عظمت پروردگار انسان را به رکوع و کرنش وامیدارد و خدایی او، بنده را به تواضع.
رکوع، خم شدن در برابر عظمت او و اظهار بندگی و طاعت اوست .
تا حدّی خم میشویم تا دستها به زانو برسد. گردن را میکشیم، یعنی آمادهایم که سر
در راهت بدهیم.
خم میشویم، یعنی کبریایی تو ما را به تعظیم وامیدارد و در برابر عظمت و یگانگی تو،
الفِ قامتمان دال میشود و سرو قامتمان میشکند.
رکوع، ادبِ عابد است و سجود قرب او. کسانی به خدا نزدیکتر میشوند که در اظهار ادب
کوتاهی نکرده باشند. (99)
علی علیه السلام، آن قدر رکوع طولانی داشت که عرق از ساق پایش جاری و زیر قدم
مبارکش تر میشد. (100)
امام صادق علیه السلام بیش از سی مرتبه، در رکوع و سجود، ذکر خدا را تکرار میکرد.
رکوع، از رکنهای نماز است. اگر به عمد یا اشتباه فراموش شود، نماز باطل است. در هر
رکعت یک رکوع واجب است، مگر در نماز آیات که در هر رکعت پنج رکوع دارد. و نماز میّت
که بیرکوع است.
رکوع، ترکیبی است از فعل و ذکر. حرکت و عملش، نشان فروتنی و تواضع و خضوع است و
ذکرش، تسبیح خدای متعال. «سُبْحانَ رَبَّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ»
گروهی از فرشتگان همواره در رکوعاند. (101) انسان راکع، هماهنگ وهمراه با فرشتگان
میشود، همسویی و همسانی بندهای زمینی با فرشتگان آسمانی. و چه افتخاری بالاتر از
این؟!