آنکه جنس خود را ارزان میفروشد؛ یا به ارزش آن ناآگاه است، یا مشتری را نمیشناسد،
یا نرخ و قیمت را نمیداند. قرآن برای آنکه ما کالای وجود، دل و جان و عمل و عبادت
خود را ارزان نفروشیم، در هر سه زمینه ما را راهنمایی میکند:
انسان را جانشین خدا در زمین و امانت دار الهی و اشرف مخلوقات میشمارد.
مشتریِ عملهای نیک انسان را هم، خدا میداند که هم اعمال اندک را میخرد، هم گرانتر
میخرد و هم بدیها را میپوشاند و رسوا نمیکند. قیمت انسان را هم، بهشت میداند و
لذّتهای ابدی و همجواری اولیای خدا.
بیراهه رفتن و دل به غیر خدا سپردن را زیان میشمارد و میگوید: اگر خود را به کمتر
از بهشت بفروشی، ضرر کردهای!
آنکه به این نکات توجّه کند، دیگر عبادتش برای جلب توجّه مردم نیست.
خداوند، «ولیّ نعمت» ماست. یاد کردن از نعمتهای پروردگار، خلوص میآورد.
امام سجادعلیه السلام در دعای «ابوحمزهثمالی» به خداوند چنین میگوید:
خدایا! من کوچک بودم، بزرگم کردی.
ذلیل بودم، عزّتم بخشیدی.
جاهل بودم، عالمم ساختی.
گرسنه بودم، سیرم کردی.
برهنه بودم، لباسم پوشاندی.
گمراه بودم، هدایتم کردی.
فقیر بودم، بی نیازم نمودی.
مریض بودم، شفایم بخشیدی
گنهکار بودم، خطایم را پوشاندی....
راه دیگر اخلاص یابی، توجّه به کوچکی و بی ارزشی و گذرا بودن دنیا و جلوههای مادّی
آن است.
طبق آیات قرآن، دنیا سرمایهای اندک است، غنچهای است ناشکفته، کالایی است
غرورآفرین و غفلت آور. دل را باید خانه عشق به بزرگترین محبوب و با ارزشترین هستی
ساخت. آنان که برای غیر خدا کار میکنند، در فردای قیامت، خواهند دید که از آنها
کاری ساخته نیست. چرا برای «اللّه» کار نکنیم، که هم مهربان و بنده نواز است، هم
دادگر و رئوف است، و هم نیکیها از یادش نمیرود و هم به کسی ستم نمیکند.
مشتِ ریاکار روزی باز میشود، البتّه نزد خداوند از اوّل باز است. ترس از رسوایی
ریاکاری، عامل دیگری در جهت کسب اخلاص است.
آنکه چهل روز، برای خدا خالص شود، فارغ التحصیل مکتب خودسازی است. چنانکه پیامبر
فرموده است:
«مَنْ اَخلص للّه اربعین صباحاً ظهرتْ ینابیعُ الحکمة مِنْ قلبه علی لسانه» آنکه
چهل روز، خالصانه عمل کند، چشمههای حکمت از قلبش بر زبانش جاری میشود. (69)
اخلاص، ثمره یقین است. اگر کسی ایمانی از روی یقین به خدا و قیامت و بهشت و جهنم و
حساب و کتاب داشته باشد، جز برای رضای حق تعالی عبادت و عمر نمیکند.