دانلود کتاب از ژرفای نماز از آیت الله خامنه ای / حجم : 164 کیلوبایت / PDF
40 داستان درباره نماز و نمازگزاران / نویسنده : یدالله بهتاشی / حجم : 349 کیلوبایت / PDF
آشنایی با نماز / نویسنده : حجت الاسلام قرائتی / حجم : 174 کیلوبایت / PDF
از ژرفای نماز / نویسنده : حجت الاسلام قرائتی / حجم : 163 کیلوبایت / PDF
تفسیر نماز / نویسنده : حجت الاسلام قرائتی / حجم : 530 کیلوبایت / PDF
راز نماز / نویسنده : حجت الاسلام قرائتی / حجم : 301 کیلوبایت / PDF
114 نکته درباره نماز / نویسنده : حجت الاسلام قرائتی / حجم : 270 کیلوبایت / PDF
پرتویی از اسرار نماز / نویسنده : حجت الاسلام قرائتی / حجم : 769 کیلوبایت / PDF
نماز خوبان / حکایات و داستانهایى از دانشمندان و فرزانگان / حجم : 100 کیلوبایت / HTML
نماز راز دوست/ نویسنده : على رستمى / حجم : 172 کیلوبایت / HTML
اسرار معنوی نماز / گزیدهاى از کتاب آداب الصلوة امام خمینى و اسرار الصلوة ملکى تبریزى قدس سرهما / حجم : 75 کیلوبایت / HTML
دانلود کتاب از ژرفای نماز از آیت الله خامنه ای / حجم : 164 کیلوبایت / PDF
40 داستان درباره نماز و نمازگزاران / نویسنده : یدالله بهتاشی / حجم : 349 کیلوبایت / PDF
آشنایی با نماز / نویسنده : حجت الاسلام قرائتی / حجم : 174 کیلوبایت / PDF
از ژرفای نماز / نویسنده : حجت الاسلام قرائتی / حجم : 163 کیلوبایت / PDF
تفسیر نماز / نویسنده : حجت الاسلام قرائتی / حجم : 530 کیلوبایت / PDF
راز نماز / نویسنده : حجت الاسلام قرائتی / حجم : 301 کیلوبایت / PDF
114 نکته درباره نماز / نویسنده : حجت الاسلام قرائتی / حجم : 270 کیلوبایت / PDF
پرتویی از اسرار نماز / نویسنده : حجت الاسلام قرائتی / حجم : 769 کیلوبایت / PDF
نماز خوبان / حکایات و داستانهایى از دانشمندان و فرزانگان / حجم : 100 کیلوبایت / HTML
نماز راز دوست/ نویسنده : على رستمى / حجم : 172 کیلوبایت / HTML
اسرار معنوی نماز / گزیدهاى از کتاب آداب الصلوة امام خمینى و اسرار الصلوة ملکى تبریزى قدس سرهما / حجم : 75 کیلوبایت / HTML
از زبان نزدیکان ایشان نقل شده است که ایشان هیچ گاه نماز شب خود را ترک نکرد، حتّی در هواپیما. حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ هنگامی که بر روی تخت بیمارستان بودند، به یکی از یاران خویش سفارش میکند که هنگام نماز و اذان او را بیدار کند، هنگامی که او از خواب برمیخیزد و میبیند که او را بیدار نکردهاند، با ناراحتی میفرمایند: من هیچ گاه نماز خود را به تأخیر نینداختهام، حال که پایم لب گور است، چرا این کار را بکنم.
به هر حال او به عمل معتقد بود و حتّی فرمودهاند: جمیع علوم عملی است حتی علم التوحید را نیز اعمالی است قلبیه و قالبیه.[1]
نگاه او به جهان غیر از نگاه ماست، ایشان فرمودهاند: «عالم، مسجد ربوبیت است. باید مراقبه کنند که با طهارت و صفای ظاهر و باطن در آن قدم نهند؛ که بساط حق را غیر مطهرین نتوانند پای نهاد و بار مجالست با او را جز به صدیقین مخلصین ندهند.»[2]
از این رو اوست که در اوج یقین فرمود با «دلی آرام و قلبی مطمئن» از میان شما میروم؛ زیرا جز او را، جرأت این ادعا نیست. روحش شاد باد.
.
و با تبیین نماز در دو سطح سالک و واصل، نماز این دو را متمایز میدانند. ایشان، نماز هر دسته را دارای ویژگی خاصّ خود دانسته و دربارهی نماز واصل، به ارائهی دلیل فلسفی پرداختهاند و آن را از دیدگاه اهل عرفان، تفسیر کردهاند.
ایشان میفرمایند: سالک مادامی که در سلوک و سیر الی الله است، نمازش براق عروج و رفرف وصول است و پس از وصول نمازش نقشهی تجلیات و صورت مشاهدات جمال محبوب است.[1]
امام ـ رحمه الله علیه ـ در نظریهی یاد شده میفرمایند: از بیانات سابقه معلوم شد که آن چه پیش اهل تصوف معروف است که نماز وسیلهی معراج وصول سالک است و پس از وصول، سالک مستغنی از رسوم گردد، امر باطل بیاصل و خیال خام بیمغزی است که با مسلک اهل الله و اصحاب قلوب مخالف و از جهل به مقامات اهل معرفت و کمالات اولیاء صادر شده نعوذ بالله منه ...[2]
و دوم، خودخواهی و حقطلبی که آن، حقیقت معراج و قرب است.[1]
نماز حقیقی، معراج واقعی است:
از نکات دیگر در بیان و فهم دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ دربارهی اهمیت نماز دارد این است که حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ نماز را عین معراج واقعی میدانند که دارای حالتها و مراحل گوناگونی است که برای افراد مختلف به تناسب درجهی ایمان نمازگزار و حضور قلبی وی در نماز، تفاوت دارد. امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ به دلیل مسئله معراج واقعی بودن نماز، در تفسیر نماز به تطبیق دادن آن با حدیث معراج پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ پرداختهاند، زیرا بنا بر دستور پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ اذکار آن سفر هم در نماز از جمله در رکوع و سجود گنجانیده شده است (همان گونه که در حدیث معراج آمده است).
مقدمه:
قال علی ـ علیه السّلام ـ : «الله الله فی الصلوه فَانّها عمود دینکم.»
سخن گفتن درباره نماز که دریچه عروج به عالم قدس و معنویت است در توان هر کسی نیست. شایستهتر آن است که بیان حقیقت این نشانه بزرگ الهی و ستون دین مبین اسلام را به زبان و بیان واصلان این طریق، واگذاریم.
در این نوشتار برآنیم که دیدگاه و روش حضرت امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ، این نمازگزار حقیقی را درباره نماز از گفتار و کردار او بیان کنیم. با نگاهی به آثار مکتوب امام ـ رحمه الله علیه ـ و مشاهده عینی شاهدان احوال ایشان، میتوان گفت که در دیدگاه ایشان، نماز در میان عبادات به مثابه «اسم اعظم و بلکه خود اسم اعظم»[1] در میان دیگر اسماء الهی.
افزون بر آن، دیدگاه حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ نسبت به نماز در حقیقت حکایت مسافر و طریق سفر است. در این میان، مهمترین مسأله بیان نماز و تفسیر آن بر اساس سفر معراج پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ (تطبیق دادن جریان سفر نماز با سفر معراج) است. بنابراین، دیدگاه امام ـ رحمه الله علیه ـ به نماز، دیدگاهی عرفانی است؛ به گونهای که مراحل اسفار اربعهی عرفانی و احوال سالک و مسافر طریق وصل حق را در طول حیات و سلوک وی در یک رکعت نماز واقعی بیان میکند. خلاصه آنکه نماز مؤمن خود معراج و سفری واقعی است که حالتها و مراتب و مقامات خاص خود را دارد. سالکان این طریق نیز به تناسب حال و مقام خویش، از حقیقت این سفر آگاه میشوند. از نظر امام ـ رحمه الله علیه ـ توحید به معنای واقعی آن ـ که مقصد اصلی دعوت پیامبران است ـ در نماز محقّق میشود.
در این گفتار، دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ در چند عنوان آمده است.
توصیف و تعریف نماز از دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ :
ابتدا برای آگاهی از دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ نمونههایی از توصیفهای آن نمازگزار حقیقی را دربارهی نماز بیان میکنیم، شاید بتوان گفت کاملترین سخن ایشان دربارهی نماز این جمله است که میفرمایند: سرمایههای سعادت عالم آخرت و وسیلهی زندگانی روزگارهای غیر متناهی نماز است.[2]
تعبیر دیگر ایشان، عبارت «نسخهی جامعه» است، نسخهای که پروردگار برای رهایی جان قدسی انسان از قفس طبیعت، تجویز کرده است. ایشان میفرمایند: معلوم میشود که حقیقت این عبادت الهی و نسخهی جامعه که برای خلاصی این طایرهای قدسی از قفس تنگنای طبیعت به کشف تام محمّدی ترتیب داده شده و به قلب مقدسشان نازل گردیده ...[3]
در سخنی دیگر بیان میکنند که این نسخهی کامل «ترکیب قدسی» الهی است و همانند دیگر افعال و احکام الهی بر پایهی حکمت و قوانین حضرت حق بنا نهاده شده است. ایشان میفرمایند: نماز که یکی از ترکیبات قدسیه است که بیدّی الجلال و الجمال فراهم آمده است و تسویه شده است ...[4]
مقدمه:
قال علی ـ علیه السّلام ـ : «الله الله فی الصلوه فَانّها عمود دینکم.»
سخن گفتن درباره نماز که دریچه عروج به عالم قدس و معنویت است در توان هر کسی نیست. شایستهتر آن است که بیان حقیقت این نشانه بزرگ الهی و ستون دین مبین اسلام را به زبان و بیان واصلان این طریق، واگذاریم.
در این نوشتار برآنیم که دیدگاه و روش حضرت امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ، این نمازگزار حقیقی را درباره نماز از گفتار و کردار او بیان کنیم. با نگاهی به آثار مکتوب امام ـ رحمه الله علیه ـ و مشاهده عینی شاهدان احوال ایشان، میتوان گفت که در دیدگاه ایشان، نماز در میان عبادات به مثابه «اسم اعظم و بلکه خود اسم اعظم»[1] در میان دیگر اسماء الهی.
افزون بر آن، دیدگاه حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ نسبت به نماز در حقیقت حکایت مسافر و طریق سفر است. در این میان، مهمترین مسأله بیان نماز و تفسیر آن بر اساس سفر معراج پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ (تطبیق دادن جریان سفر نماز با سفر معراج) است. بنابراین، دیدگاه امام ـ رحمه الله علیه ـ به نماز، دیدگاهی عرفانی است؛ به گونهای که مراحل اسفار اربعهی عرفانی و احوال سالک و مسافر طریق وصل حق را در طول حیات و سلوک وی در یک رکعت نماز واقعی بیان میکند. خلاصه آنکه نماز مؤمن خود معراج و سفری واقعی است که حالتها و مراتب و مقامات خاص خود را دارد. سالکان این طریق نیز به تناسب حال و مقام خویش، از حقیقت این سفر آگاه میشوند. از نظر امام ـ رحمه الله علیه ـ توحید به معنای واقعی آن ـ که مقصد اصلی دعوت پیامبران است ـ در نماز محقّق میشود.
در این گفتار، دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ در چند عنوان آمده است.
توصیف و تعریف نماز از دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ :
ابتدا برای آگاهی از دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ نمونههایی از توصیفهای آن نمازگزار حقیقی را دربارهی نماز بیان میکنیم، شاید بتوان گفت کاملترین سخن ایشان دربارهی نماز این جمله است که میفرمایند: سرمایههای سعادت عالم آخرت و وسیلهی زندگانی روزگارهای غیر متناهی نماز است.[2]
تعبیر دیگر ایشان، عبارت «نسخهی جامعه» است، نسخهای که پروردگار برای رهایی جان قدسی انسان از قفس طبیعت، تجویز کرده است. ایشان میفرمایند: معلوم میشود که حقیقت این عبادت الهی و نسخهی جامعه که برای خلاصی این طایرهای قدسی از قفس تنگنای طبیعت به کشف تام محمّدی ترتیب داده شده و به قلب مقدسشان نازل گردیده ...[3]
در سخنی دیگر بیان میکنند که این نسخهی کامل «ترکیب قدسی» الهی است و همانند دیگر افعال و احکام الهی بر پایهی حکمت و قوانین حضرت حق بنا نهاده شده است. ایشان میفرمایند: نماز که یکی از ترکیبات قدسیه است که بیدّی الجلال و الجمال فراهم آمده است و تسویه شده است ...[4]
بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام
مشغول کار خانه شدی! خوش سلیقه ام !؟
زهرا مرا چه قدر بدهکار می کنی!؟
داری برای دل خوشی ام کار می کنی؟
دراین سه ماه، آب شدم ، امتحان شدم
با هر صدای سرفه ی تو نصفه جان شدم
با دیدنت، نگاه مرا سیل غم گرفت
با اولین تبسم تو، گریه ام گرفت
.
این بوی نان داغ به من جانِ تازه داد
حتی به پلک های حسن، جان تازه داد
زحمت نکش! هنوز سرت درد می کند
باید کمک کنم، کمرت درد می کند
.
آیینه ی پراز ترکم، احتیاط کن!
فکری به حال و روز بدِ کائنات کن
تا کهنه زخم بازوی تان تیر می کشد
دستاس خانه، آه نفس گیر می کشد
انسان به صورت اجباری یا اختیاری خداوند را میخواند و از او استعانت میجوید. شهید مطهری به حالت اجباری ارزش چندانی قائل نمیشود بلکه به قسم اختیاری آن ارج مینهد؛ «انسان در دو حالت ممکن است خدا را بخواند، یکی در وقتی که اسباب و علل از او منقطع شود و دچار سختی و اضطراب گردد و یکی در وقتی که روح خودش اوج بگیرد و خود، خویشتن را از اسباب و علل منقطع کند. در حال اضطرار و انقطاع اسباب، انسان خودبخود به طرف خدا میرود، احتیاج به دعوت ندارد. البته این کمال نفس برای انسان نیست، کمال نفس در این است که انسان خودش را به اختیار منقطع سازد و اوج بگیرد.»1
البته برای چنین انقطاع و اوج اختیاری مقدماتی لازم است که تهیه آن به دست انسان است و بدینوسیله تمهیدات اوج و تعالی روحانی پدید میآید و ارزش واقعی هم به تعبیر استاد در همین نوع تعالی روحی است، و الا در صورتی که آدمی دچار مشکلات و سختیهای سخت که چارهای جز روی آوردن به خدا ندارد دعا و عبادت دو وسیله و ابزاری هستند که آدمی را به تعالی اختیاری روحی میرسانند. این دو ابزار به معنای دو ابزار کاملاً جدای از هم نیستند بلکه نسبت بین آنها را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد: بخش اول آن است که دعا باشد و عبادت به معنای اخص آن (=معنای فقهی) نباشد. بخش دوم عبادتی است که جنبه دعایی ندارد و بخش سوم دعایی است که جنبه عبادتی داشته باشد و یا عبادتی که جنبه دعایی نیز داشته باشد. شهید مطهری در این زمینه میگوید: دعا عبادت است و عبادت هم دعا اما اگر یک عمل صرفاً دعای خالص است، یعنی عبادتی که فقط دعاست ولی عبادت دیگری دعا و غیر دعا در آن مخلوط است مثل نماز، و یا عبادت دیگری دعا و غیر دعا در آن مخلوط است مثل نماز، و یا عبادت دیگری که اساساً دعا نیست مثل روزه.»2
رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی ربنا و تقبل دعاء
پروردگارا ! من و فرزندانم را از اقامه کنندگان نماز قرار ده و دعای مرا قبول فرما.
سوره مبارکه ابراهیم ـ آیه شریفه ۴۰
عبارت مشهور"العلم فی الصغر، کالنقش فی الحجر"(دانش در کودکی، مانند نقش پایدار در سنگ است)، امروزه با پیشرفت دانش پزشکی و روان پزشکی و به خصوص با پیدایش روان کاوی توجیه کامل علمی پیدا کرده است.
روان شناسی مدرن، با تداعی از مکتب روان کاوی فروید و نظریات "ژان پیاژه"، "جان باولف" و بسیاری از دانشمندان دیگر، به ما می گوید که مهم ترین دوران زندگی بشر که به وجود آورنده شخصیت نهایی او خواهد بود، دوران کودکی است. بر این اساس هر قدمی که در جهت ایجاد سلامت روانی اطفال برداشته شود، به نوبه خود سبب ایجاد جامعه ای سالم و موفق خواهد شد.
اما بزرگ ترین موهبتی که ممکن است در جهت ایجاد سلامت روانی نصیب یک طفل نورسیده گردد، پای گذاشتن او در خانواده ای مؤمن و نمازگزار است.
تعالیم آیین حیات بخش اسلام که حتی کوچک ترین مسائل بشری را بدون پاسخ نگذاشته است، از همان بدو تولد نوزاد برای او برنامه ها و روش های متعددی دارد که عمل به آنها ضامن سعادت و سلامت همیشگی انسان است.
از جمله در بعد سلامت روانی، آیین اسلام به والدین و به خصوص پدر، مؤکداً حکم کرده است که مثلاً نام نیک بر بچه بگذارند(۱) و امروز علمای روان شناسی متفقاً به این نتیجه رسیده اند که چگونه نام یک کودک در شکل گیری شخصیت او تأثیر گذار است و چگونه یک نام بد ممکن است،موجبات تحقیر کودک(مثلاً تمسخر او توسط همسالان) و در نتیجه تزلزل شخصیتش گردد و یا هنگامی که روان کاوی در قرن بیستم، حکایت از حضور تظاهرات نهفته اما مقتدر جنسی در وجود اطفال می کند ، آنگاه مفهوم عمیق آن بخش عظیم از احادیث و روایات معصومین(ع) که مثلاً بوسیدن دختران توسط مرد نامحرم را بعد از ۵ ، ۶ سالگی منع کرده اند.(۲)
مسئولیت انسان نسبت به نماز خانواده اش
خیلی دلم می خواهد ما به اهمیت نماز که عمودالدین است پی برده باشیم. هیچ می دانید که ما مسؤول نماز خواندن خاندان خودمان، یعنی زن و فرزند خودمان هستیم یا نه؟ هر فردی ازماهم مسئول نماز خودش است و هم مسؤول نماز اهلش یعنی زن وبچه اش.
خطاب به پیامبر اکرم است: «و امر اهلک بالصلوه و اصطبر علیها» (طه/۱۳۲)، ای پیامبر! خاندان خودت را به نماز امر کن و خودت هم بر نماز صابر باش. این اختصاص به پیامبر ندارد، همه ما به این امر موظف هستیم.
مقدمه
انسان در جستجوی نامتناهی است و این میل نشانه بارزی است از یک وجود نامتناهی. انسان در هر امری سراغ نامتناهی می رود و نامتناهی حقیقی خداست. وقتی انسان سجاده ای می افکند و به نماز می ایستد در حقیقت در مقابل آن نامتناهی سجده می کند، در برابر حیات نامتناهی، زیبای نامتناهی، علم نامتناهی و قدرت نامتناهی که در این دنیا پیدا نمی کند.
سرگشتگی همه در دنیا به علت آن است که نیازهای نامتناهی را سراغ امر متناهی برده اند و آن "معیشت ضنک"(1) که قرآن می فرماید تجلی همین سرگشتگی است. همان سردرگمی انسان غربی که با همه ترقیات و کشف ستاره ها و ماه و سفر به فضا باز به آن مبتلاست. این همه بیماری ها و گرفتاری ها نیز برای این است که ازاین نامتناهی حقیقی غافلند و آ ن میل نامتناهی را متوجه امر محدود کرده اند.
نماز پرواز گاه روح، جویبار تطهیرکننده قلب، روشنایی چشم عارفان، تکیه گاه مطمئن سالکان و رهپویان و پشتوانه آرامش و تسکین روان انسان است.
فرصت نمازگزاردن، بهشتی است که انسان برای اعتلاو انبساط درون خویش می آفریند. آسمانی است که پذیرای بال های پرواز می باشد و کشتی نجاتی است که از موج خیز حادثه ها به ساحل فلاح و سلامت می رساند. گسترش فرهنگ نماز، تضمین مصونیت، تعالی و بندگی و همدلی و یگانگی جامعه است.(2)
اگر در محیط خانواده، فرهنگ نماز گسترش و ژرفا یابد، اگر ترنم نماز فضای خانواده را معطر و متبرک سازد، اگر کودکان و فرزندان، پدر و مادر را مقید و معتقد به نماز بیابند، بی هیچ تردید آنان نیز الگوی خویش را از خانواده خواهند گرفت و انس و الفت با نماز خواهند یافت که ره آورد آن پرهیز از منکر و فحشا و گریز از آلودگی و همسایگی با پاکی و تهذیب و صفا و صداقت خواهد بود.(3)
ادامه مطلب ...
نماز از ارکان متعالی و از رشته های مستحکم ارتباطی میان صانع و صنع در دین مبین اسلام است. ارتباط اهل راز با خداوند، از خود دور شدن و به خداوند نزدیک شدن، همه و همه با انجام مراسم ویژه ای به نام نماز امکان پذیر است. اگر انسان بداند نماز چیست؟ آثار و نقش آن در زندگی بشری چگونه است؟ تفاوت انسان نماز گزار با انسان کاهل یا تارک نماز چیست؟ و نیز بداند که انسان می تواند هویت اصلی خویش را در ارتباط با معبود منسجم و آن را دریافت کند. غفلت از نماز را یک خسران مادی و معنوی می داند.
آری، نمازگزار خود را در دنیا بدون تکلیف و سرگردان نمی داند و با اندیشه در اهداف زندگی، مشغول برنامه ریزی برای آینده می شود. اعتقاد به خداوند را به عنوان حلال مشکلات برای رسیدن به آرامش در بحران می داند آن را تجربه و درک می کند. از سوی دیگر بی توجهی به نماز از سوی محیط و نیز خود فرد، روح طغیان گر و عصیان گر را تقویت می کند و سهل انگاری در دیگر امور را نیز خوب می داند. پیامبر اکرم(ص) می فرمودند: «کودکان خود را از کودکی به نماز وادار کنید.» و امام صادق(ع) نیز می فرمودند: «پیش از این که محوری گمراه کننده بر فرزندان غلبه کند آنها را با جریان های دینی آشنا کنید.» و هم آن که ایشان فرموده اند: «از سنین میان ۶ تا ۷سالگی، کودک را به نماز وادار کنید و در ترک آن، او را مؤاخذه کنید.»
این دستورات، اهمیت دوره نوجوانی و کودکی را در شکل گیری های مذهبی و اجتماعی یادآوری می کند. میان زندگی اجتماعی و سیاسی انسان و زندگی معنوی و فردی او تعاملی عجیب وجود دارد. به طوری که بی نمازی یک نوجوان یا جوان می تواند در دزدی، رشوه خواری و نیز اعمال ناهنجار اجتماعی مؤثر باشد و انجام این رذایل نیز بر حیات نماز و روحانیت آن، تأثیر متقابل دارد.
اسلام بیش از ۱۴قرن پیش، پرچم هدایت بشریت را به دست گرفته، آنها را که خواستار سعادت هستند به زیر لوای خود فرامی خواند. اکنون که در کشور ما نوای اسلام سر داده می شود و به برکت این آئین مقدس، قدم در راه رقابت های جهانی می گذاریم، چرا برخی از افراد به ویژه جوانان به رفتارهای دینی از جمله نماز، کم رغبتی نشان می دهند! چه علتی موجب نفوذ بی رغبتی واجباتی نظیر نماز در دل جوانان و نوجوانان می شود!
اولیای الهی که خوب نماز می خوانند نه می ترسند و نه محزون می شوند. «الا انّ اولیاء اللّه لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» و آدمی که نه می ترسد و نه محزون است، از آرایش روانی برخوردار است.
در محیط خانواده ای که اعضای آن نماز را بر پا می دارند و همگی از اعتماد به نفس خوبی برخوردارند، فضای آرامی حاکم است و اعتماد به نفس یکدیگر را تقویت می نمایند. آنان همچون ظروف مرتبطی هستند که به هنگام برداشتن آب از یکی از آن ظرف ها، ظرف های دیگر جای خالی آن را پر می کنند، با این تفاوت که در اینجا، اعتماد به نفس خود آنان کاهش نمی یابد. در حالی که وقتی ظرف های مرتبط، جای خالی شده آب ظرفی را پر می کنند، از میزان کمتری از آب برخوردار می شوند.
مطالعه تاریخ زندگی بشر نشان می دهد هر زمان و هر جا بشر وجود داشته، نیایش و پرستش هم وجود داشته اما شکل عبادت و معبود او متفاوت بوده است.
انسان در حال پرستش، از وجود محدود خویش پرواز می کند و با حقیقتی می پیوندد که در آن نقص و کاستی و فنا و محدودیتی وجود ندارد.
از طرف دیگر شاید بهترین راه برای شناسایی ارزش یک عمل، بیان کردن رابطه آن با عبادت باشد.
دعای خالص عبادت است و دعا، عبادت خالص است.
کلمه مخ را در کتب لغت خالص کل شی بیان کرده اند.
اصولا عبادت اگر ناخالص باشد عبادت نیست و عبادت و ناخالصی باهم سازگار نیستند.
چرا تا این حد برای دعا ارزش و اهمیت قائل شده اند و همه را تشویق و ترغیب به دعا کردن می کنند؟
خانواده مجموعه ای است متشکل از مرد و زن که وجود فرزندان آن را تکمیل می کند و در واقع زن و مرد در سایه نکاح به تأسیس آن می پردازند.
حیات فردی و اجتماعی کودک از خانواده آغاز می شود و شکل می گیرد و خانواده مرکز پذیرش، انس و تعلق است، مرکز تشکیل پندار و اخلاق و پیدایش فلسفه حیات و سازماندهی زندگی است و بالاخره نخستین مدرسه ، مکتب و محل درس آموزی های زندگی محسوب می شود.
| |
قال على - علیه السلام -علموا صبیانکم الصلاه وخدوهم بها اذا بلغوا ثمانى سنین
نماز را به فرزندان خویش تعلیم دهید، و چون به هشت سالگى رسیدند، آنان را وادار به خواندن این فریضه الهى نمایند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 12).
ارتباط کودکان با نماز
عن معاویه بن وهب قال :ساءلت اباعبدالله - علیه السلام - فى کم یؤ خذ الصبى بالصلاه ؟ فقال : فیما بین سبع سنین و ست سنین
معاویه بن وهب گوید: از امام صادق (ع ) پرسیدم : کودک را باید از چه سنى وادار به خواندن نماز کرد؟ حضرت فرمودند: بین شش تا هفت سالگى . (وسائل الشیعه ج 3 ص 12).
بزرگترین موهبتی که ممکن است در جهت ایجاد سلامت روانی نصیب یک طفل نورسیده گردد ، پای گذاشتن او در خانواده ای مومن و نمازگزاراست .
شروع نماز در سنین کودکی ، سبب می شود که او این صفت حسنه را به صورت یک عادت معمول و سازنده در جسم و روان خود ، ملکه نماید و جزو برنامه های همیشگی زندگی خود ، قرار دهد و در نتیجه از همه فواید مترتب بر نماز ، در بعد سلامت روانی ( که به برخی از آنها در این مجموعه مقالات اشاره شده است ) در آینده برخوردار گردد.
تا روی دلت سوی خرابات نباشد
آگاهیت از سر مناجات نباشد
ای زاهد خودبین، به خدا راه نیابی
تا عاشقیت حاصل اوقات نباشد
جز یار نبینی اگر دیده شود باز
رو دیده بجو حاجت اثبات نباشد
عکس رخ جانان نپذیرد دل تنگت
گر سینه تو پاک چو مرآت نباشد
دو صیقل اخلاص، بزن لوح درون را
کاین کار ، به تزویر به طامات نباشد
جز نامه انسان، که ز عشقش شده نامی
کس در خور این فخر و مباهات نباشد