چرا خداوند متعال نماز صبح را قرار داد؟ در حالی که برخی گمان میکنند کار سختی است و در اغلب اوقات قضا میشود؟ خواب دم صبح خیلی شیرین و سنگین است، چطور میتوان از آن دل کند و مشغول نماز شد؟
عامل اصلی و زیربنایی سستی در نماز و خواب ماندن برای نماز صبح یا هر کوتاهی ای که در زمینه دین و عبودیت پیدا میشود در ضعف ایمان است. البته همه ما کم و بیش از این عارضه رنج میبریم و ایمان کامل برای انسان مۆمن یک ایده آل و آرزو است.
خواندن نماز صبح در اول وقت شاید از نمازهای دیگر مشکل تر باشد ؛ زیرا دل کندن از رختخواب گرم و لذت خواب در ابتدا سخت جلوه میکند نمازگزار میتواند با کمی تمرین از منافع سحر و صبح بهره مند گردد و از فیض نماز اول وقت ( بویژه نماز صبح ) بی نصیب نماند .
پیامبر خدا (صلی الله و علیه وآله) فرمودند: هیچ بنده ای نیست که به اوقات نماز و مواضع خورشید اهتمام ورزد مگر اینکه آسودگی در هنگام مردن و از بین رفتن غم و اندوه و نجات از آتش را برایش ضمانت کنم. (میزان الحکمه / ج 7 / ص 3129)
از دست دادن سحر خیزی معلول علتهای مختلفی است . مهمترین عامل این است که انسان به درستی نمی داند هدف زندگی چیست و دین و عبادت چه نقشی در رسیدن به این هدف دارد. کسانی که هدفمند زندگی میکنند و میدانند برای چه باید دیندار بود چه بسا انگیزه بسیار قوی ای در این زمینه دارند و این مشکل را ندارند.
انسان مظهر خداست و یک عمر فرصت دارد که این مظهریت خود را بالفعل کند و هر چه بیشتر صفات خدا را در خود جای دهد، خدایی میگردد، مانند آهنی که چون در کنار آتش قرار میگیرد به رنگ آتش در میآید و صفات آتش پیدا میکند از زیبایی و قدرت و حرارت و... .
در زندگی انسان نیز فرصتهای فراوانی مانند اوقات نماز و روزه و حج و خدمت به خلق خدا و مانند آن وجود دارد که همه، فرصتهای خدایی شدن انسان هستند. انسان خداجو تمام سعی اش این است که فرصتها را از دست ندهد و از آن به نحو احسن برای کمال و قرب خود به خدا استفاده نماید. در این میان نماز صبح و اول وقت بسیار اهمیت دارد.
شیطان و نفس و دشمن هم فراوان داریم. چاره ای جز خودسازی نیست. خودسازی یعنی خود را از هر چه غیر خدایی است خالی کنی و پر از خدا شوی، مانند بطری ای که پر از هواست و وقتی شما آن را از آب پر میکنید هوای آن خالی و آب جای آن را میگیرد. باید اندیشه و اخلاق و علم و عملمان توحیدی و پر از خدا شود تا راحت شویم تا انگیزه زندگی داشته باشیم تا با اشتیاق به سوی خدا برویم و با علاقه نماز بخوانیم.
حضرت ثامن الائمه « علیه السلام » چنین فرموده اند: « چون خواستی به نماز بایستی با حال کسالت ، خواب آلودگی ، عجله و شتاب و لهو و بازی نایست؛ بلکه نماز را با آرامش و وقار به جای آور.»
این سبـک شمردن صورت های مختلف دارد یعنی: تاخیر از اول وقت، با عجله خواندن، آداب حضور را مراعات نکردن، درنماز ظاهراً و باطناً بازی نکردن، لباس و نظافت و اینها را مراعات نکردن خلاصه سبک شمردن.
حضرت زهرا سلام الله علیهــا سوال می کند که کســی که نمــازش را سبک بشمارد چه می شود؟
« قال رسول الله ( صل یالله و علیه وآله ) : یا فاطمه مَن تَهاون بصلاته من الرجال و النساء »، فرمود: یا فاطمه کسی که نمازش را سبک بشمارد از مـردها و زنـها، « ابتلاه اللهُ بخمس عشرة خصلة »، خدا او را به 15 خصلت مبتلا می کند ( خیلی تهدید کننده است ) ، « ستٌ منها فی دار الدنیا و ثلاث عند موتها و ثلاث فی قبره و ثلاث فی القیامة اذا خرج من قبره »، شش تا در زندگـی دنیــــا و سه تا در وقت مرگ و سه تا در قبـر و بــرزخ و سه تای دیگر در قیــامت است وقتـــی از قبرش خارج می شود.
« فاما اللواتی تصیبه فی دار الدنیا »، اما شش خصلتی که خدا پیش می آورد دردنیا برای کسانی که نمــاز را کوچک می شمارند:
1-«فالاولی یرفع الله البرکة من عمره»: اول این است که خدا برکـــت را از عمــر او بــــرمـی دارد؛ این عمــر که من و شما می کنیم، برکت از آن برداشته می شود که انسـان نداند که چه کرد، از کارهای خیــر، نه از شرّ؛ مثلا کسانی می بینید عمرشان با برکت است، خوب عبــادت می کنند، خدمات زیــاد می کنند .
2- « یرفع الله البرکة من رزقه »: برکت را از روزیشــان هم بــر می دارد. برکت از روزی هم این نیست که انســـان کم پول بدست مـی آورد یا زیاد؛ نه؛ برکت در زندگی و معیشت است که آن را خــدا بر می دارد.
3- « و یَمحوا الله عزوجلّ سیماء الصالحین من وجهه »: سومین چیزی که مبتلا می شود این است که خدای متعال سیمــای صالحان را ازاو بر می گیرد؛ وقتی به صــورتش نگاه می کنید سیمای صالحــان در او نیست. این هم چیزی است؛ صــالحان یک سیمایی دارند البته اهـــــل ذوق می فهمند، این را با ذوق و دل می شود فهمید، نه زیبــایی ظاهری است، سیمای صالحان یک چیزی است که اهل دل و اهل ذوق می فهمند.
4- « و کل عمل یعمله لا یۆجر علیه »: هر عملـی که انجام می دهد از اعمال خیـر و عبادات، اجــری به آن داده نمی شود.
5- « و لا یرفع دعاۆه الی السماء »: پنجمی اش این است که دعــای او مستجاب نمی شود.
6- « والسادسة لیس له حظّ فی دعاء الصالحین »: از دعای صالحان هم بی بهره می شود، یعنی صالحان که برای مومنیــن و مومنــات دعاهایی می کنند که وظیفه اشان است، اینها از دعای صالحان حظّـــی برایشـان نیست.
این شش خصلتی که در دنیا پیش می آید برای آنها که نمازشــان را کوچک می شمارند.
« و اما اللواتی تصیبه عند موته »
و اما آن سه تا که در وقت مرگش به او می رسد:
1-« فاولاهن انه یموت ذلیلا »، اولش این است که مرگش به صورت خفت بــار می شود.
2- « والثانیة یموت جائعا »، گـرسنه می شود موقــع مرگ، این گرسنگی یک گرسنگی بسیــــار اسرار آمیز است که غیــرظاهری و دنیوی است و انسانها از آن وقتی که از اینجا به بــرزخ منتقل می شوند و از اول انتقــال به برزخ این گرسنگی و تشنگی شــروع می شود و بعدش هم در قیــامت مخصوصا هست، این یک چیزی غیــر از گرسنگی دنیاست.
3- « والثالثة یموت عطشانا »، سومی هم این است که در حال تشنــگی است فلو سقی من انهار الدنیا لم یرو عطشه.
« و اما اللواتی تصیبه فی قبره »، اما سه تــای دیگر که در قبر و بــرزخ به او می رسد این است که:
1-« فاولاهن یوکل الله به مَلکا یزعجه فی قبره »، حالا ما فکر می کنیم این سستــی ها که در استخفاف به نمــاز داشته ایم زیاد مهــم نبوده، آخرش این است که خـدا مـی بخشد؛ زیاد مهـم نبوده؛ خیلی چیز مهمی بوده، حالا این قسمتی از بیانات است که در اینجا وارد شده دقت کنید. اولش این است که خــدا مَلَکی را موکل می کند که در قبرش به او عذاب می کند در بـــرزخ.
ادامه مطلب ...
مقصود
از سبک شمردن نماز، اهمیت ندادن به آن است. یکى از مصادیق سبک شمردن نماز
این است که شخص گاهى نماز را ترک مىکند و یا با نداشتن عذر شرعى، نماز را
از اول وقت به تأخیر مىاندازد ....
هم چنین با سرعت زیاد
خواندن، رکوع و سجود را صحیح و درست انجام ندادن، قرائت و اذکار را بدون
توجه و غلط خواندن، شرایط نماز (مثل طهارت، قبله شناختن، وقت و ...) را
رعایت نکردن، با بودن مسجد و جماعت نماز را فرادا خواندن و ... همه اینها
از مصادیق سبک شمردن نماز است.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: اولین عملی که از انسان محاسبه می شود نماز اوست و اگر درست بود، به مابقی اعمال او نظر می شود و اگر نه به مابقی اعمال او نگاه نمی شود. و امام باقر(علیه السلام) فرمود: اولین چیزی که(در روز قیامت) محاسبه می شود نماز است اگر پذیرفته شد مابقی اعمال را می پذیرند.(و گرنه پذیرفته نمی شود). (منتخب المیزان، همان، ص298 روایت 3591-3604)
پس سبک شمردن نماز یکی از عوامل محرومیت از شفاعت است و ما خوب می دانیم که اگر امید به شفاعت نداشته باشیم این اعمال خرده و ریز ما در مقابل سیل گناهان هیچ است.
عن الصادق(علیه السلام) قال قال رسول الله(صلی الله علیه و آله): «لیس منی من استخف بالصلوه لایرد علی الحوض لا والله ؛ امام صادق(علیه السلام) فرمود که رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرموده است : به خدا قسم از من نیست کسی که نماز را سبک بشمارد و در حوض کوثر بر من وارد نمی شود»(سفینه البحار، شیخ عباس قمی، ماده صلاة).
- تأخیر انداختن نماز مصداق بارز سبک شمردن نماز است. عن النبی(صلی الله علیه و آله): «هیچ بنده ای نیست که به وقت های نماز (اول وقت ) و حرکت های خورشید برای نماز اهتمام ورزد مگر این که من سه چیز را برایش ضمانت می کنم : 1- نشاطی آرامش بخش هنگام مردن2- جدایی از ناراحتی ها و اندوه ها 3- نجات از آتش.
حضرت فاطمه(سلام الله علیها ) از پدر بزرگوارش پرسید: پدر جان، یا رسول الله! زنان و مردانى که نسبت به نماز بىاعتنا هستند و نماز را سبک مىشمارند، چه عواقبى را در پیش دارند؟
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: فاطمه جان! هر کسى از مردان و زنان نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مىسازد:
ادامه مطلب ...
نمازِ صحیح، یک مرحله است و نماز مقبول، مرحلهاى بالاتر مىباشد. شما ممکن است خوب درس بخوانید، ولى قبولى آخر سال، مهمّ است.
ممکن است انسان همیشه نماز و عبادتهاى خود را بجا آورد، ولى بخاطر نقص و ضعفهایى که نماز او دارد، در پیشگاه خداوند، پذیرفته نشود.
ممکن است شاگردى نمره خوب هم بگیرد، ولى اخلاق و وضع او مورد رضایت خاطر آموزگار نباشد.
پس، ملاک در ارزش نماز، قبولى آن است. باید کوشید تا نمازى پسندیده به آستان خدا تحویل داد.
امام على علیه السلام مىفرماید:«کونوا على قبول العمل اشدّ عنایةّ منکم على العمل»(بحار الانوار، ج 71 ص 173.)
بیش از انجام عمل، به قبولى آن عنایت و توجّه داشته باشید.
نماز عبادتی است که نظیر آن وجود ندارد. آثار و برکاتی که برای نماز ذکر شده، برای هیچ عبادت دیگری وارد نشده است. نماز دو گونه است: واجب و مستحب. نماز های واجب نمازهایی است که به صورت روزانه و در وقت مشخص خوانده می شود و ترک آن عقاب و عذاب خداوند را در پی دارد. نماز مستحب، نمازی است که اقامه آن واجب نیست و به همین دلیل ارزش و ارج بسیاری دارد. نماز های مستحب یا نوافل (نفل به معنای زاید و افزون است) نیز دو دسته اند: نوافلی که برای آن ها دستور و روش داریم، مانند نافله های روزانه، نماز پدر و مادر، نماز حاجب، نماز استغاثه و ... . دسته دوم نیز نوافلی است که دستوری برای آن ها نداریم، مانند این که فرد دو رکعت نماز مستحب بخواند.
امام صادق (علیه السلام) در فضیلت و جایگاه نماز فرمود: من قَبِلَ الله منه صلاةً واحدةً لم یعذّبه؛ (1) اگر خداوند از کسی دو رکعت نمازش را قبول کند، او را عذاب نمی کند.
یعنی یک نماز مقبول، از عذاب اخروی که پایان ندارد، جلوگیری می کند.
درباره فضیلت نماز های مستحب و نوافل در حدیث آمده است که: نماز های نافله، به منزله هدیه است و در هر صورت پذیرفته می شود. (2)
البته با همه تأکید و تشویقی که درباره انجام نماز های مستحبی است، ادای آن ها باید از روی علاقه و عشق باشد و انسان، بر خودش آن ها را تحمیل نکند. سعی کند که ابتدا آمادگی روحی و علاقه و کشش قلبی بیابد، آنگاه به انجام آن ها بپردازد. در نماز های مستحب برخی ارفاق ها وجود دارد که در نماز های واجب نیست که برای جذب بیشتر افراد است، از جمله اینکه:
نماز مستحب را هم می توان ایستاده خواند، هم نشسته.
در نماز مستحب، می توان فقط سوره حمد را خواند و به رکوع رفت.
در نماز مستحب، شک میان رکعت اول و دوم، نماز را باطل نمی کند و نمازگزار می تواند تصمیم بر هر کدام بگذارد.
انجام کم و زیادهای اشتباهی در نماز مستحب، سجده سهو ندارد.
برای نماز های واجب، بهتر است انسان به مسجد برود ولی درباره نوافل چنین دستوری نیست.
این ساده گیری ها برای تشویق افراد به این عبادت های سازنده است. حتی اگر نماز مستحب را کسی در وقتش نتوانست بخواند، قضای آن را می تواند انجام دهد، که در این صورت، طبق حدیث، خداوند به فرشتگان مباهات کرده و می فرماید: به بنده ام بنگرید! چیزی را که بر او واجب نکرده ام، قضا می کند! (و در حدیث دیگری افزوده شده که: شما را شاهد می گیرم که او را آمرزیدم) (3)
بر اساس آیات کتاب خدا و روایات و اخبار، نمازى که مقرون به سه شرط است بدون شک مورد قبول خداست:
1 ـ ایمان.
2 ـ تقوا.
3 ـ جمع بودن شرایط ظاهرى و باطنى نماز در حد وسع مکلف، از قبیل طهارت صحیح، نیت خالص، وقت، مکان مباح، صحت قرائت، ترتیب، موالات، طمأنینه، قبله و سایر شرایط.
نماز کسى که اعتقاد صحیحى به حق و قیامت و نبوت و کتاب و ملائکه ندارد قابل قبول نیست.
ادامه مطلب ...