نمازهای واجب شش است :
اول . نماز یومیه
دوم . نماز آیات
سوم . نماز میت
چهارم . نماز طواف واجب خانه کعبه
پنجم . نمازی که بواسطه اجاره و نذر و قسم و عهد واجب میشود
ششم . نماز قضای پدر و مادر که بر پسر بزرگتر واجب است
منبع : رساله توضیح المسائل آیت الله العظمی بروجردی
خداوند در آیه هاى مختلف قرآن، بر وجوب نماز تصریح فرموده:« وَأَقِیمُواْ الصَّلَوةَوَءَاتُواْ الزَّکَوةَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَلَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ[نور/56] و نماز را به پا دارید و زکات را بپردازید و از پیامبر اطاعت کنید. باشد تا مورد رحمت قرار گیرید.» "اقیموا" صیغه امر است و امر نیز بر وجوب دلالت مى کند و نیز مى فرماید: «إِنَّ الصَّلَوةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَباً مَّوْقُوتاً[نساء/103] همانا نماز بر مؤمنان، در اوقات معین مقرر شده است.» (1)
درباره علت وجوب نماز هم، مطالبى در روایات اسلامى آمده است؛ از جمله امام رضا(علیه السلام) فرمود: علت تشریع نماز، توجه و اقرار به ربوبیّت پروردگار و مبارزه با شرک و بت پرستى و قیام در پیشگاه پروردگار در نهایت خضوع و تواضع و اعتراف به گناهان و تقاضاى بخشش از گناهان گذشته و نهادن پیشانى بر زمین همه روز براى تعظیم خداوند است و نیز این که انسان همواره هوشیار و متذکر باشد که گرد و غبار فراموشى بر دل او ننشیند و مغرور نشود. خاشع و خاضع باشد، ... و همین توجه به خداوند متعال و قیام در برابر او، انسان را از گناهان باز مى دارد و از انواع فساد جلوگیرى مى کند.(2)
منبع : (1) قرآن کریم - (2) شیخ حرعاملى، وسایل الشیعه، ج4، ص8 و 9
از رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله روایت شده که نماز براى میّت در قبر بصورت شخص نورانى خوش سیما ظاهر مى شود، انیس و مونس او در قبر مى شود و آتش جهنم را از او دفع مى کند.
و فرمود: کسى که نمازهاى پنجگانه را در موقع خود اقامه کند و رکوع و سجود نماز را کامل بجا آورد خداى عزّ و جلّ 15 خصلت به او عطا فرماید:
الف ) سه خصلت در دنیا:
1 - عمر او را زیاد کند.
2 - مال و اموال او را زیاد کند.
3 - اولاد صالح او را زیاد کند.
ب ) سه خصلت در موقع مرگ :
4 - از ترس او را ایمن دارد .
5 - از هول مرگ ایمن دارد .
6 - او را داخل بهشت گرداند.
ج ) سه خصلت در قبر:
7 - سؤ ال نکیر و منکر را بر او آسان کند.
8 - قبر او را وسیع گرداند.
9 - درى از درهاى بهشت به روى او گشوده شود.
د) سه خصلت در محشر:
10 - صورت او مثل ماه ، نور مى دهد.
11 - نامه عملش را به دست راستش دهند.
12 - حساب را بر او آسان مى گرداند.
ه) سه خصلت در موقع عبور از صراط:
13 - خداوند از او راضى مى شود.
14 - به او سلام مى دهد.
15 - نظر رحمت به او مى فرماید.
منبع : کتاب نماز خوبان ( آقای على احمد پور ترکمانى)
موقعی انسان می تواند مشغول نماز شود، که یقین کند وقت داخل شده است ، یا دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند.
نابینا و کسی که در زندان است و مانند اینها بنابر احتیاط واجب باید تا یقین به داخل شدن وقت نکنند، مشغول نماز نشوند ولی اگر انسان به واسطه ی ابر یا غبار و مانند اینها که برای همه مانع از یقین کردن است ، نتواند در اول وقت نماز به داخل شدن وقت یقین کند، چنانچه گمان داشته باشد که وقت داخل شده ،می تواند مشغول نماز شود.
اگر دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند یا انسان یقین کند که وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بین نماز بفهمد که هنوز وقت داخل نشده ، نماز او باطل است .
و همچنین اگر بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را پیش از وقت خوانده ولی اگر در بین نماز بفهمد وقت داخل شده ، یا بعد از نماز بفهمد که در بین نماز وقت داخل شده ، نماز او صحیح است .
اگر انسان متوجه نباشد که باید با یقین به داخل شدن وقت مشغول نمازشود، چنانچه بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را در وقت خوانده ، نماز او صحیح است . اگر بفهمد تمام نماز را پیش از وقت خوانده یا بفهمد که در بین نماز وقت داخل شده است ، نمازش باطل است .
اگر یقین کند وقت داخل شده و مشغول نماز شود و در بین نماز شک کند که وقت داخل شده یا نه ، نماز او باطل است . ولی اگر در بین نماز یقین داشته باشد که وقت شده و شک کند که آنچه از نماز خوانده در وقت بوده یا نه ، نمازش صحیح است .
اگر وقت نماز به قدری تنگ است که به واسطه ی به جا آوردن بعضی از کارهای مستحب نماز، مقداری از آن بعد از وقت خوانده می شود، باید آن مستحب را به جا نیاورد. مثلا اگر به واسطه ی خواندن قنوت مقداری از نماز بعد از وقت خوانده می شود،باید قنوت نخواند.
کسی که به اندازه ی خواندن یک رکعت نماز وقت دارد، باید نماز را به نیت ادا بخواند. ولی نباید عمدا نماز را تا این وقت تأخیر بیندازد.
کسی که مسافر نیست ، اگر تا مغرب به اندازه ی خواندن پنج رکعت نماز وقت دارد، باید نماز ظهر و عصر هر دو را بخواند. و اگر کمتر وقت دارد، باید فقط نماز عصر را بخواند و بعدا نماز ظهر را قضا کند. و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن پنج رکعت نماز وقت دارد، باید نماز مغرب و عشا را بخواند. و اگر کمتر وقت دارد، باید فقط عشا را بخواند و بعدا باید نماز مغرب را بخواند و به احتیاط واجب نیت ادا و قضا ننماید.
کسی که مسافر است ، اگر تا مغرب به اندازه ی خواندن سه رکعت نماز وقت دارد، باید نماز ظهر و عصر را بخواند. و اگر کمتر وقت دارد، باید فقط عصر را بخواند و بعدا نماز ظهر را قضا کند. و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن چهار رکعت نماز وقت دارد، باید نماز مغرب و عشا را بخواند. و اگر کمتر وقت دارد، باید فقط عشا را بخواند و بعدا مغرب را بدون نیت ادا و قضا به جا آورد.
چنانچه بعد از خواندن عشا معلوم شود که به مقدار یک رکعت یا بیشتر وقت به نصف شب مانده است ،باید فورا نماز مغرب را به نیت ادا به جا آورد.
مستحب است انسان نماز را در اول وقت آن بخواند، و راجع به آن خیلی سفارش شده است . و هر چه به اول وقت نزدیکتر باشد،بهتر است . مگر آنکه تأخیر آن از جهتی بهتر باشد، مثلا صبر کند که نماز را به جماعت بخواند.
هرگاه انسان عذری دارد که اگر بخواهد در اول وقت نمازبخواند، ناچار است با تیمم نماز بخواند، چنانچه بداند یا احتمال دهد که عذر او تا آخر وقت باقی است ، می تواند در اول وقت نماز بخواند ولی اگر مثلا لباسش نجس باشد یا عذر دیگری داشته باشد و احتمال دهد که عذر او از بین می رود،بنابر احتیاط واجب باید صبر کند تا عذرش برطرف شود. و چنانچه عذر او برطرف نشد،در آخر وقت نماز بخواند. و لازم نیست به قدری صبر کند که فقط بتواند کارهای واجب نماز را انجام دهد، بلکه اگر برای مستحبات نماز مانند اذان و اقامه و قنوت هم وقت دارد، می تواند تیمم کند و نماز را با آن مستحبات به جاآورد.
کسی که مسایل نماز و شکیات و سهویات را نمیداند و احتمال می دهد که یکی از اینها در نماز پیش آید، باید برای یادگرفتن اینها نماز را از اول وقت تأخیر بیندازد. ولی اگر اطمینان دارد که نماز را به طور صحیح تمام می کند، می تواند در اول وقت مشغول نماز شود. پس اگر در نماز مسأله ای که حکم آن را نمی داند پیش نیاید، نماز او صحیح است .
اگر مسأله ای که حکم آن را نمی داند پیش آید، می تواند به یکی از دو طرفی که احتمال می دهد عمل نماید و نماز را تمام کند. ولی بعد از نماز باید مسأله را بپرسد که اگر نمازش باطل بوده ، دوباره بخواند.
اگر وقت نماز وسعت دارد و طلبکار هم طلب خود را مطالبه می کند، درصورتی که ممکن است ، باید اول قرض خود را بدهد، بعد نماز بخواند.
همچنین است اگر کار واجب دیگری که باید فورا آن را به جا آورد، پیش آمد کند. مثلا ببیند مسجد نجس است ،که باید اول مسجد را تطهیر کند، بعد نماز بخواند. و چنانچه اول نماز بخواند معصیت کرده ، ولی نماز او صحیح است .
منبع : سایت تبیان (http://www.tebyan.net)
*** مکان نمازگزار نُه شرط دارد، اوّل: مُباح باشد. دوم: بى حرکت باشد. سوم: بتواند نماز را در آن مکان تمام کند. چهارم: ماندن در آن مکان حرام نباشد. پنجم: ایستادن یا نشستن بر آن حرام نباشد. ششم: بتواند قیام، رکوع و سجود را انجام دهد. هفتم: جلوتر یا مساوى با مرقد معصوم(علیه السلام) نباشد. هشتم: مکان نجس مرطوب نباشد. نهم: جاى پیشانى برابر با زانوها و سر انگشتان پا باشد.
شرط اوّل
*** باید مکان مُباح باشد، پس کسى که در ملک غصبى نماز مى خواند، اگرچه روى فرش، تخت و مانند آن باشد، نمازش باطل است، ولى نماز خواندن در زیر سقف غصبى و خیمه غصبى چنانچه عرفاً تصرّف در غصب نباشد اشکال ندارد.
*** نماز خواندن در ملکى که منفعت آن مال دیگرى است، بدون اجازه او باطل مى باشد، مثلا در خانه اجاره اى اگر صاحب خانه یا دیگرى، بدون اجازه مستأجر نماز بخواند نمازش باطل است. و همچنین است اگر در ملکى که دیگرى در آن حقّى دارد نماز بخواند، مثلا اگر میّت وصیّت کرده باشد که ثلث مال او را به مصرفى برسانند، تا وقتى ثلث را جدا نکنند، نمى شود در آن نماز خواند.
*** کسى که در مسجد نشسته، اگر دیگرى جاى او را غصب کند و در آنجا نماز بخواند، نمازش اشکال دارد.
*** اگر در جایى که نمى داند غصبى است، نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد، یا در جایى که غصبى بودن آن را فراموش کرده نماز بخواند و بعد از نماز یادش بیاید، نماز او صحیح است، ولى کسى که خودش جایى را غصب کرده، اگر فراموش کند و در آنجا نماز بخواند اگرچه حکم به بطلان نمازش نمى توان کرد، امّا بنابر احتیاط، به آن نماز اکتفا ننموده و در جاى دیگر، دوباره آن را بخواند.
*** اگر بداند جایى غصبى است، ولى نداند در جاى غصبى نماز باطل است و در آنجا نماز بخواند، چنانچه جاهل مقصّر باشد نماز او باطل است.
*** کسى که ناچار است نماز واجب را سواره بخواند، چنانچه حیوان سوارى، یا زین و یا حتّى نعل آن غصبى باشد نماز او باطل است. و همچنین است اگر بخواهد بر روى آن حیوان نماز مستحب بخواند.
*** کسى که در ملکى با دیگرى شریک است، اگر سهم او جدا نباشد، بدون اجازه شریکش نمى تواند در آن ملک تصرّف کند و نماز بخواند، مگر در قسمتى که عرفاً سهم او باشد.
*** اگر با عین پولى که خمس و زکات آن را نداده، ملکى بخرد، تصرف او در آن ملک حرام و نمازش در آن اشکال دارد.
*** اگر صاحب ملک به زبان، اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند قلباً راضى نیست، نماز خواندن در ملک او باطل است. و اگر اجازه ندهد و انسان یقین کند قلباً راضى است، نماز صحیح مى باشد.
*** تصرّف در ملک میّتى که خمس یا زکات بدهکار است، حرام و نماز در آن اشکال دارد، ولى اگر بدهى او را بدهند یا ضامن شوند که ادا نمایند، تصّرف و نماز، در ملک او اشکال ندارد.
*** تصّرف در ملک میّتى که به مردم بدهکار است ، حرام و نماز در آن اشکال دارد، ولى اگر ضامن شوند که قرضهاى او را بپردازند، یا اینکه طلبکارها و وصىّ میّت و یا طلبکارها و حاکم شرع اجازه بدهند، تصّرف و نماز در ملک او اشکال ندارد.
*** اگر میّت قرض نداشته باشد، ولى بعضى از ورثه او صغیر، یا دیوانه و یا غایب باشند، تصرّف در ملک او حرام و نماز در آن باطل است، مگر با اجازه ولىّ یا آن مقدار از تصّرف در ملک بقیّه ورثه با اجازه آنها که عرفاً تصّرف در ملک قاصرین حساب نشود.
*** نماز خواندن در مسافرخانه، حمّام و مانند آن که براى واردین آماده شده اشکال ندارد، زیرا به رضایت او اطمینان دارد، ولى در غیر این موارد، در صورتى مى شود نماز خواند که مالک آن اجازه بدهد، یا حرفى بزند که معلوم شود براى نماز خواندن اذن داده است، مثلا به کسى اجازه دهد: در ملک او بنشیند و بخوابد، که از آن فهمیده مى شود براى نماز خواندن نیز اذن داده است.
شرط دوم
*** مکان نمازگزار باید ثابت و بى حرکت باشد. و اگر بر اثر تنگى وقت یا به جهت دیگر، ناچار باشد در جایى که حرکت دارد، مانند اتومبیل، کشتى و قطار نماز بخواند، به قدرى که ممکن است، باید در حال حرکت چنانچه استقرار بدن از بین برود، چیزى نخواند، البتّه اگر موالات و پى در پى بودن نماز از بین نرود. امّا اگر موالات نماز بر هم بخورد، در حال حرکت نماز خود را بخواند. و اگر وسیله از قبله، به طرف دیگرى حرکت کند، باید به طرف قبله برگردد.
*** نماز خواندن در اتومبیل، کشتى، قطار و مانند آن، وقتى ایستاده است، مانعى ندارد.
*** روى خرمن گندم، جو و مانند آن چنانچه نمى شود بى حرکت ماند، نماز باطل است.
شرط سوم
*** باید بر اتمام نماز قدرت داشته باشد، پس در جایى که بر اثر باد، یا باران و یا زیادى جمعیت، انسان اطمینان دارد که نمى تواند نماز را تمام کند، نباید نماز را شروع نماید، ولى چنانچه شک دارد و احتمال مى دهد که بتواند نماز را تمام کند، مى تواند نماز را شروع نماید و اگر نماز تمام شد صحیح خواهد بود.
شرط چهارم
*** در جایى که ماندن در آن مکان حرام است، مثلا زیر سقفى که نزدیک است خراب شود، نماز نخواند.
شرط پنجم
*** روى چیزى که ایستادن و نشستن روى آن حرام است، مانند فرشى که اسم خدا بر آن نوشته شده، نماز نخواند.
شرط ششم
*** در جایى که سقف آن کوتاه است و نمى تواند در آنجا راست بایستد، یا به اندازه اى کوچک است که جاى رکوع و سجود ندارد، نماز نخواند و اگر ناچار شود که در چنین جایى نماز بخواند، باید به قدرى که ممکن است قیام، رکوع و سجود را بجا آورد.
شرط هفتم
*** جلوتر از قبر مطهّر پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و ائمه معصومین(علیهم السلام) و همچنین بنابر احتیاط واجب مساوى با آن، نماز نخواند.
*** اگر در نماز، چیزى مانند دیوار، بین او و قبر مطهّر باشد که بى احترامى نشود اشکال ندارد، ولى فاصله شدن صندوق شریف، ضریح و پارچه اى که روى آن افتاده، کافى نیست.
شرط هشتم
*** اگر مکان نمازگزار نجس است، طورى تَر نباشد که رطوبت آن به بدن یا لباس او برسد، ولى جاى پیشانى، اصلا نباید نجس باشد و اگر نجس و خشک بود، نماز باطل است. و بنابر احتیاط مستحب، مکان نمازگزار اصلا نجس نباشد.
شرط نهم
*** جاى پیشانى نمازگزار، از جاى زانوها و سرانگشتان پاى او، بیش از چهار انگشت بسته، بالاتر یا پایین تر نباشد، و تفصیل این مسأله در احکام سجده بیان مى شود.
منبع : رساله توضیح المسائل آیت الله شیرازی
*** در شرع مقدّس اسلام، بسیار سفارش شده که نماز را، در مسجد بخوانند. و بهتر از همه مسجدها: « مسجدالحرام » است، سپس « مسجد پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) » سپس « مسجد کوفه » سپس مسجد « بیت المقدس » سپس مسجد جامع هر شهر، سپس مسجد محلّه و سپس مسجد بازار.
*** براى زنها، نماز خواندن در خانه بهتر است، ولى اگر بتوانند کاملا خود را از نامحرم حفظ کنند، بهتر است در مسجد نماز بخوانند.
*** نماز در حرم امامان(علیه السلام) مستحب، بلکه بهتر از مسجد است. و نماز در حرم مطهّر حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) برابر با دویست هزار نماز است. و نماز نزد قبر حضرت امام حسین(علیه السلام) هر رکعتش، برابر است با هزار حج، هزار عمره، هزار برده آزاد کردن و هزار مرتبه جهاد کردن در رکاب پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم).
*** زیاد رفتن به مسجد و رفتن در مسجدى که نمازگزار ندارد، مستحب است.
*** همسایه مسجد اگر عذرى نداشته باشد، مکروه است در غیر مسجد نماز بخواند.
*** مستحب است انسان، با کسى که در مسجد حاضر نمى شود، غذا نخورد، در کارها با او مشورت نکند، همسایه او نشود، از او زن نگیرد و به او زن ندهد.
منبع : رساله توضیح المسائل آیت الله شیرازی
*** نماز خواندن، در چند جا، مکروه است، از جمله: حمّام، زمین نمکزار، در مقابل انسان، مقابل درى که باز است، در جاده، خیابان و کوچه اگر براى کسانى که عبور مى کنند زحمت نباشد و چنانچه زحمت باشد حرام و بنابر احتیاط واجب نماز را اعاده کند، مقابل آتش و چراغ، در آشپزخانه و هرجا که کوره آتش باشد، مقابل چاه و چاله اى که محل بول باشد، روبروى عکس و مجسمه چیزى که روح دارد، مگر روى آن پرده بکشند، در اطاقى که شخص جنب در آن باشد، در جایى که عکس باشد اگرچه روبروى نمازگزار نباشد، مقابل قبر، روى قبر، بین دو قبر و در قبرستان.
*** کسى که در محل عبور مردم یا روبروى کسى نماز مى خواند، مستحب است جلوى خود چیزى بگذارد و اگر چوب یا ریسمانى باشد کافى است.
منبع : رساله توضیح المسائل آیت الله شیرازی
*** بر مرد و زن، مستحب است، پیش از نمازهاى واجب یومیّه « اذان » و همچنین « اقامه » بگویند، بلکه ترک اقامه سزاوار نیست، ولى پیش از نمازهاى واجب غیر یومیّه مانند نماز آیات، مستحب است سه مرتبه بگویند: « الصَّلاة ».
*** اذان بیست جمله است: « اللّهُ أَکْبَر » چهار مرتبه، « أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاّ اللّه »، « أشْهَدُ أنّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه »، « أشْهَدُ أنَّ عَلِیّاً وَلىُّ اللّه »، « حَىَّ عَلَى الصَّلاةِ »، « حَیَّ عَلَى الْفَلاحِ »، « حَیَّ عَلى خَیْرِ الْعَمَلِ »، « اللّهُ أکْبَر »، « لا إلهَ إلاّ اللّه » هر یک دو مرتبه.
*** اقامه نوزده جمله است، که دو مرتبه « اللّهُ أکْبَر » از اوّل اذان و یک مرتبه « لا إلهَ إلاّ اللّه » از آخر آن کم مى شود و بعد از گفتن « حَیَّ عَلى خَیْرِالْعَمَل » دو مرتبه « قَدْ قامَتِ الصَّلاة » اضافه مى گردد.
*** « أشْهَدُ أنَّ عَلِیاً وَلىُّ اللّه » جزو اذان و اقامه است. و در بعضى از روایات به آن اشاره شده است.
منبع : رساله توضیح المسائل آیت الله العظمی شیرازی
« اللّهُ أکْبَر »: خداى متعال از هر چیز بزرگتر است.
« أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاّ اللّه »: شهادت مى دهم جز خداى یکتا و بى همتا، خداى دیگرى نیست.
« أشْهَدُ أنَّ مُحَمّداً رَسُولُ اللّه »: شهادت مى دهم حضرت محمّد بن عبداللّه (صلى الله علیه وآله وسلم) پیامبر و فرستاده خداست.
« أشْهَدُ أنَّ عَلِیّاً أمیرَالْمُؤْمِنینَ وَلِیُّ اللّه »: شهادت مى دهم حضرت على(علیه السلام) امیرالمؤمنین و ولىّ خدا است.
« حَیَّ عَلىَ الصَّلاة »: بشتاب براى نماز.
« حَیَّ عَلَى الفَلاحِ »: بشتاب براى رستگارى.
« حَیَّ عَلى خَیْرِالْعَمَل »: بشتاب براى بهترین کارها.
« قَدْ قامَتِ الصَّلاة »: به تحقیق نماز برپا شد.
« لا إلهَ إلاّ اللّه »: خدایى جز خداى یکتا و بى همتا نیست.
منبع : رساله توضیح المسائل آیت الله العظمی شیرازی
قبله، به سمتی گفته میشود که در ادیان مختلف رو به آن نماز میگزارند. این جهت نه فقط در احکام نماز بلکه در بسیاری از دیگر احکام همچون دفن مردگان اهمیت دارد. جهت قبله در ادیان مختلف متفاوت است.
جهت قبله در ابتدای اسلام بهسوی بیتالمقدس بود که در سال دوم هجرت به سمت کعبه تغییر یافت. آیات ۱۴۲ تا ۱۴۴ سورهی بقره در این باره نازل شدند.
علاوه بر نماز، مردگان را در قبر به شکلی روی دست راست میخوابانند که بدنشان رو به قبله باشد. بسیاری از کارهای مسلمانان (مانند خوابیدن، دعا کردن، غذا خوردن، نشستن و...) مستحب است رو به قبله باشد. قبلهی مسلمانان ابتدا به طرف بیتالمقدس بود، که بعدها در هنگام اقامت محمد در مدینه به سوی کعبه (درون مسجدالحرام) تغییر کرد.
منبع : ویکی پدیا (http://fa.wikipedia.org)
نام شهر | زاویه انحراف قبله (درجه) از جنوب به سمت غرب | نام شهر | زاویه انحراف قبله (درجه) از جنوب به سمت غرب |
اراک | 37 | اردبیل | 26 |
ارومیه | 17 | اصفهان | 46 |
اهواز | 41 | ایلام | 27 |
بجنورد | 48 | بندرعباس | 72.5 |
بوشهر | 55 | بیرجند | 61 |
تبریز | 20.5 | تهران | 38.5 |
خرم آباد | 34 | رشت | 31 |
زاهدان | 72 | زنجان | 29 |
ساری | 41 | سمنان | 44 |
سنندج | 26 | شهرکرد | 44.5 |
شیراز | 57.5 | قزوین | 33.5 |
قم | 39 | کرمان | 64.5 |
کرمانشاه | 28 | گرگان | 43.5 |
مشهد | 54.5 | همدان | 32 |
یاسوج | 51.5 | یزد | 54.5 |
منبع : مرکز تقویم موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران (http://calendar.ut.ac.ir)
*** مرد باید در حال نماز، اگرچه کسى او را نبیند، عورتین خود را بپوشاند. و بهتر است از ناف تا زانو را نیز بپوشاند.
*** زن باید در هنگام نماز، تمام بدن، حتّى سر و موى خود را بپوشاند و بنابر احتیاط مستحب کف پا را نیز بپوشاند، ولى پوشاندن صورت، به مقدارى که در وضو شسته مى شود و دستها تا مچ و روى پاها تا مچ پا، لازم نیست، امّا براى آنکه یقین کند مقدار واجب را پوشانده است، بنابر احتیاط مقدارى از اطراف صورت و قدرى پایین تر از مچ را بپوشاند.
*** هنگامى که انسان، قضاى سجده فراموش شده و یا تشهّد فراموش شده را بجا مى آورد، باید خود را مانند حال نماز بپوشاند. و همچنین بنابر احتیاط مستحب در موقع سجده سهو نیز خود را بپوشاند.
*** اگر در نماز عمداً عورتش را نپوشاند، نمازش باطل است، امّا اگر با تقصیر از روى ندانستن مسأله باشد، بنابر احتیاط نماز را دوباره بخواند.
*** اگر در بین نماز بفهمد که عورتش پیداست، باید آن را بپوشاند و بنابر احتیاط مستحب، نماز را تمام کند و دوباره بخواند، به ویژه اگر پوشانیدن آن، احتیاج به وقت زیادى داشته باشد، ولى اگر بعد از نماز، بفهمد که در نماز عورت او پیدا بوده، نمازش صحیح است.
*** اگر در حال ایستاده لباسش، عورت او را مى پوشاند، ولى ممکن است در حال دیگر، مثلا در حال رکوع و سجود نپوشاند، چنانچه در آن موقع عورت خود را بپوشاند، نماز او صحیح است، ولى بنابر احتیاط مستحب با آن لباس نماز نخواند.
*** انسان مى تواند در نماز، خود را به علف و برگ درختان بپوشاند، ولى بنابر احتیاط مستحب اگر چیز دیگرى داشته باشد، با آنها خود را نپوشاند.
*** انسان در حال نماز، مى تواند خود را با گِل بپوشاند.
*** اگر چیزى ندارد که در نماز خود را با آن بپوشاند، چنانچه احتمال دهد که پیدا مى کند، بنابر اقوى نماز را تأخیر بیندازد و اگر چیزى پیدا نکرد، در آخر وقت، طبق وظیفه اش نماز بخواند.
*** کسى که مى خواهد نماز بخواند، اگر براى پوشاندن خود، حتّى برگ درخت، علف، گل و لجن نداشته باشد و آب گل آلود، یا چاله اى نیز نباشد که در آن بایستد و احتمال ندهد که تا آخر وقت، چیزى پیدا کند که خود را با آن بپوشاند، در صورتى که احتمال بدهد شخص محترمى او را مى بیند، باید نشسته نماز بخواند و براى رکوع و سجود، مقدارى خم شود که عورتش پیدا نباشد و براى سجود، کمى بیشتر از رکوع خم گردد، مهر را بالا بیاورد و پیشانى را بر آن بگذارد. و اگر اطمینان دارد ناظر محترم او را نمى بیند، بنابر احتیاط مستحب ایستاده، دو نماز بخواند و در موقع ایستادن، جلو خود را با دست بپوشاند، در یکى از آن دو نماز، رکوع و سجود را بجا آورد و در دیگرى به جاى رکوع و سجود، با سر اشاره نماید، اگرچه ظاهراً یک نماز با اشاره کفایت مى کند.
منبع : رساله توضیح المسائل آیت الله العظمی شیرازی
*** لباس نمازگزار شش شرط دارد،
اوّل: پاک باشد.
دوم: مُباح باشد.
سوم: از اجزاى مُردار نباشد.
چهارم: از حیوان حرام گوشت نباشد.
پنجم و ششم: اگر نمازگزار مرد است، لباس او ابریشم خالص و طلاباف نباشد.
منبع : رساله توضیح المسائل آیت الله العظمی شیرازی
بستن عمامه با تحت الحنک
پوشیدن عبا
لباس سفید و پاکیزه ترین لباسها،
استعمال بوى خوش
انگشتر عقیق در دست نمودن
و...
منبع : رساله توضیح المسائل آیت الله العظمی شیرازی
پوشیدن لباس سیاه ( مگر از براى عزاى معصومین(علیهم السلام) که مستحب مى باشد )
لباسهاى چرک
لباس های تنگ
لباس شرابخوار
لباس کسى که از نجاست پرهیز نمى کند
لباسى که داراى نقش و عکس است
باز بودن دکمه هاى لباس
به دست کردن انگشترى که نقش صورت دارد.
منبع : رساله توضیح المسائل آیت الله العظمی شیرازی
إن الله یُحِبُّ التوابین و یُحِبُّ المتطهّرین
خداوند توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست دارد.
خداوند پاکان را دوست دارد، و خود او از تمام عیوب و نقائص پاک می باشد. فطرت انسان نیز متمایل به پاکی و طهارت است و از پلیدی ها و زشتی ها تنفر دارد. نماز گفتگو با خدای پاک است و نماز گزارباید پاک باشد تا بتواند با سرچشمه ی پاکی ها راز و نیاز کند ؛ راز خود را با او بگوید و نیاز خود را از او بخواهد
در نماز سه نوع طهارت باید رعایت شود که دو نوع آن شرط صحیح بودن نماز و نوع سوم شرط کمال و قبولی نماز است :
1: طهارت ظاهری، که به واسطه ی پاک بودن بدن و لباس از نجاسات ظاهری حاصل می شود.
2: طهارت معنوی، که به واسطه ی گرفتن وضو یا غسل یا تیمم حاصل می شود.
3: طهارت روحی و باطنی، که به واسطه ی دوری از گناهان و صفات زشت اخلاقی حاصل می شود.
همان طوری که از نجاسات ظاهری دوری می کنیم، باید از نجاسات باطنی که همان معاصی و صفات رذیله است، نیز اجتناب کنیم و با تلاش ومجاهدت، درراه رسیدن به این پاکی قدم برداریم . در این صورت است که لذت عبادت و انس با خداوند متعال را می چشیم و دیگر حاضر نیستیم آن را با هیچ لذت مادّی دیگر عوض نماییم
در نماز برای رعایت نوع اول طهارت، باید نجاسات را شناخت و سپس طریقه ی تطهیر آنهارا یاد گرفت و برای رعایت نوع دوم طهارت، باید احکام وضو و غسل و تیمم را آموخت. البته از همه اینها باید به طهارت روحی و معنوی اهمیت داد تا نماز بتواند باعث معراج روحی و ترقی مقام ما در درگاه قرب الهی گردد، زیرا که (الصلاة معراج المؤمن).
*** پیش از هر چیز نیت می کنیم، یعنی با قصد انجام وضو و برای اطاعت از دستور خداوند عالم، وضو را آغاز می کنیم.
*** به نیت وضو صورت را از بالا به پایین از جایی که موی سر روییده تا چانه می شوییم.
*** پس از شستن صورت، دست راست را از آرنج تا نوک انگشتان، از بالا به پایین، می شوییم.
*** بعد از شستن دست راست، دست چپ را مانند دست راست می شوییم
*** بعد از شستن صورت و دست ها با رطوبتی که بر دست مانده، جلوی سر را مسح می کنیم؛یعنی دست را بر سرگذاشته و کمی به طرف پیشانی می کشیم.
*** پس از مسح سر، پای راست را از نوک انگشت تا آخر روی پا (مفصل) مسح می کنیم.
*** و در پایان پای چپ را مانند پای راست مسح می کنیم و با این عمل پس از وضو گرفتن ، به نماز می ایستیم و ابتدا اذان و سپس اقامه را می خوانیم.
منبع : سایت تاپناز (http://www.topnaz.com)
*** نماز جمعه در زمان غیبت امام معصوم(علیه السلام) واجب تخییرى است، یعنى مى توان آن را در روز جمعه به جاى نماز ظهر خواند و احتیاط مستحب آن است که اگر نماز جمعه را خواند نماز ظهر را نیز بعد از آن بخواند.
*** نماز جمعه دو رکعت است، مانند نماز صبح. و بنابر احتیاط مستحب حمد و سوره را بلند بخواند. و مستحب مؤکَّد است در رکعت اوّل، سوره « جمعه » و در رکعت دوم، سوره «منافقین» خوانده شود. و در نماز جمعه دو قنوت مستحب است، یکى در رکعت اوّل پیش از رکوع و دیگرى در رکعت دوم بعد از رکوع. و نباید در رکعت دوم پس از قنوت دوباره به رکوع رود. و اگر رفت نمازش باطل مى شود.
*** اگر در رکعتهاى نماز جمعه شک شود، نماز باطل است.
*** در نماز جمعه علاوه بر شرایط عمومى نماز، چند چیز لازم است، اوّل: با جماعت خوانده شود. دوم: امام و مأموم، حداقل هفت نفر مرد بالغ باشند. و بنابر احتیاط واجب مسافرى که نمازش شکسته است جزو آن هفت نفر نباشد. و اگر امام و مأموم، پنج نفر باشند نماز جمعه صحیح است ولى واجب نیست. سوم: پیش از نماز، امام جمعه دو خطبه بخواند به تفصیلى که خواهد آمد. چهارم: بین دو محل اقامه نماز جمعه حدّاقل یک فرسخ شرعى فاصله باشد و فرسخ شرعى، تقریباً پنج کیلومتر و نیم مى باشد.
*** اگر مأمومین در اثناى خطبه، یا پیش از شروع در نماز متفرّق شدند و عده آنان از چهار نفر واجد شرایط کمتر شد، نماز جمعه صحیح نیست و باید نماز ظهر خوانده شود و اگر پس از شروع نماز، نماز را برهم زدند و متفرّق شدند بنابر احتیاط، امام جمعه، نماز جمعه را تمام کند و نماز ظهر را نیز بخواند.
*** هریک از دو خطبه، بنابر احتیاط واجب، باید مشتمل بر حمد و ثناى خدا، صلوات بر پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و آل پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)، دعوت مردم به تقوى و پرهیزکارى و یک سوره کامل باشد. و بنابر احتیاط باید خطبه دوم مشتمل بر صلوات بر ائمّه اطهار(علیهم السلام) با ذکر نام آنان و استغفار براى مؤمنین نیز باشد.
*** بنابر احتیاط واجب، حمد و ثناى خدا و صلوات بر پیامبر و آل پیامبر(علیهم السلام) به زبان عربى گفته شود، ولى دعوت به تقوى، موعظه، تذکرات و بیان مسائل اجتماعى و سیاسى به زبان مستمعین اشکالى ندارد.
*** خطبه ها را بنابر احتیاط واجب باید، خود امام جمعه بخواند نه دیگرى و باید امام، ایستاده خطبه بخواند و واجب است میان دو خطبه با نشستن مختصرى فاصله شود و باید خطبه ها بلند خوانده شود که حدّاقل چهار نفر واجد شرایط بشنوند و شایسته است، طورى خوانده شود که همه حاضرین بشنوند.
*** بنابر احتیاط، باید امام جمعه در حال خطبه، با وضو باشد.
*** مستحب است امام جمعه در حال خطبه، عمامه بر سر داشته باشد، بر عصا و یا سلاحى تکیه کند، در حال اذان روى منبر بنشیند و پیش از شروع خطبه به مُستمعین سلام کند و جواب سلام امام بر مستمعین واجب کفایى است.
*** بنابر احتیاط واجب، حاضرین اگر در شرایطى هستند که چنانچه گوش دهند خطبه ها را مى شنوند باید گوش دهند، و صحبتى که مانع از این گوش دادن است نکنند و حتى نماز نافله نخوانند. و بنابر احتیاط مستحب به طرف خطیب بنشینند و مانند حال نماز باشند، به راست و چپ نگاه نکنند و جابه جا نشوند، ولى پس از تمام شدن خطبه ها، تا اقامه نماز جمعه این امور مانعى ندارد.
*** اگر مأمومین خطبه ها را گوش ندادند، یا در حال خطبه به راست و چپ نگاه کردند، یا جابه جا شدند و یا صحبت کردند بر خلاف احتیاط عمل کرده اند، ولى نماز جمعه آنان صحیح است.
*** امام جمعه باید بالغ، عاقل، مرد، شیعه دوازده امامى، حلال زاده، عادل و قادر به خواندن خطبه در حال قیام باشد. و بنابر احتیاط واجب، بیمارى خوره و پیسى ظاهر نداشته باشد و حدّ شرعى نخورده باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب از طرف مجتهد واجد شرایط تعیین شده باشد.
*** نماز جمعه بر بچّه ها، دیوانه ها، پیران سالخورده، بیماران، نابینایان، مسافران، زنان، کسانى که بیش از دو فرسخ از محل نماز جمعه دورند کسانى که حضور آنان در نماز جمعه مشقّت و سختى دارد و همچنین در وقت باران، واجب نیست، هرچند این قبیل افراد، اگر حاضر شدند نماز جمعه آنان صحیح است و به جاى نماز ظهر محسوب مى گردد، گرچه بنابر احتیاط مستحب نماز ظهر را نیز بجا آورند.
*** وقت نماز جمعه، از اوّل ظهر است تا وقتى که سایه شاخص به اندازه خود شاخص شود، بنابراین اوّل ظهر شرعى، باید فوراً، اذان و سپس خطبه هاى جمعه شروع گردد. و خواندن آنها پیش از ظهر، خلاف احتیاط است مگر اینکه بعد از داخل شدن وقت، مقدار واجب خطبه را تکرار کند.
*** اگر شک کند وقت نماز جمعه هنوز باقى است یا نه، بنابر احتیاط واجب لازم است تحقیق کند و اگر در وسط نماز جمعه وقت آن بگذرد اگر یک رکعت از آن در وقت خوانده شده صحیح است وگرنه بنابر احتیاط، نماز جمعه را تمام کند و نماز ظهر را نیز بخواند.
*** اگر نماز جمعه برپا شد، کسى که خطبه ها را درک نکرده مى تواند در آن شرکت نماید، بلکه اگر کسى به رکوع رکعت دوم برسد کافى است و پس از سلام امام جمعه، رکعت دوم را خودش مى خواند و نماز جمعه او صحیح است.
منبع: رساله توضیح المسائل آیت الله شیرازی
همه مراجع (به جز تبریزى، صافى و مکارم ): در زمان غیبت ولى عصر (عج )، نماز جمعه واجب تخییرى است و بهتر است انسان در این نماز شرکت کند. براى کسى که آن را به جا مىآورد، کفایت از نماز ظهر مىکند ؛ (ولى احتیاط آن است که هر دو را بخواند ).
منبع: امام، فاضل، توضیح المسائل مراجع، بخش احکام نماز جمعه ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتاءات، س 606 و 611 ؛ نورى، استفتاءات، ج 2، س 215 و 216 ؛ بهجت، توضیح المسائل، نماز جمعه، م 2 ؛ سیستانى، توضیح المسائل مراجع، بخش دوم احکام نماز جمعه و وحید، منهاج الصالحین، ج 2، الفصل الثالث عشر فى صلاة الجمعه، الثالث.
*** آیةاللَّه تبریزى: اگر نماز جمعه با شرایطش اقامه شود، شرکت در آن احتیاط واجب است و براى کسى که آن را به جا آورد، کفایت از نماز ظهر مىکند.
منبع: استفتاءات، س 627 و 630.
*** آیةاللَّه صافى: شرکت در اقامه نماز جمعه، بسیار خوب است ؛ ولى کسى که نماز جمعه را به جا مىآورد، بنابر احتیاط واجب باید نماز ظهر را بخواند و به نماز جمعه اکتفا نکند.
منبع: جامع الاحکام، ج 1، س 353.
*** آیةاللَّه مکارم: در زمان غیبت ولى عصر (عج )، نماز جمعه واجب تخییرى است و براى کسى که آن را به جا مىآورد، کفایت از نماز ظهر مىکند ؛ ولى به هنگام تشکیل حکومت اسلامى، احتیاط در خواندن نماز جمعه است.
منبع: استفتاءات، ج 2، س 356 و 357.
اولین جمعه اى که رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با اصحابش تشکیل دادند، هنگامى بود که به مدینه هجرت کرد، وارد مدینه شد، و آن روز، روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول هنگام ظهر بود، حضرت ، چهار روز در "قبا" ماندند و مسجد قبا را بنیان نهادند، سپس روز جمعه به سوى مدینه حرکت کرد (فاصله میان قبا و مدینه بسیار کم است و امروز قبا یکى از محله هاى داخل مدینه است ) و به هنگام نماز جمعه به محله "بنى سالم" رسید، و مراسم نماز جمعه را در آنجا برپا داشت ، و این اولین نماز جمعه اى بود که رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) در اسلام بجا آورد، خطبه اى هم در این نماز جمعه خواند که اولین خطبه حضرت در مدینه بود.
منبع: سایت تبیان (www.tebyan.net)
بهترین دلیل بر اهمیت این فریضه بزرگ اسلامى قبل از هر چیز آیات سوره جمعه است ، که به همه مسلمانان و اهل ایمان دستور مى دهد به محض شنیدن اذان جمعه به سوى آن بشتابند، و هرگونه کسب و کار برنامه مزاحم را ترک گویند، تا آنجا که اگر در سالى که مردم گرفتار کمبود مواد غذائى هستند کاروانى بیاید و نیازهاى آنها را با خود داشته باشد به سراغ آن نروند، و برنامه نماز جمعه را ادامه دهند.
در احادیث اسلامى نیز تأکیدهاى فراوانى در این زمینه وارد شده است از جمله : در خطبه اى که موافق و مخالف آن را از پیامبر گرامى اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل کرده اند آمده : ان الله تعالى فرض علیکم الجمعه فمن ترکها فى حیاتى او بعد موتى استخفافا بها او جحودا لها فلا جمع الله شمله ، و لا بارک له فى امره ، الا و لا صلوة له ، الا و لا زکوة له ، الا و لا حج له ، الا و لا صوم له ، الا و لا بر له حتى یتوب ؛ خداوند نماز جمعه را بر شما واجب کرده هر کس آن را در حیات من یا بعد از وفات من از روى استخفاف یا انکار ترک کند خداوند او را پریشان مى کند، و به کار او برکت نمى دهد، بدانید نماز او قبول نمى شود، بدانید زکات او قبول نمى شود، بدانید حج او قبول نمى شود، بدانید اعمال نیک او قبول نخواهد شد تا از این کار توبه کند!
و در حدیث دیگرى از رسول خدا مى خوانیم : من اتى الجمعة ایمانا و احتسابا استانف العمل ؛ کسى که از روى ایمان و براى خدا در نماز جمعه شرکت کند گناهان او بخشوده خواهد شد و برنامه عملش را از نو آغاز مى کند.
کسى خدمت رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آمد، عرض کرد یا رسول الله ! من بارها آماده حج شده ام اما توفیق نصیبم نشده فرمود: علیک بالجمعة فانها حج المساکین ؛ بر تو باد به نماز جمعه که حج مستمندان است. (اشاره به اینکه بسیارى از برکات کنگره عظیم اسلامى حج در اجتماع نماز جمعه وجود دارد).
البته باید توجه داشت که مذمت هاى شدیدى که در مورد ترک نماز جمعه آمده است و تارکان جمعه در ردیف منافقان شمرده شده اند در صورتى است که نماز جمعه واجب عینى باشد یعنى در زمان حضور امام معصوم و آزاد باشد اما در زمان غیبت بنابر اینکه واجب مخیر باشد (تخییر میان نماز جمعه و نماز ظهر) و از روى استخفاف و انکار انجام نگیرد مشمول این مذمتها نخواهد شد، هر چند عظمت نماز جمعه و اهمیت فوق العاده آن در این حال نیز محفوظ است .
منبع : تفسیر نمونه جلد 24