یکی از دوستان شهید مطهری درباره ایشان
میگوید: از ویژگیهای آن مرحوم، تقیّد و علاقه مفرط ایشان بود به ذکر و دعا
و شب بیداری. به یاد دارم که در همان اوایل آشنایی ما با یکدیگر او به
نماز شب مقید بود و مرا نیز بدان امر میکرد و من به بهانه اینکه آب حوض
مدرسه شور و کثیف و برای چشمانم مضرّ است از آن شانه خالی میکردم تا اینکه
شبی در خواب، دیدم که در خواب هستم و مردی مرا بیدار کرد و گفت: من «عثمان
بن حنیف» نماینده حضرت امیرالمومنین، علی (ع) میباشم. آن حضرت به تو
دستور دادهاند بپاخیز و نماز شب بپادار و این نامه را نیز آن حضرت برای تو
فرستادهاند.
در آن نامه با آن حجم کوچکی که داشت با خط سبز روشن نوشته
شده بود «هذه براءة لک من النّار» این برای تو وسیله رهایی از آتش دوزخ
است - من در عالم خواب با توجه به فاصله زمانی دوران حضرت علی (ع) با زمان
ما متحیّر نشسته بودم که در همان حالت تحیّر، مرحوم آیت الله مطهری مرا از
خواب بیدار کرد و در حالی که ظرف آبی در دست داشت گفت: این آب را از
رودخانه تهیه کردهام برخیز و نماز شب بخوان و بهانه مجوی.
یکی از رموز
موفقیت شهید مطهری جنبههای عرفانی و اخلاقی ایشان است که به تعبیر رهبر
انقلاب فصل بسیار شورانگیزی از زندگی شهید مطهری است. آن بزرگوار اهل تهجد و
مناجات، تلاوت و انس با قرآن و توجهات عرفانی بود. التزام ایشان به نوافل و
شب زنده داری آنچنان بود که حتی در ایام تحصن علماء و روحانیون در دانشگاه
تهران که به عنوان اعتراض به نظام ستمشاهی صورت پذیرفت، نماز شب ایشان ترک
نشد و در خلوت شب در گوشه ای از فضای دانشگاه تهران تهجد شبانه خویش را
انجام دادند. در همین رابطه فرزند استاد شهید مطهری میگوید: در آن شبی که
ایشان به شهادت رسیدند، پس از آنکه ما از محل ترور و بیمارستان با هزار
حسرت و اندوه به منزل بازگشتیم ساعت دو بعد از نیمه شب بود که زنگ ساعت
ایشان به صدا درآمد. معلوم شد که استاد برای اقامه نماز شب قبلا ساعت را
کوک کرده بودند.
حضرت آیت الله خامنهای رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی ایران چنین میفرماید:
«مرحوم
مطّهری یک مرد اهل عبادت و اهل تسویه و تزکیّه اخلاق و روح بود. من فراموش
نمیکنم. ایشان وقتی به مشهد میآمد خیلی از اوقات به منزل ما وارد میشد
گاهی ورودشان در منزل خویشاوندان همسرشان بود.
هر شبی که ما با مرحوم
مطهّری بودیم، این مرد نیمه شب، تهجّد با آه و ناله داشت. یعنی نماز شب
میخواند و گریه میکرد به طوریکه صدای گریه و مناجات او افراد را از خواب
بیدار میکرد. یک شب ایشان منزل ما بودند. نصب شب از صدای گریه ایشان
خانواده ما از خواب پریده بودند. البتّه اول ملتفت نشده بودند صدای کیست،
امّا بعد فهمیدند که صدای آقای مطهرّی است.
بله ایشان نصب شب نماز شب میخواند همراه با گریه، با صدایی که از اطاق میشد، آن را شنید».
یکی
از خصوصیّات استاد مطهّری عنایت زیاد به تهجّد و شب زندهداری بود و از
دوران طلبگی تا آخر عمر، بدان پایبند بودند. یکی از دوستانش درباره ایشان
میگوید:
از زبان استاد شهید مرتضی مطهّری نقل شده که:
«ما یک سلسله
لذّتهای معنوی داریم که معنویّت ما را بالا میبرد. برای کسی که اهل نماز
شب باشد، جزو صادقین و صابرین و مستغفرین باشد، نماز شب لذّت و بهجت دارد.
لهذا کسانی که چنین توفیقاتی داشتهاند و ما چنین اشخاصی را دیدهایم، به
لذّتهای مادّی که ما دل بستهایم هیچ اعتنا ندارند. چه مانعی دارد که من
ذکر خیری از پدر بزرگوار خود بکنم.
از وقتی که یادم میآید (حدّاقل از
چهل سال پیش) من میدیدم که این مرد شریف هیچ وقت نمیگذاشت و نمیگذارد که
وقت خوابش از سه ساعت از شب گذشته تأخیر بیفتد.
شام را سر شب میخورد و
سه ساعت از شب گذشته میخوابید و حدّاقل دو ساعت به طلوع صبح مانده و شبهای
جمعه از سه ساعت به طلوع صبح مانده بیدار میشود و حدّاقل دو ساعت به طلوع
صبح مانده بیدار میشود و حدّاقل قرآنی که تلاوت میکند یک جزء است. و با
چه فراغت و آرامشی نماز شب میخواند.
حالا تقریباً صد سال از عمرش
میگذرد و هیچ وقت من نمیبینم که یک خواب نا آرامی داشته باشد، و همان
لذّت معنویست که این چنین نگهش داشته، یک شب نیست که پدر و مادرش را دعا
نکند. یک نامادری داشته که به او خیلی ارادتمند است و میگوید: خیلی به من
محبّت کرده است. شبی نیست که او را دعا نکند. یک شب نیست که تمام
خویشاوندان و ذی حقّان و بستگان دور و نزدیکش را یاد نکند. اینها دل را
زنده میکند.
آدمی اگر بخواهد از چنین لذّتی بهرهمند شود، ناچار از لذّتهای مادّی تخفیف میدهد تا به آن لذّت عمیق الهی برسد».
منبع:http://namazeshab.blogfa.com/post-66.aspx