ایجاد و تقویت رابطه
بندگی میان خالق و مخلوق است. در نهضت عاشورا، نماز جایگاه مهمی دارد. پیش
از شب عاشورا که سپاه عمر سعد به طرف خیمهگاه امام میتازند، حضرت برادرش
عباس را میفرستد تا با آنان گفتگو کند و شب را مهلت بخواهد تا به نماز و
عبادت بگذرانند. در همان وقت نیز حبیب بن مظاهر به سپاه دشمن خطاب کرد که
چرا با گروهی میجنگید که سحر خیزان و شب زنده داران و اهل عبادتند؟[۲۳]
به
گفته مورخان همه یاران امام شب را به نماز مشغول بودند. ظهر عاشورا نیز،
ابوثمامه صائدى، وقت نماز را به یاد حضرت آورد. حضرت نیز او را دعا کرد که:
خداوند تو را از نمازگزاران ذاکر قرار دهد. آنگاه به اتفاق جماعتی به نماز
ایستادند و نماز خوف خواندند.
سعید بن عبدالله نیز از یاران او بود که
هنگام نماز، جلوی امام ایستاد و بدن خویش را سپر تیرهای بلا ساخت و با
پایان یافتن نماز امام، او بر زمین افتاد و شهید نماز گشت.[۲۴] امام زین
العابدین را که اهل سجده بود و آثار آن بر پیشانیش ظاهر بود «ذی الثفنات»
میگفتند.[۲۵] افراد زیادی در طول تاریخ به پیشوایان معصوم علیهم السلام که
سیاستمدار و رهبر بندگان و ارکان و استوانههای بلادند و اگر نبودند زمین
اهلش را به کام خود فرو میبرد»[۲۶] اقتدا کرده و سجدههای طولانی داشتند،
از جمله: فضل بن شاذان گوید: داخل عراق شدم، شخصی را دیدم که دوستش را مورد
سرزنش قرار داده و به او میگوید: تو مردی عائله مندی و ناچار میبایست
برای آنها کسبی داشته باشى، من میترسم که سجده طولانی تو، به چشمانت آسیب
برساند. چون سخن بر این منوال بسیار راند، دوستش در پاسخ گفت: سخن بسیار
گفتى، وای بر تو، اگر چشم کسی به جهت سجده از دست میرفت ، باید چشم ابن
ابی عمیر از دست برود، چه میگویی درباره مردی که بعد از نماز صبح به سجده
شکر رفت و تا هنگام ظهر سر برنداشت؟ البته هرگز نباید از آنچه در این باره
ذکر شد یا میشود، شگفت زده شد، زیرا عاشق از مناجات با معشوق لذّت میبرد و
نزدیکترین حال وصل همان سجده است، سجدهای که تجلی گاه فروتنی و مستلزم
ترقی و رسیدن به محبوب واقعی است.[۲۷] نسل حاضر ما از امام خمینی (ره)
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، نیز در خصوص پایبندی به نماز تا پایان عمر
شریفش درس میآموزد و آن را الگوی خود قرار میدهد. یکی از نزدیکان امام
گوید: امام خمینی در یکی از روزهای آخر عمر خود میخواست بخوابد، به من
گفت: اگر خوابیدم، اول وقت نماز بیدارم کن. گفتم: چشم. اول وقت نماز شد و
امام خوابیده بود و حیفم آمد که او را صدا بزنم، زیرا عمل جراحی کرده و سرم
به دست او بود، گفتم ایشان را صدا نمیزنم، چند دقیقهای از اذان گذشت که
امام چشمهای خود را باز کرد و گفت: وقت نماز شده است؟ گفتم: بله... فرمود:
چرا صدایم نزدى؟ گفتم: ده دقیقه بیشتر نگذشته است. فرمود: مگر به شما نگفتم
(مرا صدا بزنید؟) سپس فرزندش را صدا زد که: احمد بیا! و فرمود: ناراحتم،
از اول عمرم تا به حال نمازم را اول وقت خواندهام، چرا الآن که پایم لب
گور است ده دقیقه به تأخیر افتاد؟[۲۸] جوانان و دانشجویان ما که خاطره
جانفشانیها و عبادات و نمازها و توسلات رزمندگان اسلام و شهیدان جنگ
تحمیلی عراق علیه ایران را یا شنیده، یا دیده و یا مطالعه نموده و یا
مطالعه خواهند نمود، میتوانند آن نمونهها را به عنوان الگوهای موفق
نمازگزار برای خود قرار داده و اسباب سعادتمندی خود را مهیا نمایند.
در قرآن و تبیین و تفهیم آن به دانشجویان [آثار نماز]
هنگامی
که انسان از دستورات الهی مطلع باشد و بداند که فرامین حضرت حق چیست و یا
به عبارتی ملاکهای سعادتمندی و رستگاری و شایستگی یافتن در محضر حق تعالی
کدام است و در صدد تفهیم دستورات خداوند باشد، مطمئناً پایبند به آن
دستورات نیز میشود. یکی از فرامین مهمّ پروردگار متعال، امر به نماز است.
اگر بتوانیم آیات نوربخش الهی را برای جوانان و دانشجویان به زبان ساده و
رسا تفسیر نمائیم، قطعاً
موجبات علاقمندی به آن دستورات و فرامین را در
ضمیر وجودی آنها فراهم نمودهایم. زیرا دستورات حضرت حق بر اساس فطرت
خداجویی در نهاد انسانها قرار داده شد و فقط باید آن را شکوفا نماییم. در
این صورت است که موفقیت ما نسبت به جذب دانشجویان به نماز بیشتر میشود و
این یکی از راهکارهای اساسی است. در این باب توجه به برخی از آیات قرآن
ضروری است. از جمله: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ و الإِنسَ الّا
لِیَعْبُدُونِ؛[۲۹] خداوند میفرماید: من جنّ و انس را نیافریدم جز برای
اینکه عبادتم کنند.» (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند).
هدف
از آفرینش جن و انس آن است که آنان را در معرض پاداش نیک قرار دهیم و این
به دست نمیآید مگر به وسیله انجام عبادت.[۳۰] پاداش کمالی است برای فعل
خدا، نه برای فاعل فعل که خود خداست. پس عبادت
غرض از خلقت انسان است و کمالی است که نصیب انسان میشود. پس هم عبادت غرض است و هم توابع عبادت که رحمت و مغفرت و غیره باشد.[۳۱]
خداوند در خصوص نماز میفرماید: «وَ اسْتَعِینوا بِالصَّبْرِ و الصَّلوه[۳۲]...؛ از صبر و نماز یاری جویید»
کلمه
استعانت به معنای طلب کمک است، و این در وقتی صورت میگیرد که نیروی انسان
به تنهائی نتواند مسألهای مهمّ و یا حادثهای را که پیش آمده بر وفق
مصلحت خود بر طرف سازد، و اینکه فرموده: از صبر و نماز برای مهمات و حوادث
خود کمک بگیرید، برای این است که در حقیقت یاوری به جز خدای سبحان نیست، در
مهمات یاور انسان مقاومت و خویشتن داری آدمی است، به اینکه استقامت به خرج
داده، ارتباط خود را با خدا وصل نموده، از صمیم دل متوجه او شود و به سوی
او روی آورد، و این همان صبر و نماز است و این دو بهترین وسیله برای پیروزی
است. چون صبر هر بلا و یا حادثه عظیمی را کوچک و ناچیز میکند، و نماز که
اقبال به خدا و التجا به او است، روح ایمان را زنده میسازد.، و به آدمی
میفهماند که به جایی تکیه دارد که انهدام پذیر نیست، و به سببی دست زده که
که پاره شدنی نیست.[۳۳]
و باز حضرت حق فرمود: «یا اَیُّها الَْذینَ
ءَامنُوا استعینُواْ بالصَّبرِ وَ الصَّلَوهِ اِنَّ اللهَ مَعَ
الصَّابِرینَ[۳۴]؛ ای افرادی که ایمان آوردهاید! از صبر (استقامت) و نماز
کمک بگیرید! (زیرا) خداوند با صابران است.»
این آیه از یک سو ارجمندی و
ارزش ایمان و مؤمن را نزد خداوند بیان میدارد و از سوی دیگر بیانگر لزوم
استعانت مؤمنان از صبر و نماز است و از سوی سوم میگوید نماز و صبر، یاور
مومنان است و از سوی چهارم بیان میدارد که خداوند با صبرپیشگان است و از
سوی دیگر ارزش و اهمیت صبر و نماز و جایگاه بلند صبرپیشگان را در بر
دارد.[۳۵] این آیه دارای این پیام و نکات است ۱. اگرچه خداوند با هر کس و
در هرجائی حضور دارد لکن همراهی خدا با صابران معنای خاصی دارد و آن لطف به
محبت و یاری رسانی خداوند به صابران است. ۲. نماز اهرم است بار نیست.[۳۶]
و نیز فرمود: «.... فَاعبُدْهُ وَ اصطَبِرْ لِعِبادتِه[۳۷]؛ خدا را بپرست، و درباره عبادت او صبور و شکیبا باش»
البته
عبادت زحمت و مرارت دارد و بر خلاف هوای نفس است، باید انسان دشمنهای خود
که دنیا و هوای نفس و شیطان هستند را دور کند و کنار بگذارد و خود را برای
بندگی و اطاعت و فرمانبرداری پروردگار خود مهیا نماید.[۳۸]
سپس خداوند
متعال به فلسفه بزرگ نماز پرداخته میگوید: (ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و
المنکر)[۳۹] نماز انسان را از زشتیها و منکرات باز میدارد» طبیعت نماز از
آنجا که انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدأ و
معاد میاندازد.
دارای اثر بازدارندگی از فحشاء و منکر است. منتها هر
نمازی به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است، نهی از
فحشا و منکر میکند، گاه نهی کلّی و جامع و گاه نهی جزئی و محدود. ممکن
نیست کسی نماز بخواند و هیچگونه اثری نداشته باشد. هر چند نمازش صوری باشد
و هر چند آلوده گناه باشد، البته این گونه نماز تأثیرش کم است، این گونه
افراد! اگر همان نماز را نمیخواندند از این هم آلودهتر بودند.
نهی از فحشا و منکر سلسله مراتب و درجات زیادی دارد و هر نمازی به نسبت رعایت شرایط دارای بعضی از این درجات است.[۴۰]
نماز،
مهمترین توصیه انبیای الهی و بزرگان حکمت بوده، به نحوی که حضرت لقمان به
فرزندش فرمود: یا بُنَیَّ اَقِمِ الصَّلوه.[۴۱] «پسرم ! نماز را بر پادار»
در جای دیگر خداوند میفرماید: «... فَاعْبُدْنی و أَقِمِ الصَّلوهَ
لِذِکْرى[۴۲]؛ مرا بپرست و نماز را برای یاد من بپادار»
سوتیترها:
هنگامی
که انسان از جایگاه و منزلت خود در نزد حضرت حقّ مطلع باشد، عمر
گرانمایهاش را در همان راهی که محبوبش میپسندد، صرف مینماید و به هیچ
وجه حاضر نیست ارزش وجود خود را با گناه تیره و تار سازد. رسول خدا (ص)
فرمود: «خدای تعالی در برابر فرشتگان به جوانی که عبادت میکند، مباهات
مینماید و میفرماید: به بنده من بنگرید که به خاطر من تمایلات شهوانیاش
را رها ساخته است.»
کلمه استعانت به معنای طلب کمک است، و این در وقتی
صورت میگیرد که نیروی انسان به تنهائی نتواند مسألهای مهمّ و یا حادثهای
را که پیش آمده بر وفق مصلحت خود بر طرف سازد، و اینکه فرموده: از صبر و
نماز برای مهمات و حوادث خود کمک بگیرید، برای این است که در حقیقت یاوری
به جز خدای سبحان نیست.
ادامه دارد
معارف :: اسفند ۱۳۸۷ - شماره ۶۴
پینوشتها:
*. مربی و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینی شهر.
[۱]. حر عاملى، وسائل الشیعه، ج ۳ ، ص ۷، نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹، ص ۳۰۷.
[۲]. مجلسى، بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۷۷.
[۳]. متقی هندى، کنزالعمّال فی السنن و الافعال، ج ۷ ص ۲۷۹.
[۴]. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹، ص ۳۰۷.
[۵]. دشتى، مجموعه نهجالحیاه (فرهنگ سخنان امام حسن (ع) ) ،ص ۵۴۷ ، ۵۴۸.
[۶]. صحیفه کامله سجادیه، دعای ۴۴ ، ص ۲۸۷.
[۷]. شیخ صدوق ، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص ۷۹.
[۸]. بنگرید به مقاله نگارنده (سید حسین حرّ) در مجله آینه پژوهش شماره ۸۷، ص ۹.
[۹]. شیخ صدوق ، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص ۷۵.
[۱۰]. همان، ص ۷۵.
[۱۱]. همان.
[۱۲]. بنگرید به مقاله نگارنده (سید حسین حرّ) در مجله آینه پژوهش شماره ۸۷ ص ۹.
[۱۳]. شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص ۹۹.
[۱۴]. قرائتى، پرتوی از اسرار نماز، ص ۲۰۸.
[۱۵]. همان، ص ۲۰۹.
[۱۶]. یعقوبى، تاریخ یعقوبى، ج ۱ ص ۳۷۸.
[۱۷]. همان، ص ۳۸۰.
[۱۸]. نهج الفصاحه، حدیث شماره ۱۹۲۱، ص ۳۶۲.
[۱۹]. همان، حدیث شماره ۱۹۲۹، ص ۳۶۳.
[۲۰]. جامع الصغیر، ج ۲، ص ۲۱۳، حدیث ۵۸۵۶.
[۲۱]. وحیدى، احکام و روح نماز، ص ۱۸۶.
[۲۲]. همان، ص ۱۸۶.
[۲۳]. محدثى، فرهنگ عاشورا، ص ۴۵۲ ، ۴۵۱.
[۲۴]. همان، ص ۴۵۲.
[۲۵]. جعفریان، حیات سیاسی و فکری امامان شیعه، ص ۲۶۲.
[۲۶].
شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا (ع) ج۱، باب ۲۸، ص ۵۵۷ [ سلیمان بن جعفر جعفری
گوید: از امام رضا علیهالسلام سؤال کردم: آیا زمین بدون حجت باقی خواهد
ماند؟ فرمود: اگر زمین ولو به مدت یک چشم
به هم زدن، از حجت خالی باشد، اهل خود را فرو خواهد برد. همان، ص ۵۵۸].
[۲۷]. آیه ا... جوادی آملى، رازهای نماز، ص ۱۷۶، ۱۷۷.
[۲۸]. اکبرى، سیمای امام خمینی ، ص ۴۷، ۴۸.
[۲۹]. ذاریات/ ۵۶.
[۳۰]. طبرى، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج ۲۳، ص ۳۳۱.
[۳۱]. علامه طباطبایى، ترجمه تفسیرالمیزان، ج ۸، ص ۵۷۹.
[۳۲]. بقره / ۴۵.
[۳۳]. ترجمه تفسیرالمیزان، ج ۱، ص ۲۲۸.
[۳۴]. بقره / ۱۵۳.
[۳۵]. هاشمی رفسنجانى، تفسیر راهنما، ج ۱، صفحه ۳۹۲.
[۳۶]. قرائتى، تفسیر نور، ج ۱، ص ۳۰۶.
[۳۷]. مریم / ۶۵.
[۳۸]. آیتا... طیب، تفسیر طیب البیان، ج ۸، صفحه ۴۶۵.
[۳۹]. عنکبوت / ۴۵.
[۴۰]. جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، ج ۱۶، ص ۲۸۴، ۲۸۵.
[۴۱]. لقمان / ۱۷.
[۴۲]. طه / ۱۴.